Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
English
Persian
light resistance
مقاومت در مقابل نور
Search result with all words
streamline
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
streamlines
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
streamlining
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
coefficient of drag
ضریب مقاومت در مقابل حرکت
shave down
کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
soil shear strength
قدرت مقاومت خاک در مقابل گلوله یا نفوذ ان
survivability
قابلیت مقاومت در مقابل دشمن توان زندگی
to resist an attack
در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
water resistance
مقاومت در مقابل اب
wear resistance
مقاومت در مقابل سایش
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
Other Matches
series resistance
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
grid bias resistance
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
vis a vis
مقابل
opposites
مقابل
as opposed to
در مقابل
at front
<adv.>
در مقابل
as compared to
در مقابل
anti
در مقابل
vis-a-vis
مقابل
opposite
مقابل
title
مقابل
titles
مقابل
in consideration of
در مقابل
opposed
مقابل
at the front
<adv.>
در مقابل
at the fore
<adv.>
در مقابل
in front
<adv.>
در مقابل
versus
در مقابل
versus prep
در مقابل
in the front
<adv.>
در مقابل
fore
<adv.>
در مقابل
anti thesis
وضع مقابل
point blank
مقابل هدف
alternative hypothesis
فرضیه مقابل
counterpoint
نقطه مقابل
respondent
طرف مقابل
counterparts
نقطه مقابل
counterpart
نقطه مقابل
counterweights
وزنه مقابل
orientated
هدف مقابل
point-blank
مقابل هدف
respondents
طرف مقابل
inverse
برعکس مقابل
contrary
مقابل خلاف
counterweight
وزنه مقابل
obverse
طرف مقابل
from opposite directions
از دو طرف مقابل
counter weight
وزنه مقابل
dead against
درست مقابل
on payment
در مقابل وجه
opposed piston engine
موتورپیستون مقابل
opposite the house
مقابل خانه
contralateral muscles
عضلات مقابل
off
مقابل عازم
in comparison to
[compared with]
در قبال
[در مقابل]
hardest
سخت در مقابل نرم
hard
سخت در مقابل نرم
rivals
طرف مقابل دعوا
equity versus efficiency
برابری در مقابل کارائی
front wall
دیوار مقابل اسکواش
rivaling
طرف مقابل دعوا
kukutsu dachi
ایستادن در مقابل حریف
laws versus tendencies
قوانین در مقابل تمایلات
rivalling
طرف مقابل دعوا
rivalled
طرف مقابل دعوا
mouse
مقابل حساسیت Mouse
mouses
مقابل حساسیت Mouse
torsional rigidity
استحکام در مقابل پیچش
drip proof enclosure
حفافت در مقابل ریزش اب
documents against payment
اسناد در مقابل پرداخت
harder
سخت در مقابل نرم
caps
در مقابل حالت کوچک
rival
طرف مقابل دعوا
rivaled
طرف مقابل دعوا
capitals
در مقابل حالت کوچک
cash against documents
پول در مقابل اسناد
countering
مقابل دستگاه شمارنده
aboral
نقطه مقابل دهان
boring stay
قسمت ساکن مقابل
blocks
دفاع در مقابل ابشار
blocked
دفاع در مقابل ابشار
block
دفاع در مقابل ابشار
forwarded
حرکت به جلو یا مقابل
forward
حرکت به جلو یا مقابل
release documents against
واگذاری اسناد در مقابل
antipode
نقطهء مقابل یا متقاطر
countered
مقابل دستگاه شمارنده
counter
مقابل دستگاه شمارنده
driveway
راه مقابل خانه
sonnal deung
مقابل تیغه دست
opposit stroke pistons
پیستون مقابل گرد
windproof
مقاوم در مقابل باد
flood protection
حفافت در مقابل طغیان
passing on the oath to the other party
رد قسم به طرف مقابل
shell proof
مقاوم در مقابل گلوله
fascia plate
تابلوی مقابل دریک وسیله
notche sensitivity index
ضریب حساسیت در مقابل شیار
flame safety
ایمنی در مقابل شعله اتش
exorable
قابل تحریک در مقابل التماس
insolation
در مقابل اشعه افتاب قراردادن
payment against a draft
پیش پرداخت در مقابل برات
d/p
تحویل اسناددر مقابل پرداخت
actinautographic
دارای حساسیت در مقابل نور
thermostability
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
impluse response
رفتار در مقابل فشار ضربهای
denial operations
عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
than
<conj.>
از
[در مقابل]
[پس از صفت عالی افضل]
rebellion
یاغیگری تمرد در مقابل دادگاه
rebellions
یاغیگری تمرد در مقابل دادگاه
documents aganist acceptance
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
adjacent
آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
to row back
<idiom>
<verb>
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
sheet down
ثابت کردن بادبان در مقابل باد
to backtrack
<idiom>
<verb>
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
would just as soon
<idiom>
توجیح انجام یک چیزدر مقابل دیگری
socage
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
soccage
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
to row back
<idiom>
<verb>
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack
<idiom>
<verb>
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
stance
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stances
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
abneural
واقع در مقابل دستگاه مرکزی عصب
balloon jib
بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
bullets
در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
relicta verificatione
تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
stances
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
bullet
در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
jump height curve
منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
fin de non recevoir
رد کردن شکایت یا اعتراض طرف مقابل
ballooner
بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
thermosetting
قابل سفت شدن در مقابل حرارت
fastness of bleaching
ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
midcourt
منطقه میانی بین دیوار مقابل و عقب
bomb proof
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
projection of a point
خطی که نقطه تصویرشده را بنقطه مقابل ان می پیوند د
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
slide
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
speed
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
slides
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
speeds
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speeding
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
to make a goal
توپ راازدروازه طرف مقابل بیرون کردن
cold wet clothing
لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
vertical angles
گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
forecourt
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
troop safety
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
forecourts
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
thermoplasticity
قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
resisted
مقاومت
resisting
مقاومت
weak
کم مقاومت
total resistance
مقاومت کل
strength
مقاومت
resistor
مقاومت
strengths
مقاومت
renitency
مقاومت
passively
بی مقاومت
durability
مقاومت
resists
مقاومت
resist
مقاومت
weakest
کم مقاومت
weaker
کم مقاومت
high resistance
پر مقاومت
resistors
مقاومت
line resistance
مقاومت خط
resistance
مقاومت
weaknesses
کم مقاومت
line of resistance
خط مقاومت
gutter
فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
peine for et dure
مجازات عدم پاسخ در مقابل کیفر خواست جنایی
color fastness
درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
royalties
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
sheets
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
EDAC
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
scan
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
play footsie
<idiom>
از زیرمیز با پا عضوی از بدن شخص مقابل را لمس کردن
shut out
<idiom>
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
gutters
فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
royalty
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
trap
سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
half
دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
impedance
مقاومت فاهری
low resistance
مقاومت کوچک
load resistance
مقاومت بار
line resistance
مقاومت خطی
grid resistance
مقاومت شبکه
grid bias resistance
مقاومت کاتد
heating resistor
مقاومت حرارتی
generator resistance
مقاومت ژنراتور
generator impedance
مقاومت ژنراتور
impedance at resonance
مقاومت رزونانس
irresistibility
مقاومت ناپذیری
impedance triangle
مثلث مقاومت ها
forward resistance
مقاومت مستقیم
inductance
مقاومت سلف
input resistance
مقاومت ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com