Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English
Persian
wire gauge
معیار ضخامت سیم
Other Matches
ppi gauge
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
scitovsky double criterion
معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
third dimension
ضخامت
strokes
1-ضخامت
stroke
1-ضخامت
stroked
1-ضخامت
diameters
ضخامت
stroking
1-ضخامت
diameter
ضخامت
thickness
ضخامت
fictitious thickness
ضخامت فرضی
aromor thickness
ضخامت زره
thickness of a wall
ضخامت دیوار
web thickness
ضخامت جان
thickness gauge
ضخامت سنج
fictitious thickness
ضخامت فرضی
thickening
افزایش ضخامت
effective thickness of a wall
ضخامت موثر دیوار
carpet thinckness
کلفتی یا ضخامت فرش
g
ضخامت قطر سوراخ
flat bow
کمانی که سرتاسر ان دارای یک ضخامت است
gauge
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauged
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauges
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
line gauge
وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
wire gauge
مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
half thickness
ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
standard
معیار
gauges
معیار
standards
معیار
paragon
معیار
received
معیار
paragons
معیار
canonical
معیار
rate of dosage
معیار
dimension
معیار
tests
معیار
yardsticks
معیار
sample
معیار
sampled
معیار
yardstick
معیار
touchstones
معیار
touchstone
معیار
norms
معیار
norm
معیار
criterion
معیار
gauge
معیار
gauged
معیار
dimensions
معیار
test
معیار
benchmarks
معیار
benchmark
معیار
tested
معیار
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
wed thickness
حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
standard deviation
انحراف معیار
criterion of degeneracy
معیار تبهگنی
standard score
نمره معیار
sigma score
نمره معیار
standard error
خطای معیار
standard stimulus
محرک معیار
STDs
مخفف معیار
standardization
معیار گیری
system standard
معیار سیستم
sigma
انحراف معیار
gray code
معیار GREY
gauged
مقیاس معیار
pareto criterion
معیار پاراتو
standard
یکسان معیار
STD
مخفف معیار
gauge
مقیاس معیار
g
نمونه معیار
standards
یکسان معیار
gauges
مقیاس معیار
standard of living
معیار زندگی
standards of living
معیار زندگی
stroking
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
strokes
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroked
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
standard error of estimate
خطای معیار براورد
sed
خطای معیار تفاوت
standard error of difference
خطای معیار تفاوت
air quality criterion
معیار کیفیت هوا
Greenwich Mean Time
معیار ساعت گرینویچ
criterion
معیار نشان قطعی
standard error of mean
خطای معیار میانگین
sigmagram
نگاره نمرات معیار
sm
خطای معیار میانگین
anta
[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.]
standard progressive matrices test
ازمون ماتریسهای مدرج معیار
SE
خطای معیار اندازه گیری
print
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
prints
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
sd
انحراف معیار گروه نمونه
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
printed
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
standardization
مطابق معیار خاص دراوردن
grip length
طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
carats
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carat
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
substandard
زیر معیار یا مقیاس معمول یا قانونی
transvaluate
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
draft quality
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
standardized
مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
transvalue
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
standard item
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
alto-rilievo
[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
to bring somebody into line
زور کردن کسی که خودش را
[به دیگران]
وفق بدهد یا هم معیار بشود
negligence
اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
utilitarianism
بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
standards
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
pareto criterion
ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com