English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
approximate value مقدار تقریبی
Search result with all words
truncate انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
Other Matches
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
approximative تقریبی
approximate solution حل تقریبی
proximate تقریبی
approximate تقریبی
approximated تقریبی
approximates تقریبی
whereabout محل تقریبی
calculation پاسخ تقریبی
rough estimate براورد تقریبی
cypres تقریبی نزدیک
rough guess <idiom> تخمین تقریبی
parametric estimate تخمین تقریبی
whereabouts جای تقریبی
sketch نقشه تقریبی
give or take تخمین تقریبی
sketches نقشه تقریبی
sketched نقشه تقریبی
approx مخفف تقریبی
approximate contour میزان منحنی تقریبی
estimated time of departure زمان تقریبی عزیمت
estimated time of arrival زمان تقریبی ورود
approximate نزدیک امدن تقریبی
approximated نزدیک امدن تقریبی
approximates نزدیک امدن تقریبی
approximate absolute temperature دمای مطلق تقریبی
etd زمان تقریبی حرکت
whereabout حدود تقریبی مکان
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
peseta سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
eta arrival of time estimated زمان تقریبی ورود
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
ozonosphere لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
proxy variables متغیرهای نماینده متغیرهای تقریبی
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
measurment مقدار
iso quant مقدار
percentage مقدار
scantling مقدار
percentages مقدار
deal مقدار
deals مقدار
spattering مقدار کم
valuing مقدار
values مقدار
value مقدار
spatters مقدار کم
sup مقدار
supped مقدار
supping مقدار
sups مقدار
mouthful مقدار
mouthfuls مقدار
what چه مقدار
batch مقدار
batches مقدار
modicum مقدار کم
quantum مقدار
extent حد مقدار
spatter مقدار کم
spattered مقدار کم
dealt مقدار
sizes مقدار
royalty tonnage مقدار
smidgin مقدار کم
quantities مقدار
total مقدار
soupcon مقدار کم
quantity مقدار
smidgen مقدار کم
sum مقدار
sprinkling مقدار کم
volume discount مقدار
truth table دو مقدار
magnitude مقدار
single valued تک مقدار
summa مقدار
volume مقدار
t value مقدار تی
amounts مقدار
volumes مقدار
outturn مقدار
size مقدار
amounting مقدار
penny worth مقدار کم
amounted مقدار
amount مقدار
so much <idiom> مقدار زیاد
in a way <idiom> به مقدار از چیزی
constants مقدار ثابت
threshold value مقدار استانه
trace compounds ترکیبات کم مقدار
valuing قدر مقدار
voltaism مقدار ولتاژبرق
sufficient مقدار کافی
constant مقدار ثابت
true value مقدار حقیقی
transmittance مقدار عبور
values قدر مقدار
dosed مقدار مجاز
dose مقدار دارو
dose مقدار مجاز
proportions شباهت مقدار
proportion شباهت مقدار
algebraic value مقدار جبری
parameters مقدار ثابت
parameter مقدار ثابت
equally <adv.> همان مقدار
just as well <adv.> همان مقدار
sales {pl} مقدار فروش
turn-over مقدار فروش
dosed مقدار دارو
doses مقدار مجاز
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
value قدر مقدار
rotation مقدار چرخش یک شی
hoists مقدار کشش
hoisted مقدار کشش
hoist مقدار کشش
dosing مقدار دارو
dosing مقدار مجاز
doses مقدار دارو
infinite quantity مقدار بی نهایت
volume of sales مقدار فروش
absolute value مقدار مطلق
nominal value مقدار اسمی
guest element عنصر کم مقدار
expected value مقدار نظری
quantity discount مقدار تخفیف
electrical quantity مقدار الکتریسیته
eigenvalue مقدار مشخصه
eigenvalue ویژه مقدار
quantity of capital مقدار سرمایه
quantity of demand مقدار تقاضا
drib مقدار کمی
debit balance مقدار بدهکاری
data value مقدار داده
quantity of labor مقدار کار
critical valve مقدار بحرانی
trace element عنصر کم مقدار
initial value مقدار اولیه
optimum value مقدار بهینه
mort مقدار زیاد
moisture content مقدار رطوبت
moisture content مقدار تری
mean value مقدار میانگین
mean value مقدار متوسط
maximum value مقدار حداکثر
maximum ratings مقدار حداکثر
logical value مقدار منطقی
light value مقدار نور
jillion مقدار زیاد
instantaneous value مقدار لحظهای
quantity of leisure مقدار فراغت
constatnt مقدار ثابت
quantity of money مقدار پول
sign and magnitude علامت و مقدار
sign magnitude علامت و مقدار
slather مقدار زیاد
certificate of measurement گواهی مقدار
calorific power مقدار حرارتی
average value مقدار میانگین
average value مقدار متوسط
auxiliary value مقدار کومکی
theoretical value مقدار نظری
an abundance of مقدار زیاد
thermal power مقدار حرارتی
absorbancy مقدار جذب
shear value مقدار برش
turnover مقدار فروش
quantity of supply مقدار عرضه
quantum of action مقدار اثر
rated quantity مقدار اسمی
rated value مقدار نامی
relative value مقدار نسبی
scalar value مقدار عددی
proper value مشخصه مقدار
proper value ویژه مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com