English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
unknown quantity مقدارمجهول یانامعلوم کسیکه کردارش رانتوان پیش بینی کر د
Other Matches
equivocally بطورمشکوک یانامعلوم
Accidents wI'll happen . جلوی اتفاق رانتوان گرفت
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
one who کسیکه
gospeller کسیکه
whom کسیکه
dragman کسیکه
blessed is he who کسیکه
whomso بهر کسیکه
minimalist کسیکه خرسنداست
stalker کسیکه میخرامد
long shot کسیکه درمسابقات
introspectionist کسیکه معتقد به
constructionist کسیکه قانون
jogger کسیکه اهسته می دود
misogynist کسیکه از زن بیزار است
misogynists کسیکه از زن بیزار است
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
joggers کسیکه اهسته می دود
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
figurant کسیکه باجمع میرقصد
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter کسیکه خرناس میکشد
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
wonder worker کسیکه معجزه میکند
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
night walker کسیکه در خواب راه میرود
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
soliloquist کسیکه باخود حرف میزند
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
soliloquizer کسیکه باخود حرف میزند
contrapuntist کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
speller کسیکه لغت را هجی میکند
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
inductee کسیکه وارد خدمت شده
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
autodidact کسیکه پیش خود میاموزد
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
paperhanger کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
paradoxist کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist کسیکه قیاس نادرست میسازد
pledger کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
sandbagger کسیکه کیسه شن بکار برد
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
ortorian کسیکه شرکت در خواندن بنماید
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
revenant کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
personator کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
pranksters کسیکه شوخی زننده کند
prankster کسیکه شوخی زننده کند
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
sitter کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
sitters کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
waxer کسیکه موم مالی میکند
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
heteroclite کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
ambidexter کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
hemiplegic کسیکه نیم بدنش فلج است
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
parroter کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
pone کسیکه ورق بازی رابر میزند
progress chaser کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
whitener شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
head liner کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
bedder لله کسیکه بچه را خواب میکند
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
prisoner at the bar کسیکه در نزد دادگاه متهم است
prison bird کسیکه زندان خانه او شده است
arsonist کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
loiter :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
loitered :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
irrepressible joy کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
colonists کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
jailŠetc کسیکه زندان خانه اوشده است
my neighbour at dinner کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
knobbler کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
landsman کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
end gatherer کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
loitering :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiters :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
octoroon کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
colonist کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
wool stapler کسیکه تجارت پشم خام میکند
hylotheist کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
moonlighter کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
loiterer کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertaker کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
death watch پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
the observed of all observers کسیکه توجه همه سوی اوست
color bearer کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
garreteer کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
covenantee کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
lumberjack کسیکه الوار وتیر اره میکند
canonist کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
lumberjacks کسیکه الوار وتیر اره میکند
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
would be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
smatterer کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
undertakers کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
would-be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
dabster کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
demonstrationist کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
ventriloquists کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
allottee کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
snuffer وسیله یا کسیکه چراغی راروشن یا خاموش کند
ventriloquist کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
outpensioner کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
mudlark اهل کوچه کسیکه خودرا باخاک و گل می الاید
an incorrigible person کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
wire dancer کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
mestiza کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com