English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
Other Matches
permanent magnet centering تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet focusing تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
template بالشتک
crown-plate بالشتک
cushioning بالشتک
corbel-piece بالشتک
pads بالشتک
padding بالشتک
cushioned بالشتک
cushion بالشتک
pad بالشتک
cushions بالشتک
sole plate بالشتک
templates بالشتک
padstone بالشتک
bolster بالشتک
gas check pad بالشتک
bolstered بالشتک
bolsters بالشتک
sleeper beam بالشتک
soldering lug بالشتک سیم
lug بالشتک سیم
lugs بالشتک سیم
bolster بالشتک سازی
lugged بالشتک سیم
pulvinar هسته بالشتک
lugging بالشتک سیم
air bed بالشتک لاستیکی
foot block بالشتک ستون
tie plate بالشتک ریل
gas check pad بالشتک کولاس
ground cushion بالشتک زمین
carpet beetle بالشتک مار
buffer ضربه گیر بالشتک
gas check pad بالشتک دوکی جازم
igniter pad بالشتک مشتعل کننده
pincushion بالشتک سنجاق گیر
pulvinus بالشتک ساقه گیاه
rests استراحت کردن بالشتک
rest استراحت کردن بالشتک
pincushions بالشتک سنجاق گیر
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
railroad tie plate بالشتک ریل راه اهن
pad با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
pads با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
balteus [نواری در اطراف بالشتک قوسی]
baluster-side [شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
fender بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
sachets بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
amendments تصحیح
editing تصحیح
amendment تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
correction تصحیح
rectification تصحیح
compensation تصحیح
It was corrected. تصحیح شد.
compensations تصحیح
rectifies تصحیح کردن
rectify تصحیح کردن
rectified تصحیح کردن
error correction تصحیح خطا
frequency correction تصحیح فرکانس
gamma correction تصحیح گاما
up-to-date تصحیح شده
up to date تصحیح شده
bug تصحیح یک برنامه
error correcting code کد تصحیح خطا
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
compensating magnet مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
compensation of compass تصحیح قطبنما
corrected تصحیح شده
correctable قابل تصحیح
emendable قابل تصحیح
correction factor ضریب تصحیح
correction thermometer دماسنج تصحیح
reformed تصحیح شده
deflection correction تصحیح سمت
emendate تصحیح کردن
bugs تصحیح یک برنامه
bugging تصحیح یک برنامه
proofread تصحیح کردن
patches تصحیح در یک برنامه
checking کد تصحیح خطا
proofreading تصحیح کردن
patch تصحیح در یک برنامه
temperature correction تصحیح دمایی
tam quam تصحیح حکم
skew correction تصحیح گوشهای
sag correction تصحیح انحراف
correction تصحیح می کنم
red pencil تصحیح کردن
proofreads تصحیح کردن
program correctness تصحیح برنامه
redresses تصحیح التیام
redressed تصحیح التیام
redress تصحیح التیام
refines تصحیح کردن
refine تصحیح کردن
correct تصحیح کردن
correction coefficient ضریب تصحیح
correcting تصحیح کردن
corrects تصحیح کردن
deflection board تابلو تصحیح سمت
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
compass compensation تصحیح قطب نما
range correction تصحیح برد تیراندازی
range correction تصحیح برد سلاح
chart correction card کارت تصحیح نقشه
range k ضریب تصحیح برد
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
copyreader تصحیح کننده مقاله
corrected azimuth گرای تصحیح شده
corrected defelection سمت تصحیح شده
impluse correction تصحیح ضربه جریان
range disk میز تصحیح مسافت
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
gun displacement تصحیح جای توپ
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
layers ل تصحیح خطا باشد
incorrect تصحیح نشده معیوب
layer ل تصحیح خطا باشد
ARQ سیستم تصحیح خطا
adjusted valve مقدار تصحیح شده
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
range k ضریب تصحیح کای برد
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
modes که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
edit تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
edit تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edited تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
complementary range برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
draft کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
drafts کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
EDAC سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
failures شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
debugged آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debug آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
failure شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
correctional custudy روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
debugs آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelopes بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
envelope بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
checks مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
gyrolog دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
digit عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
link طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
circularization تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
Microcom Networking Protocol سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
MNP 0 پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
conditioning اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
MNP سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
mttr متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
texts سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
editors نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editor نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
text سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
adaptive channel allocation روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
refile تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
host computers کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com