Dictiornary-Farsi | مفصل زانویی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 187 (9 milliseconds)

English	Persian
toggle joint	مفصل زانویی


Other Matches

glenoid fossa or cavity	گودی مفصل کاسه مفصل
joint	زانویی
elbow	زانویی
elbowed	زانویی
lap-top	رو زانویی
siphon	زانویی
siphoned	زانویی
siphons	زانویی
knee	زانویی
syphoned	زانویی
elbow joint	زانویی
elbows	زانویی
pipe bend or knee	زانویی
goose neck	زانویی
knee swell	زانویی
gooseneck	زانویی
knees	زانویی
syphons	زانویی
genual	زانویی
knuckle joint	اتصال زانویی
crank	بست زانویی
knee joint	زانو زانویی
swivel knee	زانویی گردان
geniculate	دارای زانویی
geniculate bodies	اجسام زانویی
elbows	زانویی دوردار
label-stop	زانویی آبچکان
cranked	بست زانویی
elbowed	زانویی دوردار
knee-brace	مهار زانویی
elbow	زانویی دوردار
cranking	بست زانویی
cranks	بست زانویی
geniculostriate system	دستگاه مخطط زانویی
geniculated	دارای زانویی خم شده
hassock	بالش زیر زانویی
trap	زانویی مستراح وغیره
bend	شرایط خمیدگی زانویی
double knee	لوله زانویی دوبل
conduit elbow	زانویی لوله حفاظ
hassocks	بالش زیر زانویی
knee and column milling machine	دستگاه فرز زانویی و ستونی
bend	خمش فشاری انحنای لوله زانویی
baom joomok	یک مفصل
fine drawn	مفصل
anarthrous	بی مفصل
copious	مفصل
commissure	مفصل
Hinduism	مفصل
juncture	مفصل
pivoted	مفصل
joint	مفصل
articulation	مفصل
fulsome	مفصل
copulas	مفصل
copula	مفصل
coupling	مفصل
inarticulate	بی مفصل
pivots	مفصل
pivot	مفصل
spacious	مفصل
hinge	مفصل
socket	مفصل
linkage point	مفصل
sockets	مفصل
jointless	بی مفصل
voluminous	مفصل
inventorial	مفصل
hinges	مفصل
disjoint	از مفصل دراوردن
ankylosis	جمود مفصل
ball and socket joint	مفصل ساچمه ای
in great detail	با جزئیات مفصل
arthrology	مفصل شناسی
choke joint	مفصل چوکی
swivel joint	مفصل گردان
knee joint	مفصل زانو
largo	اهسته و مفصل
glene	کاسه مفصل
ginglymus	مفصل لولایی
gimmal	مفصل لولا
multiple cable joint	مفصل انشعاب
hip joint	مفصل ران
scape	مفصل اصلی
steering swivel	مفصل فرمان
synarthrosis	مفصل بی حرکت
synosteology	مفصل شناسی
trunnion	مفصل افقی
universal joint	مفصل چرخنده
diarthrosis	مفصل متحرک
detail part	قسمت مفصل
hinge joint	مفصل لولایی
high tea	عصرانه مفصل
clips	مفصل کابل
palaver	گفتگوی مفصل
swivel	مفصل گردنده
spliced	مفصل بافته
clippings	مفصل کابل
swivelled	مفصل گردنده
splices	مفصل بافته
swivelled	مفصل گردان
clipped	مفصل کابل
clip	مفصل کابل
splicing	مفصل بافته
luncheon	غذای مفصل
juncture	پیوستگی مفصل
arthritis	اماس مفصل
articulation	مفصل لولا
arthritis	التهاب مفصل
articulation	مفصل بندی
splice	مفصل بافته
hips	مفصل ران
swivels	مفصل گردنده
sleeve	موف مفصل
sleeves	موف مفصل
joint	مفصل پیوندگاه
ample	فراوان مفصل
facets	بند مفصل
articulate	مفصل دارکردن
articulates	مفصل دارکردن
luncheons	غذای مفصل
swivels	مفصل گردان
hip	مفصل ران
pigtail	مفصل دم خوکی
pigtails	مفصل دم خوکی
articulating	مفصل دارکردن
facet	بند مفصل
swivel	مفصل گردان
abarticulation	مفصل متحرک
luxation	در رفتگی مفصل استخوان
arthritic	مبتلا به اماس مفصل
choke flange joint	مفصل چوکی ال شکل
amplified	مفصل گفتن یانوشتن
double-jointed	دارای مفصل کاذب
thurl	مفصل خاصره گوسفند
joint	مفصل اتصال ضربهای
In ditail . Diffusively .	بطور مفصل ( مفصلا")
double jointed	دارای مفصل کاذب
kettle drum	دمامه عصرانه مفصل
kettledrum	دمامه عصرانه مفصل
clamping sleeve	مفصل مهار کننده
diffusively	بطور منتشر و یا مفصل
dimerous	دارای مفصل دوبخشی
disjoint	در رفتن از مفصل درامدن
acondylous	بدون بند یا مفصل
enarthrosis	مفصل کام و زبانهای
gabfest	محاوره طولانی و مفصل
amplifies	مفصل گفتن یانوشتن
amplifying	مفصل گفتن یانوشتن
hitsu shiubi	مفصل انگشت وسط
cable jointing sleeve	مفصل انشعاب کابل
kettledrums	دمامه عصرانه مفصل
naker	دمامه عصرانه مفصل
joint resistance	مقدار مقاومت مفصل
acondylose	بدون بند یا مفصل
arthropathy	ناخوشی بند یا مفصل
arthropod	جانور مفصل دار
cable joint	مفصل اتصال کابل
arthropoda	جانوران مفصل دار
amplify	مفصل گفتن یانوشتن
arthritic	مربوط به ورم و اماس مفصل
internode	قسمت میان دو بندیا مفصل
hip joint	مفصل استخوان خاصره وران
rabbet joint	بست یا مفصل کنش کاوی
to give a long recital of something	دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
garnet	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
submission hold	کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
dactylus	بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
garnets	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
monographist	نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
to talk something over with somebody	با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
programming specification	مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
To explain something in detail .	چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
I'll speak at length on this subject.	دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
to detail something	چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .	مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
ball and socket joint	[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
sallenders	جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
gomphosis	اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
recital [of something]	شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
detailing	شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail	شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplified	بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying	بزرگ کردن مفصل کردن
amplify	بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies	بزرگ کردن مفصل کردن