Dictiornary-Farsi | مغناطیس طبیعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
natural magnet	مغناطیس طبیعی


Other Matches

nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
physiographic	وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
naturalism	فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
feelings indigenous to man	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
magnetism	مغناطیس
magnetic	مغناطیس
magnetzation	مغناطیس
magnet	مغناطیس
remagnetizer	مغناطیس گر
magneto	مغناطیس
magnets	مغناطیس
residual magnetization	مغناطیس مانده
residual magnetism	مغناطیس پس ماند
residual magnetic induction	مغناطیس مانده
remanence	مغناطیس مانده
inductometer	مغناطیس سنج
induced magnetism	مغناطیس القایی
residual magnetism	مغناطیس مانده
ferrimagnetism	فری مغناطیس
field coil	پیچک مغناطیس گر
simple magnet	مغناطیس ساده
focusing magnet	مغناطیس تمرکز ده
magnetism	علم مغناطیس
mags	مغناطیس agnetic
mag	مغناطیس agnetic
thermomagnetic	گرما مغناطیس
magnetism	مغناطیس شناسی
magnetism	درس مغناطیس
pyromagnetic	گرما- مغناطیس
demagnetization	مغناطیس زدایی
magnetic battery	مغناطیس مرکب
compound magnet	مغناطیس مرکب
magnetic compensatory	مغناطیس تصحیح
compensating magnet	مغناطیس تصحیح
blow out magnet	مغناطیس جرقه
bar magnet	مغناطیس میلهای
b h cure	خم مغناطیس پذیری
artificial magnet	مغناطیس صنعتی
demagnetization	مغناطیس زدائی
organic magnet	مغناطیس الی
elelctromagnetic	الکترو مغناطیس
purity magnet	مغناطیس خلوص
magnetometer	مغناطیس سنج
plunger magnet	مغناطیس پیستونی
permeance	مغناطیس رسانایی
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
demagnetize	زدودن مغناطیس
permanent magnet	مغناطیس پایدار
p.m.	مغناطیس پایدار
animal magnetism	مغناطیس حیوانی
magnotropism	مغناطیس گرایی
magnetosphere	کره مغناطیس
magnetizing field	میدان مغناطیس گر
magnetics	علم مغناطیس
magnetosphere	مغناطیس کره
magnets	مغناطیس پایدار
magnet	مغناطیس پایدار
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
magnetic explorer	مغناطیس یاب
magneto	دارای مغناطیس
susceptibility	مغناطیس پذیری
magnet coil	پیچک مغناطیس
magnetosphere	مغناطیس- سپهر
magnetosphere	مغناطیس- کره
magnetization	مغناطیس گردانی
magnetizable	مغناطیس پذیر
magnetization work	مغناطیس کنندگی
magnetization	مغناطیس کنندگی
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
magnetization	مغناطیس گری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetizing current	جریان مغناطیس گر
magnetization vector	بردار مغناطیس کنندگی
magnetizing	مغناطیس کردن یا شدن
magnetizing field	میدان مغناطیس گردانی
magnetises	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnezation intensity	شدت مغناطیس کنندگی
negative pole	قطب منفی مغناطیس
magnetizing current	جریان مغناطیس گردانی
direct current magnet	مغناطیس جریان مستقیم
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
demagnetizing field	میدان مغناطیس زدا
magnetizability	قابلیت مغناطیس شوندگی
coercive force	نیروی مغناطیس زدا
demagnetization factor	ضریب مغناطیس زدایی
magnetization characteristic	منحنی مغناطیس گردانی
magnetic potential	نیروی مغناطیس رانی
blue beam magnet	مغناطیس اشعه ابی
normal magnetization curve	خم مغناطیس پذیری معمولی
magnet winding	سیم پیچ مغناطیس
magnetizing force	شدت مغناطیس کنندگی
impedance magnetometer	مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
alternating current magnet	مغناطیس جریان متناوب
intensity of magnetization	شدت مغناطیس کنندگی
induced magnetization	مغناطیس گردانی القائی
ion trap magnet	مغناطیس یون ربا
magnetised	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
induced magnetism	مغناطیس القاء شده
magnetize	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
air magnetic circuit	مدار هوایی مغناطیس
magnetizes	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
intensity of magnetization	شدت مغناطیس گری
ageing of magnet	پیر شدن مغناطیس
magnetics	درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
initial susceptibility and permeability	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
demagnetizing turns of armature	دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
magnetostriction	تغییر شکل براثر مغناطیس
ideal magnetization curve	منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
permanent magnet dynamic	بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
magnetized bar	میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
high frequency biasing	پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetic reversal	عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magneto	اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
compass binnacle	پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
remanence	چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
electromagnetic	اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
bloop	عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet	اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
natural	طبیعی
homebred	طبیعی
silvan	طبیعی
naturals	طبیعی
physical	طبیعی
home born	طبیعی
natural bridge	پل طبیعی
crude copper	مس طبیعی
natural right	حق طبیعی
natural foundation	پی طبیعی
indigenous	طبیعی
normal	طبیعی
innate	طبیعی
A magnet attracts iron.	آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
natural person	شخص طبیعی
natural persons	اشخاص طبیعی
natural frequency	فرکانس طبیعی
natural obstacle	مانع طبیعی
natural order	نظم طبیعی
natural law	حقوق طبیعی
bees wax	موم طبیعی
au naturel	بحالت طبیعی
natural habitat	بوم طبیعی
natural group	گروه طبیعی
asphaltic bitumen	قیر طبیعی
natural logarithm	لگاریتم طبیعی
apparence	شباهت طبیعی
natural monopoly	انحصار طبیعی
natural ground	زمین طبیعی
natural number	عدد طبیعی
natural language	زبان طبیعی
continuous climbing	صعود طبیعی
matten of course	چیز طبیعی
natural asphalt	قیر طبیعی
guardian by nature	قیم طبیعی
natural asphalt	اسفالت طبیعی
matter of course	چیز طبیعی
natural agents	عوامل طبیعی
natural abundace	فراوانی طبیعی
hevea rubber	لاستیک طبیعی
natural rubber	لاستیک طبیعی
metaphisical	غیر طبیعی
pozzolan earth	سیمان طبیعی
natrual cement	سیمان طبیعی
natively	بطور طبیعی
immanent justice	عدالت طبیعی
in vivo	در محیط طبیعی
inartificial	طبیعی غیرصنعتی
natural bed	بستر طبیعی
galenite	سرب طبیعی
natural frequency	بسامد طبیعی
crude gas	گاز طبیعی
natural economy	اقتصاد طبیعی
natural excitation	تحریک طبیعی
native language	زبان طبیعی
natural erosion	فرسایش طبیعی
natural endowments	موهبت طبیعی
natural endowment	موهبت طبیعی
emmetropia	بینایی طبیعی
emmetropis	بینایی طبیعی
eupnoea	تنفس طبیعی
natural easement	حق ارتفاق طبیعی
natural disaster	حوادث طبیعی بد
natural disaster	بلایای طبیعی
natural competition	رقابت طبیعی
natural capacity	فرفیت طبیعی
full scale	اندازه طبیعی
life science	علوم طبیعی
natural phenomena	اثار طبیعی
standard	طبیعی یا معمولی
preposterous	غیر طبیعی
terrestrial occurrence	وفور طبیعی
tincal	بوره طبیعی
tincal or kal	بوره طبیعی
subnormal	غیر طبیعی
asphaltite	قیر طبیعی
trass	سیمان طبیعی
propensities	تمایل طبیعی
trim size	اندازه طبیعی
normalizes	طبیعی کردن