English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (2 milliseconds)
English Persian
conic sections مقاطع مخروطی
Other Matches
normal slump درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
rolled section مقاطع نوردشده
build up section مقاطع مرکب
built up section مقاطع مرکب
intersections محل مقاطع
intersection محل مقاطع
lobulation تقسیم به مقاطع کوچک
lobulation دارای مقاطع کوچک
properties of section خواص مقاطع تیرها
necks کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
neck کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
cones مخروطی
cone shape مخروطی
conical مخروطی
spiry مخروطی
cone مخروطی
fusiform مخروطی
conic مخروطی
fusion cone مخروطی اتصال
cone pulley صفحه مخروطی
lip angle زاویه مخروطی
cone shaped مخروطی شکل
cramwheel دنده مخروطی
conic section مقطع مخروطی
conicalness شکل مخروطی
double cone insulator مقره دو مخروطی
conoidal مخروطی شکل
conoidal شبه مخروطی
conoid مخروطی شکل
conoid شبه مخروطی
conical scanning تقطیع مخروطی
exhaust cone مخروطی اگزوز
conical antenna انتن مخروطی
cone antenna انتن مخروطی
hyperbola طرح مخروطی
conical spring فنر مخروطی
reduction crusher سنگشکن مخروطی
conical مخروطی شکل
tail cone دنباله مخروطی
paraboloid قطع مخروطی
nun buoy بویه مخروطی
taper off مخروطی شدن
cone ساختمان مخروطی
chamfered end راس مخروطی
gothic arch طاق مخروطی
hollow cone charge خرج مخروطی
spire منار مخروطی
spires منار مخروطی
chamfered end نوک مخروطی
sharpshooter زنجره دارای سر مخروطی
strobilus گل اذین مخروطی شکل
metal cone tube لامپ مخروطی فلزی
helm [تاج مخروطی کلیسا]
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
erlenmeyer flask تنگ مخروطی ازمایشگاه
epi [مناره مخروطی کلیسا]
timken bearing یاطاقان غلطکی مخروطی
cone crusher سنگ شکن مخروطی
countersink خزینه مخروطی کردن
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
automatic lathe for taper turning ماشین تراش مخروطی
conical کله قندی مخروطی
bevel gearing گیربکس دنده مخروطی
spires تاجک مخروطی کلیسا
spire تاجک مخروطی کلیسا
conifers که میوه مخروطی دارند
bevel gear چرخ دندانه مخروطی
conifer که میوه مخروطی دارند
cone type face milling cutter فرز نوع مخروطی
conical head lubricating nipple گریس خور مخروطی
bevel gear چرخ دنده مخروطی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
tepees خیمه مخروطی سرخ پوستان
countersink خزینه دار کردن مخروطی
tepee خیمه مخروطی سرخ پوستان
bevel gear generator ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
stylographic pen سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
helical tooth bevel gear چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
bevel gear grinder دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear planer دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
conoid [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
haycock کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
wickiup کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
dimpling پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
bevel gear hob دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
bezel حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
spire نوک تیز شدن مخروطی شدن
spires نوک تیز شدن مخروطی شدن
hay cock کومه مخروطی از علف خشک علف
tapered باریک شدن مخروطی شدن
tapers باریک شدن مخروطی شدن
taper باریک شدن مخروطی شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com