English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
skin friction مقاومت پوسته
Other Matches
series resistance مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
pelliculate پوسته پوسته شامه دار
flake جرقه پوسته پوسته شدن
flaked جرقه پوسته پوسته شدن
flaking جرقه پوسته پوسته شدن
varistor مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
scab پوسته پوسته شدن
scabs پوسته پوسته شدن
exfoliate پوسته پوسته شدن
scabrous زبر پوسته پوسته
desquamate پوسته پوسته شدن
insulation resistance مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
shuck پوسته
shelly پوسته پوسته
scurf پوسته
crusts پوسته
single skinned یک پوسته
incrustation پوسته
cortices پوسته
cortex پوسته
mantles پوسته
shell پوسته
dishes پوسته
dish پوسته
bushing پوسته
incrustment پوسته
filmed پوسته
patagium پوسته
film پوسته
membrance پوسته
mantle پوسته
putamen پوسته
crust پوسته
shelling پوسته
leprose پوسته پوسته
cod پوسته
shells پوسته
upper crust پوسته
layer پوسته
layers پوسته
membrane پوسته
testa پوسته
wythe پوسته
cryosphere یخ پوسته
esquillage پوسته
encrustation پوسته
membranes پوسته
earth crust پوسته
encrustations پوسته
sleeves پوسته
flaky پوسته پوسته
sleeve پوسته
cases پوسته
skinned پوسته
flake پوسته
flaked پوسته
flaking پوسته
sludge پوسته یخ
skin پوسته
case پوسته
chaff پوسته
skins پوسته
skinning پوسته
stator پوسته
skin پوسته ریخته گی
corrugated skin پوسته موجدار
cooling shell پوسته سردکننده
crankcase پوسته موتور
crusty پوسته مانند
snail حلزون با پوسته
damp proof membrane پوسته نمبند
curing membrane پوسته نگهبان
ion sheath پوسته یونی
skinned پوسته ریخته گی
skinning پوسته ریخته گی
skins پوسته ریخته گی
crust پوسته زمین
erratic scab پوسته جوش
descaling پوسته زدایی
acetate film پوسته استاتی
endocarp پوسته هسته
electron shell پوسته الکترون
electron sheath پوسته الکترونی
earth's crust پوسته زمین
cupola shell پوسته کوپل
earth crust پوسته زمین
energy shell پوسته انرژی
crusts پوسته زمین
scutum پوسته استخوانی
outer shell پوسته والانس
valence shell پوسته والانس
oxide skin پوسته اکسید
bush پوسته داخلی
rawhides پوسته خام
rawhide پوسته خام
bushes پوسته داخلی
pellicular پوسته دار
pelliculate دارای پوسته
subsell زیر پوسته
sublevel زیر پوسته
soft skin پوسته نرم
soft shelled نرم پوسته
soft shell نرم پوسته
rinded پوسته دار
membran پوسته دار
encrustations پوسته بندی
pods پوسته محافظ
pod پوسته محافظ
encrustation پوسته بندی
slough پوسته خارجی
pellicle پوسته نازک
wing skin پوسته بال
front axle housing پوسته اکسل جلو
crust of the earth پوسته یا قشر زمین
soft shelled دارای پوسته تردوشکننده
body fit sleeve پوسته یا غلاف مناسب
furnace shell قشر یا پوسته کوره
encrust بشکل پوسته در اوردن
drop worm housing پوسته حلزونی سقوطی
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
encrustations پوسته دار سازی
ectoclast پوسته خارجی سلول
encrustation پوسته دار سازی
encrust با پوسته یاقشری پوشاندن
tegmen پوسته داخلی تخم
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
film evaporator تبخیر کننده پوسته
graben فرورفتگی در پوسته زمین
gear case پوسته جعبه دنده
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
rind پوسته بیرونی هرچیزی
half shell mold قالب نیم پوسته
rear axle casing پوسته محور عقب
loricate دارای پوسته محافظ
slug حلزون بدون پوسته
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
interchangeable bearing shells پوسته قابل تعویض یاطاقان
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
soft shell دارای پوسته ترد وشکننده
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
crankcase محفظه کارتر پوسته میل لنگ
epicarp پوسته خارجی قسمت نرم میوه
spaced armor دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
proctodaeum قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
to crust [snow] تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
diabase نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
andesite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
endodermis داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
dunite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crust پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crusts پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
splinter screen پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
geotectonic مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
buzzing نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzzes نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
line resistance مقاومت خط
line of resistance خط مقاومت
total resistance مقاومت کل
renitency مقاومت
high resistance پر مقاومت
weak کم مقاومت
weaknesses کم مقاومت
passively بی مقاومت
resists مقاومت
strength مقاومت
weakest کم مقاومت
weaker کم مقاومت
resistance مقاومت
strengths مقاومت
resisting مقاومت
durability مقاومت
resistor مقاومت
resistors مقاومت
resist مقاومت
resisted مقاومت
neptunist کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
plutonic theory فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
stand مقاومت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com