Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
position
مقام شغل سازمانی
positioned
مقام شغل سازمانی
Other Matches
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
authorized level of organization
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
institutional
سازمانی
organizational
سازمانی
inorganization
بی سازمانی
organizational
یکان سازمانی
organizational maintenance
نگهداری سازمانی
augmenting
غیر سازمانی
organizational psychology
روانشناسی سازمانی
augments
غیر سازمانی
branch material position
شغل سازمانی
augment
غیر سازمانی
organizational maintenance
تعمیرات سازمانی
organic
یکان سازمانی
organic
سازمانی اصلی
quarters in kind
منازل سازمانی
organic
سازمانی الی
organizational identity
هویت سازمانی
augmented
غیر سازمانی
organization scheme
نمودار سازمانی
organization control
کنترل سازمانی
nonorganic
غیر سازمانی
organization chart
نمودار سازمانی
complement
پرسنل سازمانی
complemented
پرسنل سازمانی
complementing
پرسنل سازمانی
complements
پرسنل سازمانی
make-up
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
validated position
شغل بلاتصدی سازمانی
side job
شغل غیر سازمانی
layout
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
style
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
validated position
محل سازمانی خالی
positioned
حالت محل سازمانی
position
حالت محل سازمانی
packaging
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
site license
مجوز درون سازمانی
style
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
noncrew
خدمه غیر سازمانی
style
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
roll call
حضور و غیاب سازمانی
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
organizational citizenship behavior
رفتار شهروندی سازمانی
organically
چنانکه درساختمان یا سازمانی کارگرباشد
embassage
مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
reshuffle
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
in house training
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
BSI
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
clearinghouse
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
billet
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billeted
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billeting
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billets
محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
integrated
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
society of certified processors
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
secondary
سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
R & D
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
enterprises
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
custodians
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodian
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
enterprise
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
National Center for Supercomputing Applications
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
Big Brother
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
InterNIC
سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
independent computer
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
position
مقام
positioned
مقام
rete
مقام
office
مقام
offices
مقام
eminence
مقام
paripassu
هم مقام
pank
مقام
stages
مقام
eminency
مقام
equipotential
هم مقام
foothole
مقام
opposite number
هم مقام
stature
مقام
stand
مقام
authority
مقام
connection
مقام
connexions
مقام
pews
مقام
status
مقام
pew
مقام
standing
مقام
functions
مقام
functioned
مقام
function
مقام
stage
مقام
places
مقام
placing
مقام
place
مقام
settings
مقام
setting
مقام
american national standards institute
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
nonappropriated funds
اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
vice chancellor
قائم مقام
vice-chancellors
قائم مقام
much
عالی مقام
receivership
مقام امانت
priorate
مقام اسبق
prelacy
مقام اسقفی
vice-chancellor
قائم مقام
defensive
مقام تدافع
professoriat
مقام استادی
peerages
مقام سناتوری
directorate
مقام مدیریت
officiate
مقام رسمی
directorates
مقام مدیریت
officiated
مقام رسمی
officiates
مقام رسمی
place
مقام رتبه
officiating
مقام رسمی
roll stand
مقام نورد
senatorship
مقام سناتوری
places
مقام رتبه
peerage
مقام سناتوری
placing
مقام رتبه
see of rome
مقام پاپ
surrogate
قائم مقام
baronage
مقام بارونی
placer
مقام دار
duumvir
شریک مقام
states
مقام ورتبه
stated
مقام ورتبه
mastership
مقام استادی
state-
مقام ورتبه
man of place
صاحب مقام
locumtenens
قائم مقام
first water
بالاترین مقام
state
مقام ورتبه
knight errantry
مقام سلحشوری
kingship
مقام سلطنت
khediviate
مقام خدیو
khedivate
مقام خدیو
kaiserdom
مقام قیصر
devil may care
بی توجه به مقام
men of position
صاحبان مقام
stating
مقام ورتبه
bishopric
مقام اسقفی
papal dignity
مقام پاپ
titles
اسم مقام
papacy
مقام پاپی
colonelcy
مقام سرهنگی
title
اسم مقام
oldman
مقام فرماندهی
officeholder
شاغل مقام
deplume
از مقام انداختن
in power
صاحب مقام
successor
قائم مقام
deputies
قائم مقام
status symbol
علامت مقام
status symbols
علامت مقام
doctors of eminence
پزشکان پر مقام
infra dig
دون مقام
A musical tone .
مقام ( درموسیقی )
marquises
مقام مارکیز
priesthood
مقام کشیش
office-holders
صاحب مقام
surrogates
قائم مقام
viscounty
مقام ویکنت
dignity
مقام رتبه
vicars
قائم مقام
viziership
مقام وزارت
wardenship
مقام ریاست
high-class
والا مقام
office-holder
صاحب مقام
marquis
مقام مارکیز
marquesses
مقام مارکیز
vicar
قائم مقام
position
مرتبه مقام
dignitary
عالی مقام
dignitaries
عالی مقام
Highnesses
بلندی مقام
Highness
بلندی مقام
deputy
قائم مقام
locums
قائم مقام
positioned
مرتبه مقام
marquess
مقام مارکیز
ducal
مقام دوک
commandery
مقام فرماندهی
eminently
با علو مقام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com