Dictiornary-Farsi | مفرط بلند وناهنجار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
boisterous	مفرط بلند وناهنجار


Other Matches

kemp	ادم ژولیده وناهنجار
extreme	مفرط
intensive	مفرط
thorough going	مفرط
extravagant	مفرط
excessive	مفرط
furor	عشق مفرط
profound interest	میل مفرط
overuse	استعمال مفرط
hydromania	میل مفرط به اب
belle indifference	بی اعتنایی مفرط
exorbitantly	بطور مفرط
hypercritical	مفرط در انتقاد
overprotection	حمایت مفرط
overcompensation	جبران مفرط
inordinate	مفرط غیر معتدل
To be exhausted.	از پا افتادن ( خستگی مفرط )
mania for nunting	عشق مفرط بشکار
hypercritically	از روی انتقاد و مفرط
raged	میل مفرط خشمناک شدن
overly	به طور مفرط فزون کارانه
rages	میل مفرط خشمناک شدن
rage	میل مفرط خشمناک شدن
oenomania	میل مفرط به نوشابه ها یا الکی
dipsomania	میل مفرط به نوشابههای الکلی
clackvalve	دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dipsomaniac	کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
thrashing	مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
dirndl	نوعی دامن بلند با کمر بلند
monofilament	الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
fortes	بلند
aloud	بلند
grandiose	بلند
taller	بلند
loudspeaker	بلند گو
forte	بلند
loftily	بلند
willowy	بلند
eminent	بلند
skyscraper	بلند
tall	بلند
tall	قد بلند
tallest	قد بلند
tallest	بلند
taller	قد بلند
skyscrapers	بلند
highfalutin	بلند
high grown	بلند قد
legged	پا بلند
lengthwise	بلند
talll	قد بلند
talll	بلند
megaphone	بلند گو
loud speaker	بلند گو
rumbustious	بلند
megaphones	بلند گو
soaring	بلند
pointers	خط کش بلند
uplands	بلند
upland	بلند
high (1 9 to 36)	بلند
vociferous	بلند
amplifier	بلند گو
amplifiers	بلند گو
towering	بلند
pointer	خط کش بلند
mouth filling	بلند
eton collan	بلند
highs	بلند
highest	بلند
long-	بلند
longed	بلند
longer	بلند
loudly	بلند
longs	بلند
long	بلند
high	بلند
longest	بلند
clarion	شیپور بلند
arise	بلند شدن
arises	بلند شدن
riser	بلند شونده
lifter	بلند کننده
long burst	رگبار بلند
long haul	خط سیر بلند
long robe	ردای بلند
screeching	صدای بلند
screeches	صدای بلند
screeched	صدای بلند
screech	صدای بلند
arising	بلند شدن
exalt	بلند کردن
heightened	بلند کردن
keep down	بلند نشوید
jointing plane	رنده بلند
coamings	لبه بلند
heighten	بلند کردن
rough	پست و بلند
anchor at short stay	لنگر بلند
ascends	بلند شدن
ascended	بلند شدن
roughest	پست و بلند
large hearted	نظر بلند
exalting	بلند کردن
exalts	بلند کردن
long run	بلند مدت
erects	بلند کردن
louden	بلند شدن
alp	کوه بلند
loudish	کمی بلند
loudish	اندکی بلند
loudmouthed	بلند اواز
plyanthus	پامچال بلند
magnaimous	بلند نطر
alp	قله بلند
moppy	کلفت بلند
alto relievo	برجسته بلند
aquacade	فوارهء بلند
outdoor antenna	انتن بلند
banquette	زمین بلند
blast furnace coke	کک کوره بلند
bigmouthed	صدا بلند
boisterous laughter	خنده بلند
capote	شنل بلند
soar	بلند پروازکردن
erecting	بلند کردن
erected	بلند کردن
gauntlet	دستکش بلند
erect	بلند کردن
long splice	پیوند بلند
gauntlets	دستکش بلند
chivalric	بلند همت
long term	بلند مدت
ascend	بلند شدن
liberal	نظر بلند
long thrust	سخمه بلند
liberals	نظر بلند
soars	بلند پروازکردن
soared	بلند پروازکردن
lop sided	کوتاه و بلند
oxlip	پامچال بلند
tossing	ضربه بلند
high crowned	نوک بلند
high flying	بلند پرواز
fortes	موسیقی بلند
hoisted	بلند کردن
forte	موسیقی بلند
gantelope	دستکش بلند
gaberdine	ردای بلند
high flying	بلند خیال
elevated	بلند مرتبه
high grown	بلند بالا
hoists	بلند کردن
high hat	کلاه بلند
tore	علف بلند
gantlope	دستکش بلند
hessian boot	چکمه بلند
tosses	ضربه بلند
tossed	ضربه بلند
toss	ضربه بلند
ambition	بلند همتی
ambition	بلند پروازی
ambitions	بلند همتی
ambitions	بلند پروازی
promontories	دماغه بلند
promontory	دماغه بلند
gigas	رویش بلند تر
hoist	بلند کردن
giant swing	تاب بلند
grandiloquence	بلند پروازی
uplands	زمین بلند
heist	بلند کردن
icarian	بلند پرواز
inextenso	کاملا بلند
downland	چراگاه بلند
levitating	بلند شدن
levitates	بلند شدن
levitated	بلند شدن
levitate	بلند شدن
elevating	بلند کردن
elevates	بلند کردن
elevate	بلند کردن
heightens	بلند کردن
heaved	بلند کردن
heave	بلند کردن
lofty	بلند بزرگ
lofty	بلند پایه
upland	زمین بلند
high hurle	مانع بلند
high pass	پاس بلند
high rise block	ساختمان بلند
hip boot	چکمه بلند ضد اب
hornblends	هرن بلند
magnanimity	بلند همتی
sonorous	قلنبه بلند

boisterous

مفرط بلند وناهنجار