English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
compensating magnet مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
Other Matches
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
nuclear magnetic resonance تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
magneto مغناطیس
magnetic مغناطیس
magnetism مغناطیس
magnet مغناطیس
remagnetizer مغناطیس گر
magnets مغناطیس
magnetzation مغناطیس
blow out magnet مغناطیس جرقه
magnet مغناطیس پایدار
animal magnetism مغناطیس حیوانی
magnetizing field میدان مغناطیس گر
magnets مغناطیس پایدار
b h cure خم مغناطیس پذیری
residual magnetism مغناطیس مانده
permanent magnet مغناطیس پایدار
bar magnet مغناطیس میلهای
magnetization work مغناطیس کنندگی
magnetizing current جریان مغناطیس گر
magnetism علم مغناطیس
permeance مغناطیس رسانایی
permeability curve خم مغناطیس پذیری
magnetosphere مغناطیس کره
magnetosphere مغناطیس- سپهر
magnetosphere مغناطیس- کره
p.m. مغناطیس پایدار
organic magnet مغناطیس الی
magnotropism مغناطیس گرایی
magnetometer مغناطیس سنج
plunger magnet مغناطیس پیستونی
magneto دارای مغناطیس
magnetism مغناطیس شناسی
magnetism درس مغناطیس
magnetosphere کره مغناطیس
mag مغناطیس agnetic
mags مغناطیس agnetic
pyromagnetic گرما- مغناطیس
purity magnet مغناطیس خلوص
artificial magnet مغناطیس صنعتی
natural magnet مغناطیس طبیعی
compound magnet مغناطیس مرکب
ferrimagnetism فری مغناطیس
thermomagnetic گرما مغناطیس
inductometer مغناطیس سنج
remanence مغناطیس مانده
demagnetization مغناطیس زدایی
demagnetization مغناطیس زدائی
demagnetize زدودن مغناطیس
induced magnetism مغناطیس القایی
magnetics علم مغناطیس
field coil پیچک مغناطیس گر
focusing magnet مغناطیس تمرکز ده
magnetic explorer مغناطیس یاب
elelctromagnetic الکترو مغناطیس
magnet coil پیچک مغناطیس
magnetizable مغناطیس پذیر
magnetization مغناطیس گردانی
magnetic battery مغناطیس مرکب
magnetization curve خم مغناطیس پذیری
magnetization مغناطیس کنندگی
residual magnetic induction مغناطیس مانده
residual magnetization مغناطیس مانده
magnetic susceptibility مغناطیس پذیری
susceptibility مغناطیس پذیری
magnetization مغناطیس پذیری
residual magnetism مغناطیس پس ماند
simple magnet مغناطیس ساده
magnetization مغناطیس گری
induced magnetization مغناطیس گردانی القائی
ion trap magnet مغناطیس یون ربا
magnetizing مغناطیس کردن یا شدن
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
magnet winding سیم پیچ مغناطیس
impedance magnetometer مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
intensity of magnetization شدت مغناطیس گری
magnezation intensity شدت مغناطیس کنندگی
induced magnetism مغناطیس القاء شده
intensity of magnetization شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing field میدان مغناطیس گردانی
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
coercive force نیروی مغناطیس زدا
blue beam magnet مغناطیس اشعه ابی
magnetizing current جریان مغناطیس گردانی
magnetizability قابلیت مغناطیس شوندگی
alternating current magnet مغناطیس جریان متناوب
air magnetic circuit مدار هوایی مغناطیس
demagnetization factor ضریب مغناطیس زدایی
magnetization vector بردار مغناطیس کنندگی
demagnetizing field میدان مغناطیس زدا
magnetizing force شدت مغناطیس کنندگی
direct current magnet مغناطیس جریان مستقیم
ageing of magnet پیر شدن مغناطیس
magnetization characteristic منحنی مغناطیس گردانی
magnetizes تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetised تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
normal magnetization curve خم مغناطیس پذیری معمولی
negative pole قطب منفی مغناطیس
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
magnetics درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
demagnetizing turns of armature دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
magnetostriction تغییر شکل براثر مغناطیس
permanent magnet dynamic بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
initial susceptibility and permeability مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
high frequency biasing پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetic reversal عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magnetized bar میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
magneto اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
compass binnacle پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
It was corrected. تصحیح شد.
rectification تصحیح
editing تصحیح
correction تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
amendment تصحیح
amendments تصحیح
compensations تصحیح
compensation تصحیح
sag correction تصحیح انحراف
correcting تصحیح کردن
proofreads تصحیح کردن
proofreading تصحیح کردن
proofread تصحیح کردن
deflection correction تصحیح سمت
tam quam تصحیح حکم
skew correction تصحیح گوشهای
correction thermometer دماسنج تصحیح
reformed تصحیح شده
rectify تصحیح کردن
correct تصحیح کردن
emendate تصحیح کردن
error correction تصحیح خطا
error correcting code کد تصحیح خطا
frequency correction تصحیح فرکانس
corrects تصحیح کردن
gamma correction تصحیح گاما
redressed تصحیح التیام
correction factor ضریب تصحیح
rectified تصحیح کردن
refines تصحیح کردن
refine تصحیح کردن
checking کد تصحیح خطا
patches تصحیح در یک برنامه
program correctness تصحیح برنامه
up-to-date تصحیح شده
patch تصحیح در یک برنامه
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
redress تصحیح التیام
bugs تصحیح یک برنامه
rectifies تصحیح کردن
bug تصحیح یک برنامه
up to date تصحیح شده
bugging تصحیح یک برنامه
redresses تصحیح التیام
corrected تصحیح شده
correction coefficient ضریب تصحیح
compensation of compass تصحیح قطبنما
red pencil تصحیح کردن
correction تصحیح می کنم
temperature correction تصحیح دمایی
correctable قابل تصحیح
emendable قابل تصحیح
compass compensation تصحیح قطب نما
corrected defelection سمت تصحیح شده
gun displacement تصحیح جای توپ
copyreader تصحیح کننده مقاله
deflection board تابلو تصحیح سمت
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
impluse correction تصحیح ضربه جریان
range correction تصحیح برد سلاح
corrected azimuth گرای تصحیح شده
range correction تصحیح برد تیراندازی
range k ضریب تصحیح برد
chart correction card کارت تصحیح نقشه
layer ل تصحیح خطا باشد
ARQ سیستم تصحیح خطا
adjusted valve مقدار تصحیح شده
incorrect تصحیح نشده معیوب
layers ل تصحیح خطا باشد
range disk میز تصحیح مسافت
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
range k ضریب تصحیح کای برد
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com