Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
slip proof
مقام در برابر لغزش
Other Matches
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
offence
لغزش
offenses
لغزش
lapses
لغزش
line of sliding
خط لغزش
lapsing
لغزش
anti skid
ضد لغزش
offense,etc
لغزش
peccadillos
لغزش
peccadilloes
لغزش
yori ashi
لغزش پا
petty offence
لغزش
sliding
لغزش
sure footed
بی لغزش
sure-footed
بی لغزش
slipping
لغزش
slippage
لغزش
error
لغزش
errors
لغزش
surefooted
بی لغزش
gaffe
لغزش
gaffes
لغزش
peccadillo
لغزش
faux pas
لغزش
slithers
لغزش
slip
لغزش
slithering
لغزش
slithered
لغزش
slipped
لغزش
slips
لغزش
slither
لغزش
tripped
لغزش
fauxpas
لغزش
slide
لغزش
trips
لغزش
peccabillo
لغزش
fingerfehler
لغزش
lapse
لغزش
trip
لغزش
lap sus
لغزش
slides
لغزش
lapsus
لغزش
embassage
مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
anti-slip foot
پایه ضد لغزش
fabllibility
لغزش پذیری
to make a slip
لغزش خوردن
asymmetrical sweep
لغزش انحرافی
free from slip
بدون لغزش
anti slip plate
ورقه ضد لغزش
guide way
مسیر لغزش
earth fall
لغزش خاک
free from slip
خالی از لغزش
unerring
غیرقابل لغزش
glide plane
سطح لغزش
inerrability
لغزش ناپذیری
anti skid protection
حفافت از لغزش
anti skid system
سیستم ضد لغزش
to oversee oneself
لغزش خوردن
inerrable
لغزش ناپذیری
stumbling blocks
سنگ لغزش
land alide
لغزش زمین
stumbling blocks
موجب لغزش
infallible
لغزش ناپذیر
lapsus linguac
لغزش زبان
lapsus linguac
لغزش درسخن
non skid quality
خاصیت ضد لغزش
court of petty offences
دادگاه لغزش
lapsus linguae
لغزش زبانی
metachronism
لغزش تاریخی
stumbling block
موجب لغزش
stumbling block
سنگ لغزش
back slide
لغزش به عقب
slip plane
سطح لغزش
slip of the tongue
لغزش زبان
slip band
نوار لغزش
mistook
لغزش خوردن
Freudian slips
لغزش فرویدی
Freudian slip
لغزش فرویدی
infallibly
لغزش ناپذیری
lapsus memoriae
لغزش حافظه
paralogism
لغزش منطقی
lapsus memoriac
اشتباه یا لغزش
baulks
مایهء لغزش
balking
مایهء لغزش
baulked
مایهء لغزش
balked
مایهء لغزش
lapsus calami
لغزش قلمی
trips
سفر لغزش
tripped
سفر لغزش
balk
مایهء لغزش
trip
سفر لغزش
baulking
مایهء لغزش
balks
مایهء لغزش
inerrably
بطور لغزش ناپذیر
bobble
اشتباه کاری لغزش
police magistrate
رئیس دادگاه لغزش
falters
تزلزل یا لغزش پیداکردن
faltered
تزلزل یا لغزش پیداکردن
falter
تزلزل یا لغزش پیداکردن
schuss
لغزش بطورمستقیم وسریع
angle of sideslip
زاویه لغزش جانبی
slip regulator
تنظیم کننده لغزش
bobbles
اشتباه کاری لغزش
drunkennes
خطای جابجایی یا لغزش
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
floundered
نوعی ماهی پهن لغزش
flounder
نوعی ماهی پهن لغزش
power slide
لغزش به کنار در پیچ مسیر
plane of asymmetry
سطح مسیر لغزش انحرافی
flounders
نوعی ماهی پهن لغزش
floundering
نوعی ماهی پهن لغزش
asymmetrical sweep
باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
surging
تکان خوردن لغزش پیدا کردن
slippage
میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
turn and slip
زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
to p upon any one's blunder
لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
slip
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
pew
مقام
authority
مقام
places
مقام
pank
مقام
standing
مقام
stature
مقام
stages
مقام
stage
مقام
placing
مقام
position
مقام
place
مقام
pews
مقام
stand
مقام
rete
مقام
positioned
مقام
paripassu
هم مقام
status
مقام
function
مقام
settings
مقام
foothole
مقام
opposite number
هم مقام
offices
مقام
office
مقام
functioned
مقام
equipotential
هم مقام
functions
مقام
setting
مقام
eminence
مقام
eminency
مقام
connexions
مقام
connection
مقام
receivership
مقام امانت
vice-chancellors
قائم مقام
first water
بالاترین مقام
positioned
مرتبه مقام
position
مرتبه مقام
surrogate
قائم مقام
vice-chancellor
قائم مقام
ranks
سلسله مقام
deputies
قائم مقام
rank
سلسله مقام
deputy
قائم مقام
Highness
بلندی مقام
Highnesses
بلندی مقام
dignitaries
عالی مقام
dignitary
عالی مقام
defensive
مقام تدافع
vice chancellor
قائم مقام
ranked
سلسله مقام
surrogates
قائم مقام
state
مقام ورتبه
infra dig
دون مقام
knight errantry
مقام سلحشوری
deplume
از مقام انداختن
titles
اسم مقام
title
اسم مقام
priesthood
مقام کشیش
kaiserdom
مقام قیصر
locum
قائم مقام
khedivate
مقام خدیو
khediviate
مقام خدیو
devil may care
بی توجه به مقام
papacy
مقام پاپی
state-
مقام ورتبه
marquess
مقام مارکیز
marquesses
مقام مارکیز
marquis
مقام مارکیز
marquises
مقام مارکیز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com