English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
partial مغرض جزئی
Other Matches
exceptor مغرض
despiteful دارای حس دشمنی مغرض
retail bin انبار اقلام جزئی یا اماد جزئی
combat resolution تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
snatches جزئی
snatching جزئی
parcel جزئی از یک کل
parcels جزئی از یک کل
nominal جزئی
snatched جزئی
paultry جزئی
picayubnish جزئی
picayune جزئی
partial جزئی
rush جزئی
rushed جزئی
hexamerous شش جزئی
sexpartite شش جزئی
inappreciable جزئی
duple دو جزئی
corpuscular جزئی
adaphorous جزئی
petty جزئی
retail جزئی
negligible جزئی
paltry جزئی
smallest جزئی کم
smaller جزئی کم
small جزئی کم
rushing جزئی
haxamerous شش جزئی
snatchy جزئی
remotest جزئی
peppercorn جزئی
piddling جزئی
remote جزئی کم
remote جزئی
indifferent جزئی
remoter جزئی کم
trifling جزئی
fiddling جزئی
remoter جزئی
portions جزئی
portion جزئی
triparite سه جزئی
two limbed دو جزئی
A part of the whole . جزئی از کل
remotest جزئی کم
imperceptible جزئی
ternal سه جزئی
minute جزئی
potty جزئی
peddling جزئی
potties جزئی
snatch جزئی
inconsiderable جزئی
peppercorns جزئی
minus cule ریز جزئی
heptamerous هفت جزئی
glim درک جزئی
multipartite چند جزئی
minuitae نکات جزئی
minor elements عناصر جزئی
insignificantly بطور جزئی
a minor incident یک حادثه جزئی
incomplete breakdown شکست جزئی
it is immaterial جزئی است
incidentals رویداهای جزئی
light laod بار جزئی
lobed چند جزئی
minor constituent عنصر جزئی
partial correlation همبستگی جزئی
negligibly بطور جزئی
nugae نکات جزئی
partial plan برنامه جزئی
septempartite هفت جزئی
partial pressure فشار جزئی
particular average خسارات جزئی
particular average خسارت جزئی
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
pettily بطور جزئی
tertramerous چهار جزئی
quinquepartite پنج جزئی
retail bin انبار جزئی
partial order ترتیب جزئی
partial loss زیان جزئی
opuscule اثر جزئی
parial derivative مشتق جزئی
partial adjustment تطابق جزئی
wholly or in part جزئی یا کلی
trivialism چیز جزئی
partial adjustment تعدیل جزئی
partial competition رقابت جزئی
partial correctness صحت جزئی
partial eqilibrium تعادل جزئی
partial fraction کسر جزئی
partial function تابع جزئی
retail dealer جزئی فروش
retail جزئی فروشی
immaterial معنوی جزئی
pittance مبلغ جزئی
little ناچیز جزئی
inconspicuous جزئی غیرمحسوس
incidental جزئی ضمنی
quadripartite چهار جزئی
fractionally بطور جزئی
nuances فرق جزئی
gewgaws چیز جزئی
shading اختلاف جزئی
clauses جزئی از جمله
nuance فرق جزئی
detail جزئی از اثر
detailing جزئی از اثر
nips چیزی جزئی
nipped چیزی جزئی
skirmishes جنگ جزئی
gewgaw چیز جزئی
fractional damage خسارت جزئی
pair هرچیز دو جزئی
flesh wound زخم جزئی
fewtrils چیز جزئی
skirmish جنگ جزئی
extrinsic جزئی ضمیمه
excursus بحث جزئی
clause جزئی از جمله
dodecamerous دوازده جزئی
nip چیزی جزئی
fractionary جزئی خرد
partial sum حاصل جمع جزئی
budging تکان جزئی خوردن
to p an element to a word جزئی از سر واژهای دراوردن
budges تکان جزئی خوردن
budge تکان جزئی خوردن
budged تکان جزئی خوردن
partial reduction coefficient ضریب تقلیل جزئی
retail trade معامله بصورت جزئی
shade of meaning اختلاف جزئی در معنی
slight cold سرما خوردگی کم یا جزئی
pulls برتری جزئی و مختصر
A fundamental (slight) difference. اختلاف اساسی ( جزئی )
(not) know the first thing about something <idiom> اطلاعات جزئی داشتن
pull برتری جزئی و مختصر
Order theory ترتیب جزئی [ریاضی]
partial equilibrium analysis تحلیل تعادل جزئی
par tial eclipse کسوف یا خسوف جزئی
inappreciative غیر محسوس جزئی
light damage خسارت جزئی یا سبک
henpeck کوشش درمداخلات جزئی
free of particular average معاف از خسارات جزئی
retail بصورت جزئی فروختن
giblet خرده ریز جزئی
light load test ازمایش بار جزئی
partial differential equation معادلات دیفرانسیل جزئی
partial carry رقم تقلی جزئی
hints چیز خیلی جزئی
hinted چیز خیلی جزئی
hint چیز خیلی جزئی
partial enhancement factor ضریب تشدید جزئی
crawling peg تغییرات جزئی در نرخ ارز
to i. on particulars به چیزهای جزئی اهمیت دادن
light transition loss تلف عبوری بار جزئی
compound چند جزئی جسم مرکب
iridectomy بریدن یا در اوردن جزئی ازعنبیه
shadings اختلاف جزئی سایه رنگ
flyspeck چیز جزئی وبی اهمیت
compounds چند جزئی جسم مرکب
compounded چند جزئی جسم مرکب
shade اختلاف جزئی سایه رنگ
shades اختلاف جزئی سایه رنگ
to plume oneself on something برای چیز جزئی یا عاریه بالیدن
commutator riple تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
tromometer الت سنجش زمین لرزههای جزئی
element رکن اساس جزئی از یک قسمت یایکان
elements رکن اساس جزئی از یک قسمت یایکان
nugacity چیز جزئی یغا بیهوده بیهودگی
de minimis exception به خاطر جزئی بودن استثنا به حساب آمدن
de minimis خیلی جزئی [که به حساب شمرده شود] [قانون]
fussily ازروی بیقراری با اهمیت دادن بچیزهای جزئی
coarse sight زاویه یاب مخصوص تنظیمات جزئی ودقیق
drop a hint <idiom> فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
tail group مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
adjustment تغییر جزئی در چیزی تا بهتر کار کند
adjustments تغییر جزئی در چیزی تا بهتر کار کند
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
systematic theology بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
vapor pressure فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
not stage مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
gestalt تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
inconsiderably بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
the incidents of a journey رویدادهای یک مسافرت اتفاقات جزئی و گوناگون یک مسافرت
partial pressure [فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
fibbed دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
fibs دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
fibbing دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
fib دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
aluminum wool رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
pentamerous پنج جزئی پنج تایی
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com