Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
joint
مفصل اتصال ضربهای
Other Matches
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه ضربهای
cable joint
مفصل اتصال کابل
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
maximum asymmetric three phase
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
gomphosis
اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
impact ionization
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
glenoid fossa or cavity
گودی مفصل کاسه مفصل
tricrotism
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
traumatic
ضربهای
dicrotism
دو ضربهای
posttraumatic
پس ضربهای
drop test
ازمایش ضربهای
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
percussion welding
جوشکاری ضربهای
impluse current
جریان ضربهای
detonations
انفجار ضربهای
strode analysis
تحلیل ضربهای
impact force
نیروی ضربهای
impluse wave
موج ضربهای
shock waves
موج ضربهای
impluse tachometer
تاکومتر ضربهای
pulsating load
بار ضربهای
shock wave
موج ضربهای
impact exitation
تحریک ضربهای
impluse exitation
تحریک ضربهای
impluse switch
کلید ضربهای
implusive excitation
تحریک ضربهای
implusing signal
سیگنال ضربهای
transient voltage
ولتاژ ضربهای
tricrotic
نبض سه ضربهای
shock concrete
بتن ضربهای
shock excitation
تحریک ضربهای
impluse voltage
فشار ضربهای
detonation
انفجار ضربهای
whipping
حرکت ضربهای
impluse sender
مولد ضربهای
impluse generator
مولد ضربهای
impluse function
تابع ضربهای
impulse discharge
تخلیه ضربهای
impluse distortion
اعوجاج ضربهای
impluse detector
اشکارسازجریان ضربهای
sambon kumite
مبارزه سه ضربهای
impulse turbine
توربین ضربهای
impluse contact
کنتاکت ضربهای
percussion press
پرس ضربهای
impulsive force
نیروی ضربهای
impluse breakdown
شکست ضربهای
impact strength
استحکام ضربهای
impact printer
چاپگر ضربهای
impluse switch
تکمه ضربهای
ippon kumite
مبارزه تک ضربهای
impact load
بار ضربهای
partial products
حاصل ضربهای جز
australian crawl
کرال دو ضربهای
impluse inertia
لختی ضربهای
mach wave
موج ضربهای
percussion riveter
پرچ کننده ضربهای
detached shock wave
موج ضربهای منفصل
daisy wheel printer
چاپگر اصلی ضربهای
jar ramming method
روش ضربهای قالبریزی
jia ippon kumite
مبارزه ازاد تک ضربهای
tensile impact test
ازمایش کشش ضربهای
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
impluse withstand voltage
فشار ضربهای ایستا
impluse test
ازمایش فشار ضربهای
impluse sound level
سطح صوت ضربهای
wavelet
موج ضربهای کوچک
pulsed resistance welding
جوشکاری مقاومتی ضربهای
impluse protective level
سطح فشار ضربهای
mach line
موج ضربهای ضعیف
impluse current generator
مولد جریان ضربهای
impluse circuit
مدار جریان ضربهای
impluse breakdown voltage
فشار شکست ضربهای
impact transducer
مبدل فرایندهای ضربهای
pusher type furnace
کوره نوع ضربهای
impluse voltage test
ازمایش فشار ضربهای
impluse turbine
توربین فشار ضربهای
normal shock wave
موج ضربهای عمود
impact crusher
سنگ شکن ضربهای
impluse voltage stress
تنش فشار ضربهای
impluse voltage generator
مولد فشار ضربهای
impluse voltage generation
تولید فشار ضربهای
impluse voltage cascade
ابشار فشار ضربهای
hinge
مفصل
jointless
بی مفصل
joint
مفصل
spacious
مفصل
voluminous
مفصل
hinges
مفصل
inventorial
مفصل
copious
مفصل
fulsome
مفصل
articulation
مفصل
inarticulate
بی مفصل
linkage point
مفصل
juncture
مفصل
sockets
مفصل
commissure
مفصل
baom joomok
یک مفصل
socket
مفصل
fine drawn
مفصل
Hinduism
مفصل
copula
مفصل
coupling
مفصل
anarthrous
بی مفصل
pivot
مفصل
pivoted
مفصل
pivots
مفصل
copulas
مفصل
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
impluse circuit
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
counting
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
bank shot
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
count
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse high tension generator
مولد فشار قوی ضربهای
counted
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse response
رفتار در مقابل فشار ضربهای
tricrotic
ضربان نبض بطورسه ضربهای
impluse voltage test technipue
روش ازمایش فشار ضربهای
ginglymus
مفصل لولایی
luncheons
غذای مفصل
clips
مفصل کابل
palaver
گفتگوی مفصل
gimmal
مفصل لولا
largo
اهسته و مفصل
luncheon
غذای مفصل
high tea
عصرانه مفصل
glene
کاسه مفصل
clippings
مفصل کابل
articulating
مفصل دارکردن
multiple cable joint
مفصل انشعاب
articulates
مفصل دارکردن
joint
مفصل پیوندگاه
articulate
مفصل دارکردن
clip
مفصل کابل
clipped
مفصل کابل
hip
مفصل ران
hips
مفصل ران
trunnion
مفصل افقی
abarticulation
مفصل متحرک
sleeve
موف مفصل
sleeves
موف مفصل
articulation
مفصل بندی
toggle joint
مفصل زانویی
ample
فراوان مفصل
facets
بند مفصل
facet
بند مفصل
universal joint
مفصل چرخنده
choke joint
مفصل چوکی
hip joint
مفصل ران
hinge joint
مفصل لولایی
in great detail
با جزئیات مفصل
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
arthrology
مفصل شناسی
ankylosis
جمود مفصل
articulation
مفصل لولا
arthritis
اماس مفصل
arthritis
التهاب مفصل
splice
مفصل بافته
detail part
قسمت مفصل
diarthrosis
مفصل متحرک
disjoint
از مفصل دراوردن
knee joint
مفصل زانو
swivels
مفصل گردان
swivels
مفصل گردنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com