Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 208 (2 milliseconds)
English	Persian
bishopric	مقام اسقفی
prelacy	مقام اسقفی
Search result with all words
pontificate	دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificated	دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificates	دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificating	دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
episcopacy	مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
prelatess	زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
Other Matches
bishopric	اسقفی
prelatism	اسقفی
diocesan	جزوحوزه اسقفی
episcopate	رتبه اسقفی
plate milling stand	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
crosier	عصای اسقفی یاکشیشی
mitering	استعمال تاج اسقفی
mitering	انتصاب بمقام اسقفی
episcopalianism	پیروی از کلیسای اسقفی
mitring	استعمال تاج اسقفی
episcopalian	پیرو کلیسای اسقفی
episcopalians	پیرو کلیسای اسقفی
mitring	انتصاب بمقام اسقفی
see	مقر یا حوزه اسقفی
sees	مقر یا حوزه اسقفی
crozier	عصای اسقفی یاکشیشی
pontify	سیمای اسقفی یا پاپی بخوددادن
cathedratic	وابسته بکرسی بامقام اسقفی
episcopal	مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
pastoralism	روش نامه نویسی اسقفی چوپانی
pontificalia	جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
pontifical	وابسته به پاپ یا اسقف جامه اسقفی
pontifically	چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
letters missive	نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
embassage	مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
pontificate	اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificates	اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificated	اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificating	اسقفی کردن فضل فروشی کردن
eminence	مقام
functioned	مقام
functions	مقام
pank	مقام
standing	مقام
function	مقام
opposite number	هم مقام
offices	مقام
stage	مقام
stages	مقام
position	مقام
stature	مقام
paripassu	هم مقام
positioned	مقام
rete	مقام
pew	مقام
pews	مقام
connexions	مقام
office	مقام
placing	مقام
equipotential	هم مقام
authority	مقام
place	مقام
status	مقام
eminency	مقام
stand	مقام
setting	مقام
settings	مقام
places	مقام
connection	مقام
foothole	مقام
in power	صاحب مقام
capacities	استعداد مقام
capacity	استعداد مقام
papal dignity	مقام پاپ
kaiserdom	مقام قیصر
ranks	سلسله مقام
devil may care	بی توجه به مقام
duumvir	شریک مقام
colonelcy	مقام سرهنگی
commandery	مقام فرماندهی
placer	مقام دار
rank	سلسله مقام
ranked	سلسله مقام
men of position	صاحبان مقام
first water	بالاترین مقام
deplume	از مقام انداختن
eminent	والا مقام
directorate	مقام مدیریت
locumtenens	قائم مقام
receivership	مقام امانت
much	عالی مقام
vice-chancellors	قائم مقام
vice chancellor	قائم مقام
officiate	مقام رسمی
officiated	مقام رسمی
officiates	مقام رسمی
officiating	مقام رسمی
mastership	مقام استادی
peerage	مقام سناتوری
defensive	مقام تدافع
peerages	مقام سناتوری
knight errantry	مقام سلحشوری
kingship	مقام سلطنت
professorship	مقام استادی
professorships	مقام استادی
preferment	مقام افتخاری
knighthood	مقام سلحشوری
knighthoods	مقام سلحشوری
editorship	مقام سردبیری
successor	قائم مقام
khedivate	مقام خدیو
oldman	مقام فرماندهی
officeholder	شاغل مقام
baronage	مقام بارونی
attorneyship	مقام وکالت
vice-chancellor	قائم مقام
khediviate	مقام خدیو
man of place	صاحب مقام
priorate	مقام اسبق
vizierate	مقام وزارت
substituted	قائم مقام
doctors of eminence	پزشکان پر مقام
substitute	قائم مقام
posts	مقام مسئولیت
posted	مقام مسئولیت
post-	مقام مسئولیت
post	مقام مسئولیت
substituting	قائم مقام
A musical tone .	مقام ( درموسیقی )
ducal	مقام دوک
viziership	مقام وزارت
wardenship	مقام ریاست
high-class	والا مقام
office-holder	صاحب مقام
office-holders	صاحب مقام
status symbol	علامت مقام
status symbols	علامت مقام
dignity	مقام رتبه
stations	مقام مستقرکردن
stationed	مقام مستقرکردن
papacy	مقام پاپی
titles	اسم مقام
title	اسم مقام
stating	مقام ورتبه
states	مقام ورتبه
stated	مقام ورتبه
state-	مقام ورتبه
surrogate	قائم مقام
station	مقام مستقرکردن
placing	مقام رتبه
places	مقام رتبه
place	مقام رتبه
directorates	مقام مدیریت
surrogates	قائم مقام
state	مقام ورتبه
eminently	با علو مقام
professoriat	مقام استادی
marquess	مقام مارکیز
subsitute	قائم مقام
positioned	مرتبه مقام
see of rome	مقام پاپ
dignitary	عالی مقام
dignitaries	عالی مقام
Highnesses	بلندی مقام
Highness	بلندی مقام
marquesses	مقام مارکیز
marquis	مقام مارکیز
priesthood	مقام کشیش
roll stand	مقام نورد
senatorship	مقام سناتوری
infra dig	دون مقام
shrievalty	مقام ومنصب
position	مرتبه مقام
locums	قائم مقام
marquises	مقام مارکیز
deputy	قائم مقام
locum	قائم مقام
vicar	قائم مقام
vicars	قائم مقام
deputies	قائم مقام
surreptitiously	قائم مقام
reinstatement	تثبیت در مقام
viscounty	مقام ویکنت
pastorate	مقام شبانی کلیسا
slip proof	مقام در برابر لغزش
four high rolling stand	مقام چهار غلطکی
wardership	مقام زندانبان زندانبانی
sheet mill stand	مقام نورد ورق
executing agency	مقام اجرا کننده
presidentship	مقام ریاست جمهور
self aggrandizement	بالابری مقام خود
tribunate	مقام یامسند قضاوت
pooh bah	صاحب چندین مقام
deputy minister	قائم مقام وزیر
procousul	قائم مقام کنسول
vicegerent	جانشین قائم مقام
in the saddle	یراق صاحب مقام
intermediate roll stand	مقام نورد میانی
proconsulship	مقام فرمانداری در رم قدیم
paarenthood	مقام پدری یا مادری
over one's head <idiom>	به مقام بالاتری رفتن
low level	مقام پست وکوچک
ultra vires	بسیار عالی مقام
unmake	خلع مقام کردن
tribuneship	مقام حامی ملت
men of place	صاحبان مقام یا منصب
speakership	مقام ریاست مجلس
planishing stand	مقام پرداخت کاری
title-holder	برندهی مقام قهرمانی
title-holders	برندهی مقام قهرمانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com