English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
Other Matches
thurl مفصل خاصره گوسفند
hipbone استخوان لگن خاصره
iliac وابسته به استخوان لگن خاصره
ilial وابسته به استخوان لگن خاصره
luxation در رفتگی مفصل استخوان
gomphosis اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
pelvises لگن خاصره حفره لگن خاصره
pelvis لگن خاصره حفره لگن خاصره
craft guild صنف پیشه وران
crural فخذی مربوط به ساق وران
glenoid fossa or cavity گودی مفصل کاسه مفصل
olympic lift and cross face گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
pelvic وابسته به لگن خاصره
pelvic girdle حلقه لگن خاصره
pelvic arch حلقه لگن خاصره
pelvic واقع درنزدیک لگن خاصره
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
voluminous مفصل
commissure مفصل
fine drawn مفصل
hinge مفصل
inarticulate بی مفصل
spacious مفصل
juncture مفصل
articulation مفصل
inventorial مفصل
copula مفصل
coupling مفصل
jointless بی مفصل
hinges مفصل
linkage point مفصل
pivoted مفصل
fulsome مفصل
copious مفصل
copulas مفصل
joint مفصل
anarthrous بی مفصل
pivot مفصل
socket مفصل
sockets مفصل
Hinduism مفصل
baom joomok یک مفصل
pivots مفصل
clip مفصل کابل
ample فراوان مفصل
pigtail مفصل دم خوکی
glene کاسه مفصل
facet بند مفصل
ginglymus مفصل لولایی
pigtails مفصل دم خوکی
gimmal مفصل لولا
disjoint از مفصل دراوردن
facets بند مفصل
abarticulation مفصل متحرک
swivel مفصل گردنده
swivel مفصل گردان
swivelled مفصل گردنده
swivels مفصل گردنده
swivels مفصل گردان
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
palaver گفتگوی مفصل
articulating مفصل دارکردن
arthrology مفصل شناسی
ankylosis جمود مفصل
detail part قسمت مفصل
clips مفصل کابل
clippings مفصل کابل
clipped مفصل کابل
swivelled مفصل گردان
diarthrosis مفصل متحرک
choke joint مفصل چوکی
spliced مفصل بافته
splices مفصل بافته
splicing مفصل بافته
universal joint مفصل چرخنده
trunnion مفصل افقی
articulate مفصل دارکردن
synosteology مفصل شناسی
synarthrosis مفصل بی حرکت
swivel joint مفصل گردان
splice مفصل بافته
hips مفصل ران
hip مفصل ران
sleeve موف مفصل
sleeves موف مفصل
joint مفصل پیوندگاه
articulates مفصل دارکردن
in great detail با جزئیات مفصل
steering swivel مفصل فرمان
scape مفصل اصلی
toggle joint مفصل زانویی
hinge joint مفصل لولایی
arthritis التهاب مفصل
juncture پیوستگی مفصل
arthritis اماس مفصل
luncheon غذای مفصل
luncheons غذای مفصل
high tea عصرانه مفصل
hip joint مفصل ران
articulation مفصل لولا
knee joint مفصل زانو
multiple cable joint مفصل انشعاب
largo اهسته و مفصل
articulation مفصل بندی
disjoint در رفتن از مفصل درامدن
joint resistance مقدار مقاومت مفصل
clamping sleeve مفصل مهار کننده
cable joint مفصل اتصال کابل
gabfest محاوره طولانی و مفصل
choke flange joint مفصل چوکی ال شکل
arthropathy ناخوشی بند یا مفصل
hitsu shiubi مفصل انگشت وسط
dimerous دارای مفصل دوبخشی
acondylose بدون بند یا مفصل
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
arthropoda جانوران مفصل دار
arthropod جانور مفصل دار
In ditail . Diffusively . بطور مفصل ( مفصلا")
diffusively بطور منتشر و یا مفصل
acondylous بدون بند یا مفصل
enarthrosis مفصل کام و زبانهای
kettledrums دمامه عصرانه مفصل
amplifies مفصل گفتن یانوشتن
double-jointed دارای مفصل کاذب
double jointed دارای مفصل کاذب
amplify مفصل گفتن یانوشتن
amplifying مفصل گفتن یانوشتن
amplified مفصل گفتن یانوشتن
joint مفصل اتصال ضربهای
naker دمامه عصرانه مفصل
kettledrum دمامه عصرانه مفصل
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
arthritic مبتلا به اماس مفصل
rabbet joint بست یا مفصل کنش کاوی
arthritic مربوط به ورم و اماس مفصل
internode قسمت میان دو بندیا مفصل
submission hold کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
monographist نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
to give a long recital of something دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dactylus بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
garnet حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnets حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
I'll speak at length on this subject. دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
To explain something in detail . چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
to talk something over with somebody با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
to detail something چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
sallenders جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
boneless بی استخوان
ossicle استخوان چه
bone استخوان
boned استخوان
jawbones استخوان فک
natchbone استخوان
tarsus استخوان مچ پا
jawbone استخوان فک
bones استخوان
osteotome استخوان بر
boning استخوان
fleshy بی استخوان
fleshier بی استخوان
fleshiest بی استخوان
incus استخوان سندانی
ostosis استخوان سازی
hammer استخوان چکشی
palating استخوان کام
parietal استخوان اهیانه
stirrup bone ;stirrup bone استخوان رکابی
illium استخوان حرقفی
jawbone استخوان ارواره
occipital bone استخوان قمحدوه
knucklebone استخوان قوزک
kneepan استخوان کشگک
osteomalacia ملاست استخوان
reckets نرمی استخوان
bone marrow مغز استخوان
marrow مغز استخوان
jawbones استخوان ارواره
To set a bone. استخوان جا انداختن
ilium استخوان حرقفی
marrows مغز استخوان
scalping iron استخوان تراش
pubis استخوان شرمگاه
raspatory استخوان تراش
raspatory استخوان ساب
reckets استخوان نرمی
hyoid bone استخوان لامی
reckets ملاست استخوان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com