Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (8 milliseconds)
English
Persian
atto
معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
Other Matches
nano
پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
hecto
پیشوندی به معنای یکصد
tera
پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
nano
پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
atto
پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
pico
پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
counter-
پیشوندی به معنای مخالف یاضد
smiley
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
femto
پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
non-
در معنای نه
mono-
در معنای تک یا یک
negatives
به معنای
negative
به معنای
anti-
به معنای "مخالف "
denotation
معنای صریح
kilos
در معنای یک هزار
positive
در معنای بله
connotations
معنای ضمنی
connotation
معنای ضمنی
sub-
در معنای کمتر
mini-
در معنای کوچک
inter-
در معنای بین
pre-
در معنای پیش از
pre
در معنای پیش از
kilo
در معنای یک هزار
implication
معنای ضمنی
implications
معنای ضمنی
n
در معنای نانو
suffixix
لفظ معنای الحاقی
semi-
در معنای نصف یا بخش
ampersand
علامت چاپی & به معنای "و"
micro-
در معنای یک میلیونیوم واحد
micro-
در معنای خیلی کوچک
ultra-
در معنای بسیار بزرگ
nimbus
وندی به معنای باران زا
g
در معنای یک هزار میلیون
significance
معنای مخصوص دارد
quad
در معنای چهار بار
nimbuses
وندی به معنای باران زا
quads
در معنای چهار بار
semantics
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
multi
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
significant
آنچه معنای مخصوصی دارد
ambiguous
آنچه دو معنای ممکن دارد
significantly
آنچه معنای مخصوصی دارد
super-
در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
a word with a pejorative connotation
واژه ای با معنای ضمنی منفی
N.A
مخفف به معنای غیر قابل اجرا
null
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
kara
به معنای رنگ سیاه
[در زبان ترکی]
m
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
erase character
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
alinik design
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
RTFM
خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
kb
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
IF statement
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
kilo
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
soft keys
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
handshake
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshaking
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshakes
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
prefix
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
grant
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grants
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
com
پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
cls
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
rightsizing
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
kikalak design
طرح قوچ
[در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
billions
بیلیون
billion
بیلیون
giga
بیلیون
kilomegabit
یک بیلیون بیت
gigabyte
بیلیون بایت
kilomegacycle
یک بیلیون چرخه در ثانیه
terabit storage
بیلیون بیت حافظه
kilomega cycle
یک بیلیون سیکل در ثانیه
gigahertz
فرکانس یک بیلیون دفعه دریک ثانیه
billionaires
کسی که ثروتش از بیلیون تجاوز میکند
billionaire
کسی که ثروتش از بیلیون تجاوز میکند
g flops
یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
prefixes
پیشوندی
prefix
پیشوندی
actino
پیشوندی بمعنی
micro
پیشوندی بمعنی
mal
پیشوندی که معنی بد
micros
پیشوندی بمعنی
t
پیشوندی برای یک تریلیون
tera
پیشوندی برای 01 به توان 21
prefix notation
نشان گذاری پیشوندی
hecto
پیشوندی معادل 01 به توان 2
hept
پیشوندی بمعنی هفت
mal
پیشوندی بمعنی بد و مضر
hepta
پیشوندی بمعنی هفت
giga
پیشوندی معادل 01بتوان 9
mac
پیشوندی بمعنی " فرزند"
semi
پیشوندی بمعنی : نیم
semis
پیشوندی بمعنی : نیم
macs
پیشوندی بمعنی " فرزند"
acoustico
پیشوندی است به معنی
adren
کلمهء پیشوندی است به معنی
adeno
کلمهء پیشوندی است که به معنی
adeni
کلمهء پیشوندی است که به معنی
aden
کلمهء پیشوندی است که به معنی
ace
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
igni
پیشوندی است بمعنی اتش
picto
پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
aces
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
adreno
کلمهء پیشوندی است به معنی
ad
پیشوندی است لاتین به معنی
ads
پیشوندی است لاتین به معنی
infra
پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
cardia
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardio
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
pan-
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pans
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
polys
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
arch
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
demi
پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
turbos
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
pan
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
poly
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
over
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
arches
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
turbo
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
icosi
پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
arch-
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
cardi
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
over-
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
supra
پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
amphi
[پیشوندی به معنی هر دو طرف یا جلو عقب مثل هم]
non
پیشوندی است بمعنی >منفی <یا >خیر< و غیر
acaro
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
acantho
کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
ante
: پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
co-
پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
Co
پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
aceto
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
somnambul
کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
hemi
پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
mis
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis-
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
AC
پیشوندی است برابرad- لاتین که قبل ازc و q به اینصورت در می اید مثل
super
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com