English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (33 milliseconds)
English Persian
check مقابله کردن بررسی
checked مقابله کردن بررسی
checks مقابله کردن بررسی
Other Matches
desk checking فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
checks مقابله کردن مقابله
checked مقابله کردن مقابله
check مقابله کردن مقابله
repelling مقابله کردن
repelled مقابله کردن
repel مقابله کردن
countered مقابله کردن
countering مقابله کردن
counter مقابله کردن
repels مقابله کردن
acounter مقابله کردن
beards مقابله کردن
beard مقابله کردن
collating مقابله کردن
collates مقابله کردن
collate مقابله کردن
collated مقابله کردن
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
recaption مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
collated مقابله وتطبیق کردن
collates مقابله وتطبیق کردن
parity check مقابله کردن توازن
collate مقابله وتطبیق کردن
collating مقابله وتطبیق کردن
rencounter با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
rencontre با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
retaliation تلافی کردن مقابله کردن به مثل
countered مقابله کردن تلافی کردن
reluctate مقابله کردن بی میلی کردن
countering مقابله کردن تلافی کردن
counter مقابله کردن تلافی کردن
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inference بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inferences بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
verify مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edit فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edited فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
To weight up the pros and cons of something . مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
examine بررسی کردن
bolt [examine] بررسی کردن
enquire into بررسی کردن
check بررسی کردن
perusing بررسی کردن
peruses بررسی کردن
peruse بررسی کردن
dissect [analyse] بررسی کردن
analyze [American] بررسی کردن
determine بررسی کردن
evaluate بررسی کردن
probe بررسی کردن
probed بررسی کردن
analyse [British] بررسی کردن
probes بررسی کردن
perused بررسی کردن
study بررسی کردن
assay بررسی کردن
explore بررسی کردن
study بررسی کردن
surveyed بررسی کردن
checks بررسی کردن
surveys بررسی کردن
checked بررسی کردن
survey بررسی کردن
check بررسی کردن
studying بررسی کردن
studies بررسی کردن
survey بررسی کردن
inspect بررسی کردن
investigate بررسی کردن
reconcider بررسی کردن
indagate بررسی کردن
look into بررسی کردن
scrutinize بررسی کردن
scrutinised بدقت بررسی کردن
scrutinising بدقت بررسی کردن
scrutinizing بدقت بررسی کردن
scrutinizes بدقت بررسی کردن
scrutinized بدقت بررسی کردن
scrutinize بدقت بررسی کردن
scrutinises بدقت بررسی کردن
reviewing بررسی کردن مرور
surveyed بررسی کردن بازدید
surveys بررسی کردن بازدید
review بررسی کردن مرور
reviewed بررسی کردن مرور
reviews بررسی کردن مرور
survey بررسی کردن بازدید
surveillance تجسس بررسی کردن
inspected جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting جستجو کردن بررسی کردن کنترل
scan بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
to have [take] a closer look at something چیزی را با دقت بررسی کردن
scans بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
to check out something چیزی را بررسی یا امتحان کردن
scanned بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
to make a study of something چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controlling اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controls اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
to cross-check the result with a calculator حل را مجددا با ماشین حساب بررسی کردن
to browse بررسی عمومی کردن [علوم کامپیوتر]
monitor 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
To weight the pros and cons of something. خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
sensed روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
summation check بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
contrast مقابله
collation مقابله
contrasting مقابله
checked مقابله
opposition مقابله
bucking مقابله
confrontations مقابله
collations مقابله
controlment مقابله
checks مقابله
contrasted مقابله
contrasts مقابله
echo check مقابله
transfer check مقابله
checking مقابله
check مقابله
counterview مقابله
confrontation مقابله
caveatemptor اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
reciprocity مقابله به مثل
checks and balance کنترل و مقابله
checklist سیاهه مقابله
sum check مقابله جمعی
check point نقطه مقابله
check list سیاهه مقابله
retaliation مقابله به مثل
sight check مقابله چشمی
sight check مقابله نظری
data check مقابله داده ها
cyclic check مقابله چرخهای
crossecheck مقابله مجدد
modulo n check مقابله به پیمانه
parity checking مقابله توازن
parity check مقابله ایستایی
parity check مقابله توازن
overflow check مقابله سرریز
opposability مقابله پذیری
check indicator نماینده مقابله
marginal check مقابله مرزی
built in check مقابله توکار
bucking coil پیچک مقابله
sequence check مقابله ترتیب
sequence checking مقابله ترتیبی
automatic check مقابله خودکار
system check مقابله سیستم
validity check مقابله اعتبار
visual check مقابله دیداری
check boxes جعبههای مقابله
casting out nines مقابله نه نهی
loop checking مقابله حلقه
limit check مقابله حدود
visual check مقابله بصری
selection check مقابله گزینش
twin check مقابله توام
arithmetic check مقابله حسابی
cross-examination پرسش و مقابله
spell checker مقابله گر املائی
diagnostic check مقابله تشخیصی
spot check مقابله موضعی
algebra جبر و مقابله
spot checks مقابله موضعی
dynamic check مقابله پویا
cross-examinations پرسش و مقابله
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
reciprocates مقابله به مثل نمودن
reciprocated مقابله به مثل نمودن
checking program برنامه مقابله کننده
vertical parity check مقابله توان عمدی
odd even check مقابله فرد و زوج
syntax checker مقابله نحوه گری
tick off نشان رسیدگی و مقابله
dump check مقابله حین روبرداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com