Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
additional protocol
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
Other Matches
porotocol of signature
مقاوله نامه امضا
protocols
مقاوله نامه نوشتن
protocol
مقاوله نامه نوشتن
protocols
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
final protocol
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
protocol
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocols
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
access
اضافی
accessed
اضافی
overflowed
اضافی
accessing
اضافی
accesses
اضافی
floating
اضافی
overflows
اضافی
extensions
اضافی
extension
اضافی
redundant
اضافی
excess
اضافی
excesses
اضافی
plus
اضافی
additional
اضافی
surpluses
اضافی
surplus
اضافی
supplementary
اضافی
overflow
اضافی
paragogic
اضافی
supernumerary
اضافی
supplemantary
اضافی
surplusage
اضافی
accessional
اضافی
de trop
اضافی
unduly
اضافی
relative
اضافی
overtime
اضافی
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
overcharges
هزینه اضافی
extra duty
خدمت اضافی
barrages
وقت اضافی
extra current
جریان اضافی
extra cost
هزینه اضافی
overcharged
هزینه اضافی
extra time
وقت اضافی
overcharging
هزینه اضافی
bonuses
پرداخت اضافی
bonus
پرداخت اضافی
barrage
وقت اضافی
extra premium
پاداش اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
supplementary
اضافی مکمل
over-
گذشته اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
surplus material
ماده اضافی
surplus production
تولید اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
surplus value
ارزش اضافی
surplus water
ابهای اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
shootoff
مسابقه اضافی
overestimation
براورد اضافی
overhand knot
گره اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
poundage
هزینه اضافی
redundant equation
معادله اضافی
extra period
وقت اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
overload
بار اضافی
sudden death
وقت اضافی
sudden-death
وقت اضافی
surtax
مالیات اضافی
superimposed
اتش اضافی
overcharge
هزینه اضافی
intercalary
اضافی افزوده
flab
گوشت اضافی
furthers
اضافی زائد
furthering
اضافی زائد
furthered
اضافی زائد
further
اضافی زائد
beauty sleep
خواب اضافی
overloads
بار اضافی
overloaded
بار اضافی
postiche
متن اضافی
spill water
ابهای اضافی
excess supply
عرضه اضافی
excess load
بار اضافی
end cell
پیل اضافی
excess profit
سود اضافی
surcharge
هزینه اضافی
surcharge
مالیات اضافی
surcharge
نرخ اضافی
surcharges
هزینه اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
padding
متن اضافی
adscript
یادداشت اضافی
days of grace
مهلت اضافی
excess price
قیمت اضافی
regulating cell
پیل اضافی
excess length
طول اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
excess pressure
فشار اضافی
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
overtime
ساعات اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
aditional service
سرویس اضافی
overtime
وقت اضافی
additional score
نمره اضافی
additional charges
خرجهای اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
boostes pump
پمپ اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
additional charges
اتهامات اضافی
addition record
رکورد اضافی
surcharges
مالیات اضافی
over
گذشته اضافی
adduct
ترکیب اضافی
excess stock
مواد اضافی
surcharges
نرخ اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
excess burden of taxation
بار اضافی مالیات
excess meter
کنتور مصرف اضافی
terret or rit
حلقه یراق اضافی
acompaniment
تزئینات اضافی در ساختمان
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
surtax
مالیات بر درامد اضافی
supertax
مالیات بر درامد اضافی
sudden victory
پیروزی در وقت اضافی
supplementary
موضع تکمیلی اضافی
overcharge
اضافی هزینه کردن
surpluses
اقلام اضافی و مازاد
third brush generator
دینام با زغال اضافی
value added network
ارزش اضافی شبکه
plussage
سرامد مقدار اضافی
less than carload
وزن بار اضافی
supplementing
تکمیل کننده اضافی
supplemented
تکمیل کننده اضافی
surcharges
درصد هزینههای اضافی
jury sturt
پایه اضافی یا موقتی
surplus
اقلام اضافی و مازاد
overflowed
ابهای اضافی لبریزی
supplements
تکمیل کننده اضافی
supplement
تکمیل کننده اضافی
margins
زمان یا فضای اضافی
margin
زمان یا فضای اضافی
plusage
سرامد مقدار اضافی
third brush regulation
تنظیم با زغال اضافی
cumulative evidence
قرائن یا مدارک اضافی
incremental cost
هزینه های اضافی
additional costs
[expenses]
هزینه های اضافی
overflows
ابهای اضافی لبریزی
additionally
بطور اضافی یا زائد
addition
اسم اضافی ضمیمه
additions
اسم اضافی ضمیمه
extra-
فوق العاده اضافی
extras
فوق العاده اضافی
extra
فوق العاده اضافی
overflow
ابهای اضافی لبریزی
overcharges
اضافی هزینه کردن
surcharge
درصد هزینههای اضافی
overcharging
اضافی هزینه کردن
accrued expenditures
هزینه های اضافی
overcharged
اضافی هزینه کردن
extra expenses
هزینه های اضافی
bonus
پرتاب پنالتی اضافی
bonuses
پرتاب پنالتی اضافی
extrasystole
ضربان اضافی قلب
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com