Dictiornary-Farsi | معیار ساعت گرینویچ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
Greenwich Mean Time	معیار ساعت گرینویچ


Other Matches

zulu time	ساعت گرینویچ
greenwich time	ساعت یا زمان گرینویچ
ppi gauge	معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
sundials	ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial	ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
greenwich	گرینویچ
zulu time	وقت گرینویچ
greenwich sidereal time	زمان نجومی گرینویچ
greenwich meridian	نصف النهار گرینویچ
prime meridian	نصف النهار گرینویچ
prime meridian	نصف النهار مبداء یا گرینویچ
scitovsky double criterion	معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
Look at the watch.	نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
zone time	وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine.	طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11.	من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.	او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindles	دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time	ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle	دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
greenwich hour angle	زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل
synchronous	ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise	مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock	ساعت از روی ساعت
transmissions	وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission	وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
norm	معیار
norms	معیار
touchstones	معیار
yardstick	معیار
paragons	معیار
canonical	معیار
standards	معیار
standard	معیار
gauges	معیار
gauged	معیار
gauge	معیار
benchmarks	معیار
rate of dosage	معیار
benchmark	معیار
yardsticks	معیار
paragon	معیار
received	معیار
test	معیار
criterion	معیار
dimensions	معیار
dimension	معیار
sample	معیار
tested	معیار
tests	معیار
sampled	معیار
touchstone	معیار
sigma	انحراف معیار
sigma score	نمره معیار
criterion of degeneracy	معیار تبهگنی
standard score	نمره معیار
g	نمونه معیار
system standard	معیار سیستم
pareto criterion	معیار پاراتو
standards	یکسان معیار
gauges	مقیاس معیار
gauged	مقیاس معیار
standard	یکسان معیار
gray code	معیار GREY
gauge	مقیاس معیار
standard deviation	انحراف معیار
standard stimulus	محرک معیار
standardization	معیار گیری
standard error	خطای معیار
standard of living	معیار زندگی
STDs	مخفف معیار
STD	مخفف معیار
standards of living	معیار زندگی
sed	خطای معیار تفاوت
sigmagram	نگاره نمرات معیار
wire gauge	معیار ضخامت سیم
sm	خطای معیار میانگین
standard error of mean	خطای معیار میانگین
criterion	معیار نشان قطعی
standard error of difference	خطای معیار تفاوت
air quality criterion	معیار کیفیت هوا
standard error of estimate	خطای معیار براورد
sd	انحراف معیار گروه نمونه
prints	معمولا با معیار نقط ه در اینچ
printed	معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print	معمولا با معیار نقط ه در اینچ
standard progressive matrices test	ازمون ماتریسهای مدرج معیار
standard error of measurement	خطای معیار اندازه گیری
SE	خطای معیار اندازه گیری
standardization	مطابق معیار خاص دراوردن
substandard	زیر معیار یا مقیاس معمول یا قانونی
carats	معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carat	معیار اندازه گیری کیفیت طلا
draft quality	معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
transvaluate	سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
standardized	مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
transvalue	سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
standard item	اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
to bring somebody into line	زور کردن کسی که خودش را [به دیگران] وفق بدهد یا هم معیار بشود
negligence	اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
utilitarianism	بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
standards	مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard	مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
clock generator	ساعت زا
clk	ساعت
by my watch	ساعت من
clocks	ساعت ها
timepiece	ساعت
oclock	ساعت
passion flower	گل ساعت
passionflower	گل ساعت
Every so often . Every hour on the hour.	دم به ساعت
ticker	ساعت
maypop	گل ساعت
in hour's time	دو ساعت
time-piece	ساعت
ticker [colloquial] [watch]	ساعت
clock	ساعت
h hour	ساعت س
horologe	ساعت
horologii	ساعت
horologium	ساعت
hour ly	ساعت به ساعت
timŠepiece	ساعت
watched	ساعت
watch	ساعت
clock	ساعت
clocks	ساعت
zero hour	ساعت س
hours	ساعت
self-esteem	ساعت
watching	ساعت
watches	ساعت
timepieces	ساعت
timepiece	ساعت
hour	ساعت
hourly	ساعت به ساعت
sandglass	ساعت ریگی
pph	تعدادصفحه در ساعت
shot clock	ساعت مسابقه
physiological clock	ساعت فیزیولوژیکی
navy time	ساعت دریایی
kilowatt hour	کیلووات در ساعت
clock	ساعت ورزشگاه
pocket watch	ساعت جیبی
quarter hour	ربع ساعت
clocks	ساعت ورزشگاه
real time clock	ساعت بلادرنگ
shooting ckock	ساعت مسابقه
watch glass	شیشه ساعت
sext	نماز ساعت شش
sext	عبادت ساعت 21
shipper	اهرم ساعت
moon dial	ساعت مهتابی
hand glass	ساعت شنی
digital clock	ساعت رقمی
half hour	نیم ساعت
game clock	ساعت ورزشگاه
four o'clock	ساعت چهار
electric clock	ساعت الکتریکی
dutchmans	یکجور گل ساعت
horary	ساعت بساعت
horology	ساعت سازی
sun dial	ساعت افتابی
mean time	ساعت متوسط
man hours	نفر در ساعت
man hour	نفر ساعت
lights out	ساعت خواب
kwh	کیلووات- ساعت
internal clock	ساعت داخلی
in the space of an hour	بفاصله یک ساعت
hour glass	ساعت ریگی
clockwise	درجهت ساعت
rush-hour	ساعت پرمشغله
solarium	ساعت افتابی
passion fruit	میوهی گل ساعت
kilowatt hours	کیلووات در ساعت
hrs	مخفف ساعت
hr	مخفف ساعت
solariums	ساعت افتابی
daylight saving time	ساعت تابستانی
rush-hour	ساعت شلوغی
8 oclock sharp . On the stroke of 8.	سر ساعت هشت
Face of the watch .	صفحه ساعت
clockwise	در جهت ساعت
watchband	بند ساعت
watchbands	بند ساعت
biological clock	ساعت زیستی
wristlet	بند ساعت
face of the clock	صفحه ساعت
tower clock	برج ساعت
time clock	گاه ساعت
the watch is warranted	خوبی ساعت
the two o'clock d.	توزیع ساعت دو
system time	ساعت سیستم
We will come at 8.	ما ساعت 8 میاییم.
wall clock	ساعت دیواری
universal time	ساعت جهانی
w.h.	وات ساعت
watt hour	وات ساعت