Dictiornary-Farsi | مفصل افقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
trunnion	مفصل افقی


Other Matches

glenoid fossa or cavity	گودی مفصل کاسه مفصل
level	تراز سطح افقی افقی کردن
plane	افقی سطح افق افقی کردن
planed	افقی سطح افق افقی کردن
planes	افقی سطح افق افقی کردن
planing	افقی سطح افق افقی کردن
levelled	تراز سطح افقی افقی کردن
levels	تراز سطح افقی افقی کردن
leveled	تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge	گاوه افقی یاکولاس افقی
spacious	مفصل
hinge	مفصل
juncture	مفصل
articulation	مفصل
inarticulate	بی مفصل
copulas	مفصل
pivot	مفصل
pivoted	مفصل
copula	مفصل
coupling	مفصل
baom joomok	یک مفصل
jointless	بی مفصل
copious	مفصل
fine drawn	مفصل
fulsome	مفصل
inventorial	مفصل
anarthrous	بی مفصل
Hinduism	مفصل
linkage point	مفصل
voluminous	مفصل
hinges	مفصل
commissure	مفصل
sockets	مفصل
joint	مفصل
socket	مفصل
pivots	مفصل
luncheon	غذای مفصل
luncheons	غذای مفصل
high tea	عصرانه مفصل
diarthrosis	مفصل متحرک
in great detail	با جزئیات مفصل
disjoint	از مفصل دراوردن
juncture	پیوستگی مفصل
abarticulation	مفصل متحرک
arthritis	التهاب مفصل
arthritis	اماس مفصل
detail part	قسمت مفصل
steering swivel	مفصل فرمان
arthrology	مفصل شناسی
knee joint	مفصل زانو
sleeves	موف مفصل
sleeve	موف مفصل
multiple cable joint	مفصل انشعاب
ankylosis	جمود مفصل
clip	مفصل کابل
choke joint	مفصل چوکی
scape	مفصل اصلی
ball and socket joint	مفصل ساچمه ای
palaver	گفتگوی مفصل
clips	مفصل کابل
clippings	مفصل کابل
clipped	مفصل کابل
largo	اهسته و مفصل
articulation	مفصل لولا
spliced	مفصل بافته
splices	مفصل بافته
splicing	مفصل بافته
pigtails	مفصل دم خوکی
pigtail	مفصل دم خوکی
ginglymus	مفصل لولایی
facet	بند مفصل
facets	بند مفصل
splice	مفصل بافته
hips	مفصل ران
articulate	مفصل دارکردن
articulates	مفصل دارکردن
articulating	مفصل دارکردن
glene	کاسه مفصل
hinge joint	مفصل لولایی
hip joint	مفصل ران
joint	مفصل پیوندگاه
hip	مفصل ران
ample	فراوان مفصل
gimmal	مفصل لولا
swivel joint	مفصل گردان
swivelled	مفصل گردان
articulation	مفصل بندی
swivelled	مفصل گردنده
swivel	مفصل گردان
swivel	مفصل گردنده
toggle joint	مفصل زانویی
synosteology	مفصل شناسی
synarthrosis	مفصل بی حرکت
swivels	مفصل گردنده
swivels	مفصل گردان
universal joint	مفصل چرخنده
enarthrosis	مفصل کام و زبانهای
amplify	مفصل گفتن یانوشتن
disjoint	در رفتن از مفصل درامدن
acondylous	بدون بند یا مفصل
diffusively	بطور منتشر و یا مفصل
joint resistance	مقدار مقاومت مفصل
choke flange joint	مفصل چوکی ال شکل
double-jointed	دارای مفصل کاذب
amplifying	مفصل گفتن یانوشتن
dimerous	دارای مفصل دوبخشی
acondylose	بدون بند یا مفصل
hitsu shiubi	مفصل انگشت وسط
gabfest	محاوره طولانی و مفصل
amplified	مفصل گفتن یانوشتن
naker	دمامه عصرانه مفصل
kettledrum	دمامه عصرانه مفصل
kettle drum	دمامه عصرانه مفصل
arthritic	مبتلا به اماس مفصل
cable jointing sleeve	مفصل انشعاب کابل
cable joint	مفصل اتصال کابل
joint	مفصل اتصال ضربهای
double jointed	دارای مفصل کاذب
thurl	مفصل خاصره گوسفند
clamping sleeve	مفصل مهار کننده
In ditail . Diffusively .	بطور مفصل ( مفصلا")
kettledrums	دمامه عصرانه مفصل
luxation	در رفتگی مفصل استخوان
arthropod	جانور مفصل دار
arthropoda	جانوران مفصل دار
amplifies	مفصل گفتن یانوشتن
arthropathy	ناخوشی بند یا مفصل
hip joint	مفصل استخوان خاصره وران
arthritic	مربوط به ورم و اماس مفصل
internode	قسمت میان دو بندیا مفصل
rabbet joint	بست یا مفصل کنش کاوی
garnet	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnets	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
to give a long recital of something	دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dactylus	بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
submission hold	کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
monographist	نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
I'll speak at length on this subject.	دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
to detail something	چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
To explain something in detail .	چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
to talk something over with somebody	با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
programming specification	مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
laterad	افقی
horizontal	افقی
lateral	افقی
abscissa	بعد افقی
cross head	تیر افقی
tier	ردیف افقی
crosscut saw	اره افقی بر
cross level	افقی کردن
cross beam	تیر افقی
abscissa	محور افقی
tiers	ردیف افقی
cross hatch	هاشور افقی
horizontal combination	ترکیب افقی
horizontal cornice	رخ بام افقی
straightest	افقی بطورسرراست
rhumb	دایره افقی
putlog or lock	تیر افقی
plain coordinates	مختصات افقی
ordinate	حور افقی
landscape orientation	تمایل افقی
jack arch	طاق افقی
horizontal wedge	گاوه افقی
straighter	افقی بطورسرراست
straight	افقی بطورسرراست
transom	الت افقی
cross-beam	تیر افقی
brise-soleil	کرکره افقی
brise-soleil	پرده افقی
horizontal	سطح افقی
yardarm	بازوی افقی
trunnion	پاشنه افقی
transom	وادار افقی
horizontal wedge	کولاس افقی
horizontal taping	مساحی افقی
horizontal section	برش افقی
horizontal integration	تمرکز افقی
horizontal integration	ادغام افقی
horizontal hook	قلاب افقی
horizontal disparity	ناهمخوانی افقی
horizontal crossbar	میله افقی
horizontal candlepower	شمع افقی
horizontal boring	سوراخکاری افقی
horizontally	بطور افقی
horizontal growth	رشد افقی
horizontal scrolling	حرکت افقی
horizontal pump	پمپ افقی
horizontal polarization	قطبش افقی
transverse plane	صفحه افقی
horizontal plane	صفحه افقی
horizontal mobility	تحرک افقی
horizontal loading	کولاس افقی
horizontal integration	انضمام افقی
sallenders	جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
gomphosis	اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
ball and socket joint	[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .	مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
common roof	تیرچه افقی خرپا
x axis	بردار افقی گراف