English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
union shop مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
Other Matches
picketings اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
labor unions اتحادیه کارگری
labor union اتحادیه کارگری
trade unions اتحادیه کارگری
union <adj.> اتحادیه کارگری
trade union اتحادیه کارگری
trades unions اتحادیه کارگری
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
yellow dog contract قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
union shop یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
trafficked نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
rattening محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
The old paper money is called in. اسکناسهای کهنه از جریان خارج می شوند
reversion هبه کردن مال غیر منقول بخ کسی به شرط حدوث امری در خارج یا گذشتن مدت معین هبه مشروط
outdegree تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
hard clip area حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
carrier company تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
modals 1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد
modal 1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد
western european union اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
e f t a (european free trade association اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
Laundry / Dry cleaners مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
unionism اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
shoplifting دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
overlay بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlays بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
activity روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
since نظر باینکه
as respects نظر باینکه
as regards نظر باینکه
routine توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
stack ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
as نظر باینکه در نتیجه
detects سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
proletarian کارگری
blue-collar کارگری
blue collar کارگری
laboring کارگری
iam inclined to think متمایلم باینکه خیال کنم
minimalist باینکه تقاضاهایش براورده شود
labor union سندیکای کارگری
labor movement جنبش کارگری
labor movement نهضت کارگری
union <adj.> سندیکای کارگری
labor نیروی کارگری
labor organization سازمان کارگری
dictatorship of proletariat خودکامگی کارگری
labor unions سندیکای کارگری
psilanthropy عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
utilitarianism کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
psilanthropism عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
monopsychism عقیده باینکه هکه جانهایاارواح یکی است
geocentric معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
pan cosmism اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
arianism اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
labor turnover نقل و انتقال کارگری
jurisdictional dispute مرکز حل اختلافات کارگری
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
vdt ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
restorationism عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
kinetic theory of heat عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
monogenism عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند
world federation of trade unions فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
nonunion غیر وابسته بسندیکای کارگری
inside تو اعضای داخلی
insides تو اعضای داخلی
burgomaster اعضای شهرداری
unprofitable servants مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
modalism اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
malism عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
monophysite کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
nestorianism عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
animism همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
docker کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
closed shops قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed shop قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
dockers کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
the f. اعضای هیئت پزشکی
prosthetics مبحث اعضای مضنوعی
senior members اعضای بالارتبه یا ارشد
royalty اعضای خانواده سلطنتی
sensorium مرکز حواس اعضای حس
royalties اعضای خانواده سلطنتی
stiffening members اعضای صلب کننده
cadres اعضای یک سازمان نظامی
cadre اعضای یک سازمان نظامی
technical staff کارمندان یا اعضای فنی
paraplegia فلج اعضای سافل
main structure menbers اعضای اصلی ساختمان
footwork هماهنگی پا با اعضای دیگر
locomotor ابتلاء اعضای حرکتی
vitals اعضای حیاتی و موثربدن
locomotory ابتلاء اعضای حرکتی
probabiliorism عقیده باینکه بهر طرف بیشتراحتمال درستی دارد بایدروی اورد
anthropocentric معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
restorationist کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
monadism اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
syndicalism سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
metagnosticism عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
atomism عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
acroesthesia افزایش حساسیت اعضای انتهایی
senatorian وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
senatorial وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
quaker meeting انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
hypotrophy رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
innards اعضای داخلی حیوان یاانسان
locomotor دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
vitals اعضای اصلی بدن حیوان
toho اعضای انگشتان نشانه و شست
contingent مشروط
provided مشروط
subjects مشروط
subjecting مشروط
eventual مشروط
person in whose favor a condition is mad مشروط له
subjected مشروط
conditioned مشروط
subject مشروط
limited مشروط
contingents مشروط
provisional مشروط
conditional مشروط
pending مشروط
qualified مشروط
nescience اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
presentationism عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
physiocracy حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
infusionism اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
urogenital وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
conscript fathere اعضای مجلس سنای روم باستان
probationer عفو مشروط
conditional confession اقرار مشروط
paroles ازادی مشروط
claused bill og exchange بارنامه مشروط
provisional شرطی مشروط
conditional contract عقد مشروط
probation ازادی مشروط
probationers عفو مشروط
condition مشروط کردن
unconditional غیر مشروط
estate at will اجاره مشروط
dirty bill od lading بارنامه مشروط
foul bill of lading بارنامه مشروط
provided مشروط به انکه
conditional order سفارش مشروط
conditional discharge ازادی مشروط
conditional probability احتمال مشروط
plea وعده مشروط
qualified endorsement فهرنویسی مشروط
indispensable <adj.> غیر مشروط
subject to being unsold مشروط براینکه
paroling ازادی مشروط
paroled ازادی مشروط
parole ازادی مشروط
inevitable <adj.> غیر مشروط
unalienable <adj.> غیر مشروط
unalterable <adj.> غیر مشروط
pleas وعده مشروط
inalienable <adj.> غیر مشروط
absolute <adj.> غیر مشروط
on probation در آزادی مشروط
absolute غیر مشروط
absolutes غیر مشروط
conditionally بطور مشروط
providing مشروط بر اینکه
contingent تصادفی مشروط
contingents تصادفی مشروط
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
bionic وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
quaker's meeting انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
bounds محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
outriggers اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com