English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
delicatessen مغازه اغذیه فروشی
delicatessens مغازه اغذیه فروشی
Other Matches
bistros اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistro اغذیه فروشی و مشروب فروشی
wineshop مغازه شراب فروشی
bookshop مغازه کتاب فروشی
soda fountain مغازه لیموناد فروشی
soda fountains مغازه لیموناد فروشی
mercery مغازه پارچه فروشی
bookshops مغازه کتاب فروشی
cover charge مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cantina مغازه خواربار یامشروب فروشی
Laundry / Dry cleaners مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
shoplifting دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
fuels اغذیه
vivers اغذیه
board اغذیه
boarded اغذیه
fuelling اغذیه
fuel اغذیه
fuelled اغذیه
fueled اغذیه
armoire جای اغذیه
ambry کمدمخصوص اغذیه
delicatessens اغذیه حاضر
delicatessen اغذیه حاضر
vivandiere اغذیه فروش ارتش
cate سورسات اغذیه لذیذ
gastronomy علم اغذیه لذیذه
bills of fare صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare صورت اغذیه مهمانخانه
locker paper کاغذ بسته بندی اغذیه
dietetics فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
hors d'oeuvre اغذیه اشتهااوری که قبل از غذا صرف میشود
hors d'oeuvres اغذیه اشتهااوری که قبل از غذا صرف میشود
shoppers مغازه رو
shopper مغازه رو
shopped مغازه
shops مغازه
shop مغازه
shopwalker راهنمای مغازه
to shut up a shop مغازه ای را بستن
storing مغازه بزرگ
storing مغازه دکان
tuck shop مغازه قنادی
shopkeepers مغازه دار
shopkeeper مغازه دار
floor walker راهنمای مغازه
d. store مغازه بزرگ
shop lifting دزدی از مغازه ها
salesclerk فروشنده مغازه
tuck shop مغازه حلویات
shoplifters دزد مغازه
store مغازه بزرگ
store مغازه دکان
shoplifter دزد مغازه
rotisserie مغازه خوراک پزی
haberdashery مغازه ملبوس مردانه
show case قفسه جلو مغازه
stock in trade موجودی کالای مغازه
shop assistant دستیار مغازه دار
burse مغازه یابازار خرید وفروش
five and ten مغازه اجناس ارزان قیمت
shop مغازه گردی کردن دکه
shopped مغازه گردی کردن دکه
shops مغازه گردی کردن دکه
shoplifting بلند کردن جنس از مغازه
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
sales register صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
The goods in this shop could not be flogged. اجناس این مغازه باد کرده
shopworn کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
This shop deals in goods of all sorts . دراین مغازه همه چیز معامله می شود
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
pos محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
cash register ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash registers ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
point of sale محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays [American E] . مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
middlemen کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
middleman کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demonstration قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demo قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
for sale فروشی
on offer فروشی
disposability فروشی
sales فروشی
on sale فروشی
barker پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
malthusian theory of population فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
food shop خواربار فروشی
taproom بارمشروب فروشی
retail sales خرده فروشی
retail trade خرده فروشی
grocer's shop خواربار فروشی
retail dealing خرده فروشی
optometry عینک فروشی
wineshop باده فروشی
peacockery خود فروشی
pedlary دست فروشی
perfumery عطر فروشی
priggery علم فروشی
grocer's خواربار فروشی
priggishness علم فروشی
prudishness عفت فروشی
salter نمک فروشی
grocery store [American E] خواربار فروشی
whole sale dealer عمده فروشی
cash crop فرآورد فروشی
cash crop محصول فروشی
snack bar ساندویچ فروشی
toploftiness خود فروشی
short sale پیش فروشی
short sale سلم فروشی
grocery خواربار فروشی
whole sale trade عمده فروشی
slopwork دوخته فروشی
toggery لباس فروشی
snack bars ساندویچ فروشی
butchery business گوشت فروشی
drugstores دوا فروشی
bijouterie جواهر فروشی
glassman شیشه فروشی
greengrocery سبزی فروشی
pedantry فضل فروشی
upholstery مبل فروشی
upholstery پرده فروشی
draperies پارچه فروشی
ironmongery اهن فروشی
snobbery افاده فروشی
slave trade برده فروشی
retail جزئی فروشی
chandlery شمع فروشی
dealing in slaves برده فروشی
retail خرده فروشی
staple مرکزعمده فروشی
haberdashery خرازی فروشی
drapery ماهوت فروشی
stapling مرکزعمده فروشی
stapled مرکزعمده فروشی
jewelry جواهر فروشی
smithies اهن فروشی
newsstand روزنامه فروشی
drugstore دوا فروشی
smithy اهن فروشی
wholesale عمده فروشی
barroom نوشابه فروشی
draperies ماهوت فروشی
drapery پارچه فروشی
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
swaggered کبر فروشی خودستایی
swaggering کبر فروشی خودستایی
oversold فزون فروشی کردن
swagger کبر فروشی خودستایی
overselling فزون فروشی کردن
convenience store خواربار فروشی کوچک
oversell فزون فروشی کردن
convenience stores خواربار فروشی کوچک
oversells فزون فروشی کردن
retail خرده فروشی کردن
bars میکده بارمشروب فروشی
ostentation خود فروشی تظاهر
cutlery کارد وچنگال فروشی
sales جنس فروشی فروش
smithies فلز فروشی اهنگری
smithy فلز فروشی اهنگری
grogshop دکان مشروب فروشی
bookshop دکان کتاب فروشی
bookshops دکان کتاب فروشی
box office باجه بلیط فروشی
box offices باجه بلیط فروشی
ticket office باجه بلیت فروشی
bar میکده بارمشروب فروشی
wholesale price قیمت عمده فروشی
peltry پوست خام فروشی
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
resale price بهای خرده فروشی
porterhouse ابجو واغذیه فروشی
pot house ابجو فروشی خرابات
dramshop بار مشروب فروشی
proslavery طرفداری از برده فروشی
gaudiness خودنمائی جلوه فروشی
groggery نوشابه فروشی میخانه
retail price قیمت خرده فروشی
quantity discount تخفیف عمده فروشی
quantity rebate تخفیف عمده فروشی
retail price بهای خرده فروشی
sweetshop شیرینی فروشی قنادی
pedantry or pedantism علم فروشی خام
tap room محل پیاله فروشی
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
trade price قیمت عمده فروشی
barroom بار یا پیاله فروشی
to prank out oneself خود فروشی کردن
newsstand دکه روزنامه فروشی
taproom محل پیاله فروشی
dramshop سالن مشروب فروشی
vintnery عمده فروشی شراب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com