Dictiornary-Farsi | مقاومت فاهری پیوست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
coupling impedance	مقاومت فاهری پیوست


Other Matches

impedance	مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance	امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
coupling resistance	مقاومت پیوست
impedance	مقاومت فاهری
apparent resistivity	مقاومت فاهری
reactance	مقاومت فاهری خازنها
inductive resistance	مقاومت فاهری القایی
input impedance	مقاومت فاهری اولیه
inductive impedance	مقاومت فاهری القائی
impedance matrix	ماتریس مقاومت فاهری
impedance ratio	نسبت مقاومت فاهری
capacitive resistance	مقاومت فاهری خازن
inductive impedance	مقاومت فاهری با جزء القائی
impedance compensator	متعادل کننده مقاومت فاهری
series resistance	مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
volt ampere meter	دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
varistor	مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
insulation resistance	مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
apparent recession	انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
resilience	درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
grid suppressor	مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance	مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
reluctivity	مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
appendixes	پیوست
appendage	پیوست
bond	پیوست
appendix	پیوست
annex	پیوست
annexing	پیوست
enclosure	پیوست
annexes	پیوست
tie bar	پیوست
clutched	پیوست
constipation	پیوست
therewith	به پیوست
coupling	پیوست
clutch	پیوست
annexation	پیوست
clutching	پیوست
enclosures	پیوست
appendages	پیوست
clutches	پیوست
electric coupling	پیوست الکتریکی
intermediate coupling	پیوست واسطه
unite	بهم پیوست
intelligence annex	پیوست اطلاعاتی
dog clutch	پیوست دندانهای
coupling element	عنصر پیوست
electron coupling	پیوست الکترونی
reunion	باز پیوست
input coupling	پیوست ورودی
coupling factor	ضریب پیوست
reunions	باز پیوست
intelligence annex	پیوست اطلاعات
transformer coupling	پیوست ترانسفورماتور
jaw clutch coupling	پیوست دندانه
artillery annex	پیوست توپخانه
flange coupling	پیوست صفحهای
impedance coupling	پیوست امپدانس
affected [added] <adj.> <past-p.>	پیوست شده
enclosed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
affixed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
sleeve coupling	پیوست تزویجی
annexed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
attached <adj.> <past-p.>	پیوست شده
attributed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
coupling of circuits	پیوست مدارها
inductive flux linkage	پیوست القائی
unites	بهم پیوست
inductive exposure	پیوست القائی
uniting	بهم پیوست
inductive coupling	پیوست القائی
mains coupling	پیوست شبکه
inductance coupling	پیوست القائی
clutch coupling	پیوست کلاج
coupling coil	سیم پیچ پیوست
main coupling transformer	ترانسفورماتور پیوست شبکه
appended	اویختن پیوست کردن
appending	اویختن پیوست کردن
append	اویختن پیوست کردن
hose coupling	پیوست لوله پلاستیکی
appends	اویختن پیوست کردن
input coupling loop	حلقه پیوست ورودی
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
inductive feedback	پیوست برگشت وارونه القائی
railroad coupling	پیوست یا تزویج راه اهن
coupling instability	نااستواری پیوست تزلزل تزویج
seeming	فاهری
outwards	فاهری
nominal	فاهری
outward	فاهری
apparent	فاهری
surface	فاهری
surfaced	فاهری
skin deep	فاهری
self-styled	فاهری
self styled	فاهری
superficially	فاهری
formfitting	فاهری
surfaces	فاهری
externality	احوال فاهری
externalised	فاهری ساختن
externalising	فاهری ساختن
externalize	فاهری ساختن
externalized	فاهری ساختن
externalizes	فاهری ساختن
externalizing	فاهری ساختن
externalises	فاهری ساختن
indicated horsepower	توان فاهری
prime facie evidence	قرائن فاهری
pepper corn rent	اجاره فاهری
glitz	گیرایی فاهری
artificial daylight	فلق فاهری
bulk gravity	چگالی فاهری
assentation	رضایت فاهری
apparent wind	باد فاهری
apparent velocity	سرعت فاهری
apparent power	توان فاهری
apparent motion	حرکت فاهری
apparent magnitude	قدر فاهری
apparent luminosity	درخشندگی فاهری
apparent horizon	افق فاهری
apparent error	خطای فاهری
apparent diameter	قطر فاهری
apparent density	تکاتف فاهری
external	فاهری پدیدار
externals	فاهری پدیدار
exteriorize	فاهری دانستن
false horizon	افق فاهری
engineering stress	تنش فاهری
admittance	هدایت فاهری
superficial	سرسری فاهری
false parallax	پارالاکس فاهری
enclosing	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclose	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
simulative	دارای شباهت فاهری
masquerades	قیافه فاهری بخوددادن
apparent solar year	سال فاهری شمسی
redesign	سر وصورت فاهری دادن به
masquerade	قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded	قیافه فاهری بخوددادن
masquerading	قیافه فاهری بخوددادن
on the surface	فاهری نمادادن رودادن
soil morphology	شکل فاهری خاک
volt ampere hour meter	کنتور مصرف فاهری
of the surface	فاهری نمادادن رودادن
terrain relief	شکل فاهری زمین
pro forma	منباب فاهر فاهری
extern	فاهری واقع در خارج
apparent solar	روز شمسی فاهری روزشمسی
exteriors	فاهری واقع در سطح خارجی
exterior	فاهری واقع در سطح خارجی
relief	شکل فاهری و پست و بلندی
indicated airspeed	سرعت فاهری نسبت به هوا
mechanical move	حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
apparent precession	انحراف فاهری محور ژایرو
formalization	انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
feint	حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment	تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feints	حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting	حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinted	حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
false parallax	تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed	بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
parallax	اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
coriolis force	نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
stroboscope	وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
radio bearing	زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
line of resistance	خط مقاومت
high resistance	پر مقاومت
line resistance	مقاومت خط
renitency	مقاومت
weak	کم مقاومت
resists	مقاومت
total resistance	مقاومت کل
strength	مقاومت
passively	بی مقاومت
weaknesses	کم مقاومت
weaker	کم مقاومت
weakest	کم مقاومت
resistance	مقاومت
resistors	مقاومت
resistor	مقاومت
durability	مقاومت
strengths	مقاومت
resisted	مقاومت
resist	مقاومت
resisting	مقاومت
external good order	اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zincy	بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky	بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky	بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique	عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
inductive resistance	مقاومت القائی
insulance	مقاومت ایزولاسیون
impedance triangle	مثلث مقاومت ها
integrate resistor	مقاومت مجتمع
impedance at resonance	مقاومت رزونانس
pull off	مقاومت کردن