Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 159 (8 milliseconds)
English	Persian
joint	مفصل پیوندگاه
Other Matches
glenoid fossa or cavity	گودی مفصل کاسه مفصل
confluences	پیوندگاه
synaps	پیوندگاه
p n junction	پیوندگاه "پی ان "
confluence	پیوندگاه
junctions	پیوندگاه
junction	پیوندگاه
junction	پیوندگاه برخوردگاه
commissure	درز پیوندگاه
junctions	پیوندگاه برخوردگاه
umbilicus	پیوندگاه ناف
linkup	وسیله اتصال پیوندگاه
junction	پیوندگاه [جای انشعاب چهارراه ]
alar	متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
hilum	چیز خیلی ریز وکوچک پیوندگاه گیاه
spacious	مفصل
hinges	مفصل
joint	مفصل
hinge	مفصل
voluminous	مفصل
copious	مفصل
anarthrous	بی مفصل
baom joomok	یک مفصل
commissure	مفصل
Hinduism	مفصل
fine drawn	مفصل
inventorial	مفصل
jointless	بی مفصل
linkage point	مفصل
juncture	مفصل
fulsome	مفصل
sockets	مفصل
socket	مفصل
coupling	مفصل
copulas	مفصل
inarticulate	بی مفصل
pivots	مفصل
copula	مفصل
pivoted	مفصل
articulation	مفصل
pivot	مفصل
universal joint	مفصل چرخنده
ball and socket joint	مفصل ساچمه ای
choke joint	مفصل چوکی
arthrology	مفصل شناسی
synosteology	مفصل شناسی
ankylosis	جمود مفصل
hip joint	مفصل ران
trunnion	مفصل افقی
toggle joint	مفصل زانویی
synarthrosis	مفصل بی حرکت
detail part	قسمت مفصل
diarthrosis	مفصل متحرک
disjoint	از مفصل دراوردن
swivel joint	مفصل گردان
steering swivel	مفصل فرمان
scape	مفصل اصلی
multiple cable joint	مفصل انشعاب
largo	اهسته و مفصل
knee joint	مفصل زانو
hinge joint	مفصل لولایی
in great detail	با جزئیات مفصل
glene	کاسه مفصل
ginglymus	مفصل لولایی
gimmal	مفصل لولا
abarticulation	مفصل متحرک
ample	فراوان مفصل
articulating	مفصل دارکردن
palaver	گفتگوی مفصل
clips	مفصل کابل
clippings	مفصل کابل
luncheon	غذای مفصل
luncheons	غذای مفصل
articulation	مفصل بندی
clip	مفصل کابل
splicing	مفصل بافته
high tea	عصرانه مفصل
sleeve	موف مفصل
spliced	مفصل بافته
splice	مفصل بافته
articulate	مفصل دارکردن
hip	مفصل ران
hips	مفصل ران
articulates	مفصل دارکردن
swivel	مفصل گردنده
sleeves	موف مفصل
pigtail	مفصل دم خوکی
swivels	مفصل گردان
swivels	مفصل گردنده
articulation	مفصل لولا
arthritis	اماس مفصل
arthritis	التهاب مفصل
swivelled	مفصل گردان
pigtails	مفصل دم خوکی
swivel	مفصل گردان
clipped	مفصل کابل
juncture	پیوستگی مفصل
splices	مفصل بافته
swivelled	مفصل گردنده
facets	بند مفصل
facet	بند مفصل
naker	دمامه عصرانه مفصل
In ditail . Diffusively .	بطور مفصل ( مفصلا")
kettledrum	دمامه عصرانه مفصل
luxation	در رفتگی مفصل استخوان
double jointed	دارای مفصل کاذب
thurl	مفصل خاصره گوسفند
arthritic	مبتلا به اماس مفصل
kettledrums	دمامه عصرانه مفصل
joint resistance	مقدار مقاومت مفصل
clamping sleeve	مفصل مهار کننده
choke flange joint	مفصل چوکی ال شکل
cable jointing sleeve	مفصل انشعاب کابل
cable joint	مفصل اتصال کابل
double-jointed	دارای مفصل کاذب
arthropoda	جانوران مفصل دار
arthropod	جانور مفصل دار
acondylous	بدون بند یا مفصل
diffusively	بطور منتشر و یا مفصل
dimerous	دارای مفصل دوبخشی
disjoint	در رفتن از مفصل درامدن
hitsu shiubi	مفصل انگشت وسط
amplified	مفصل گفتن یانوشتن
kettle drum	دمامه عصرانه مفصل
amplifies	مفصل گفتن یانوشتن
joint	مفصل اتصال ضربهای
arthropathy	ناخوشی بند یا مفصل
amplify	مفصل گفتن یانوشتن
amplifying	مفصل گفتن یانوشتن
gabfest	محاوره طولانی و مفصل
enarthrosis	مفصل کام و زبانهای
acondylose	بدون بند یا مفصل
rabbet joint	بست یا مفصل کنش کاوی
hip joint	مفصل استخوان خاصره وران
arthritic	مربوط به ورم و اماس مفصل
internode	قسمت میان دو بندیا مفصل
submission hold	کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
monographist	نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
dactylus	بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
garnets	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnet	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
to give a long recital of something	دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
programming specification	مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
To explain something in detail .	چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
to talk something over with somebody	با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
I'll speak at length on this subject.	دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
to detail something	چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
gomphosis	اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
ball and socket joint	[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .	مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
sallenders	جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
recital [of something]	شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
detailing	شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail	شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplified	بزرگ کردن مفصل کردن
amplify	بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying	بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies	بزرگ کردن مفصل کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com