English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
leakage مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
leakages مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
Other Matches
overseas income درامد از کشور یا کشورهای خارجی
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
to show f. تسلیم نشدن رام نشدن
disposable personal income درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
fall short (of one's expectations) <idiom> موفق نشدن
to put by تسلیم نشدن
disallowed قائل نشدن
unsay گفته نشدن
disallows قائل نشدن
resist temptation وسوسه نشدن
disallow قائل نشدن
to fall through موفق نشدن
to get out of the way مانه نشدن
to go wrong موفق نشدن
to miss plant سبز نشدن
hold the line <idiom> تسلیم نشدن
disallowing قائل نشدن
to miss fire کامیاب نشدن
excluding شامل نشدن
to keep up one's spirits دلسرد نشدن
to keep ones hair on دست پاچه نشدن
keep cold دست پاچه نشدن
to keep one's hair on دست پاچه نشدن
keep one's head دست پاچه نشدن
keep one's hair on دست پاچه نشدن
to keep cold دست پاچه نشدن
to keep ones he دست پاچه نشدن
exclusion عمل شامل نشدن
take off (time) <idiom> سرکار حاضر نشدن
to not be [any] the wiser <idiom> باز هم متوجه نشدن
exclude شامل نشدن یا جداشدن
excludes شامل نشدن یا جداشدن
underdraw کشیده نشدن زه تا اخر
blackout پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
To stick to the main topic ( issue ). از موضوع اصلی خارج نشدن
to meet with a repulse پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
to f. in the pan باوجودجوشش وکوشش موفق نشدن
blackouts پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
to collapse موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
expostfacto عطف به ماسبق نشدن قانون
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
to not be [any] the wiser <idiom> ملتفت نشدن [با وجود نشانه ها و توضیحات]
throw up one's hands <idiom> توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
To keep one s distmce from some one . از کسی فاصله گرفتن ( زیاد صمیمی نشدن )
impenitence سر سختی زیاد در گناهکاری پشیمان نشدن از گناه
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
fail عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fails عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
ratchet effect اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
hatches درامد
hatched درامد
hatch درامد
admissions درامد
admission درامد
earnings درامد
means درامد
prelusion درامد
comings in درامد
gainings درامد
total revenue درامد کل
total income درامد کل
proceeds درامد
return درامد
revenue درامد
it wasprologue to the nextmove درامد
remunerative پر درامد
makings درامد
earning درامد
emolument درامد
returns درامد
returning درامد
returned درامد
income درامد
emoluments درامد
economic income درامد اقتصادی
earnings per share درامد هر سهم
psychic income درامد بی دردسر
real income درامد واقعی
income distribution توزیع درامد
distribution of income توزیع درامد
per capita income درامد سرانه
unremunerative careers مشاغل کم درامد
net revenue درامد خالص
nominal income درامد اسمی
prelude پیش درامد
relative income درامد نسبی
notional income درامد فرضی
notional income درامد خیالی
preludes پیش درامد
ordinary income درامد عادی
unearned revenue درامد باداورده
permanent income درامد دائمی
annual earnings درامد سالانه
present income درامد حال
present income درامد جاری
benefice درامد کلیسایی
average revenue درامد متوسط
imperial decree درامد نامشروع
attachment of earnings توقیف درامد
actual income درامد واقعی
internal revenue درامد داخلی
Inland Revenue درامد داخلی
disposable income درامد دریافتی
deferred credits درامد پس افتاده
deduction from income کسور درامد
personal income درامد شخصی
current income درامد جاری
personal income درامد سرانه
annual income درامد سالانه
unearned revenue درامد نامکتسب
income and expenditure درامد و هزینه
marginal revenue درامد نهائی
to bring a return درامد دادن
temporary income درامد موقتی
it proved false دروغ درامد
it scaled kilograms ده کیلوگرم درامد
it weighed kilogrammes سه کیلوگرم درامد
tax revenue درامد مالیاتی
supplementary income درامد تکمیلی
stream of income جریان درامد
marginal income درامد نهائی
illicit earning درامد نامشروع
immoral earning درامد نامشروع
income analysis تحلیل درامد
income consumption curve منحنی درامد
income determination تعیین درامد
income leakage نشت درامد
income leakage کسر درامد
imputed income درامد انتسابی
imputed income درامد ضمنی
income per capita درامد سرانه
incremental revenue درامد نهائی
sinfonia پیش درامد
transitory income درامد انتقالی
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
fixed income درامد ثابت
municipal revenue درامد شهرداری
national income درامد ملی
revenue function تابع درامد
revenue sharing سهیم در درامد
gross income درامد ناخالص
mean income درامد متوسط
median income درامد متوسط
median income درامد میانی
revenue sources منابع درامد
total revenue curve منحنی درامد کل
total revenue function تابع درامد کل
money income درامد پولی
transfer income درامد انتقالی
net income درامد خالص
means توانائی درامد
income taxes مالیات بر درامد
earns درامد داشتن
earned درامد داشتن
earn درامد داشتن
prologues پیش درامد
prologue پیش درامد
broken-down ازپای درامد
broken down ازپای درامد
income tax مالیات بر درامد
overture پیش درامد
meaner منابع درامد
mean منابع درامد
meanest منابع درامد
aura پیش درامد
auras پیش درامد
overtures پیش درامد
earned income درامد تحصیل شده
unearned income درامد باد اورده
depletion تقلیل درامد ملی
deferred income پیش دریافت درامد
current income درامد یک سال مالی
income multiplier ضریب فزاینده درامد
progressive income tax مالیات بر درامد تصاعدی
corporation income tax مالیات بر درامد شرکتها
redistribution of income توزیع دوباره درامد
gross national income درامد ناخالص ملی
his income هر چه درامد داردخرج میکند
personal distribution توزیع درامد فردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com