English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
English Persian
professor معلم دبیرستان یا دانشکده
professors معلم دبیرستان یا دانشکده
Other Matches
principal رئیس دانشکده یا دبیرستان
principals رئیس دانشکده یا دبیرستان
junior دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
prom مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
proms مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
juniors دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
dramatics کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
maestros معلم
maestro معلم
middle schools دبیرستان
secondary school دبیرستان
middle school دبیرستان
high school دبیرستان
high schools دبیرستان
instructors معلم
instructor معلم
gurus معلم
guru معلم
docent معلم
schools دبیرستان
secondery school دبیرستان
educator معلم
educators معلم
preceptor معلم
secondary schools دبیرستان
school دبیرستان
starets معلم
haute ecole دبیرستان
gymnasium زورخانه دبیرستان
gymnasiums زورخانه دبیرستان
tutorial معلم سرخانه
pedagog اموزگار معلم
gurus معلم مذهبی
tutorials معلم سرخانه
guru معلم مذهبی
gymnasts معلم زورخانه
junior high school دبیرستان مقدماتی
gym زورخانه دبیرستان
lycee دبیرستان فرانسوی
teacher's pet نورچشمی معلم
tutored معلم سرخانه
tutor معلم خصوصی
tutor معلم سرخانه
visiting teacher معلم سرخانه
teacher training تربیت معلم
teachers معلم مربی
teacher معلم مربی
tutored معلم خصوصی
tutors معلم سرخانه
gymnast معلم زورخانه
schoolteachers معلم مدرسه
schoolteacher معلم مدرسه
tutors معلم خصوصی
teacher efficiency کارامدی معلم
technical school هنرستان دبیرستان فنی
teacher made test ازمون معلم ساخته
lycee l دبیرستان دولتی درفرانسه
junior school دوره اول دبیرستان
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
high schools مدرسه متوسطه دبیرستان
junior schools دوره اول دبیرستان
moralists فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
pedagogue معلم اموزگار علم فروش
pedagogues معلم اموزگار علم فروش
moralist فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
Hello Hbib This is our teacher Her nam is فرزانه معلم بسیار عالی محسوب می شد.
prep schools دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
to tutor بعنوان معلم سرخانه کار کردن
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
Farzaneh was considered an excellent teacher. [ Farzaneh was regarded as an excellent teacher.] فرزانه معلم بسیار عالی محسوب می شد.
upper class وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper classes وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
schools دانشکده
school دانشکده
They dont recognize your high-school diploma here. دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
non matriculated دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
upperclassman کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O levels آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
polytechnical دانشکده صنعتی
military college دانشکده افسری
medical college دانشکده پزشکی
state college دانشکده دولتی
school of law دانشکده حقوق
bursar گنجور دانشکده
collegian عضو دانشکده
collegial مربوط به دانشکده
medical college دانشکده طبی
provosts نافم دانشکده
provost نافم دانشکده
technical colleges دانشکده فنی
technical college دانشکده فنی
polytechnics دانشکده صنعتی
polytechnic دانشکده صنعتی
bursars گنجور دانشکده
faculty of law دانشکده حقوق
intercollegiate بین دانشکده ها
law faculty دانشکده حقوق
lawfaculty دانشکده حقوق
faculties نیروی ذهنی دانشکده
cadet دانشجوی دانشکده افسری
academian عضو دانشکده یادانشگاه
mattriculation دخول در دانشکده یادانشگاه
faculties اولیای مدرسه دانشکده
faculty اولیای مدرسه دانشکده
medical دانشکده پزشکی سرپزشک
faculty نیروی ذهنی دانشکده
student of law شاگرد دانشکده حقوق
gaudyday روزمهمانی دانشکده روزشادی
cadets دانشجوی دانشکده افسری
matriculate در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculated در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculates در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
junior college دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
matriculate در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
presentation day روز دادن درجات در دانشکده
rectorate مقام ریاست دانشکده یااموزشگاه
matriculating در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
trencher cap کلاه چهار گوش دانشکده
freshman دانشجوی سال اول دانشکده
freshmen دانشجوی سال اول دانشکده
mortar board کلاه چتر گوش دانشکده
faculties استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculty استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
dons رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donning رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
campus زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
don رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donned رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
campuses زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
varsity تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
general staff college دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
eton دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
command and general staff college دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
non collegiate در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
gymnasiast دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
major seminary دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
caddying دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
colleger دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود
intrant کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود
matriculating در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
freshers نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
fresher نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
rah rah دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
schoolmarm خانم معلم خانم دبیر
schoolma'am خانم معلم خانم دبیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com