English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
Other Matches
doze مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozed مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozing مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozes مقدار کافی از یک دارو خوراک
dose rate نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
dose مقدار دارو
dosing مقدار دارو
dosed مقدار دارو
doses مقدار دارو
dosage مقدار استعمال دارو
dosages مقدار استعمال دارو
dosage مقدار تجویز شده دارو
dosages مقدار تجویز شده دارو
dosing یک خوراک دارو
dose یک خوراک دارو
dosed یک خوراک دارو
doses یک خوراک دارو
dosages یک خوراک دارو
dosage یک خوراک دارو
dozed دوز یک خوراک دارو
dozing دوز یک خوراک دارو
doze دوز یک خوراک دارو
dozes دوز یک خوراک دارو
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
clearing and switch buying توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
materia medica دارو
remedies دارو
pills حب دارو
pill حب دارو
cures دارو
cured دارو
remedying دارو
cure دارو
remedy دارو
medicinally با دارو
drugs دارو
medics دارو
natural philosophy دارو
pharmaceutic دارو
drugging دارو
puisne judge دارو جز
drugged دارو
remedied دارو
drug دارو
medications دارو
pharmaceutical دارو
pharmaceuticals دارو
medication دارو
medicines دارو
medicament دارو
medicine دارو
medicaments دارو
pouch kit جعبه دارو
alkahest نوش دارو
pouch kit جای دارو
philter مهر دارو
hyssop اشنان دارو
philtre مهر دارو
withdrawals ترک دارو
withdrawal ترک دارو
cure all نوش دارو
troche قرص دارو
chemic دارو فروش
lungwort سینه دارو
substance withdrawal ترک دارو
male fern کیل دارو
calomel کرم دارو
muller دارو ساز
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
medications دارو [به طور کلی ]
seasoning دارو زنی بچوب
miyhridate زهر دارو پادزهر
withdrawal symptoms نشانههای ترک دارو
drugs دارو [به طور کلی ]
orthopathy معالجه بدون دارو
drugs of every description [of all descriptions] همه نوع دارو
withdrawal syndrome نشانگان ترک دارو
pillbox قوطی حب دارو وغیره
diatessaron ترکیبی ازچهار دارو
vial شیشه کوچک دارو
resolutive دارو یا عامل گدازنده
pillboxes قوطی حب دارو وغیره
drug abuse سوء استفاده از دارو
drug holiday ترک موقت دارو
hocus نوشابه دارو زده
iamatology مبحث دارو شناسی پزشکی
dopes دارو دادن تخدیر کردن
spaced out <idiom> از خوردن دارو گیج شدن
drugging دارو خوراندن تخدیر کردن
dope دارو دادن تخدیر کردن
drug دارو خوراندن تخدیر کردن
drugs دارو خوراندن تخدیر کردن
drugged دارو خوراندن تخدیر کردن
nauseant دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
love potion مهر دارو شربت عشق امیز
stateroom اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
love potions مهر دارو شربت عشق امیز
cold turkey <idiom> ترک کردن اعتیاد بدون دارو
love philtre مهر دارو شربت سحر امیز
rodenticide دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
gallipot پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
potions دارو یا زهر ابکی شربت عشق
This drug excites the nerves. این دارو اعصاب را تحریک می کند
potion دارو یا زهر ابکی شربت عشق
pulsatilla شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
lay off <idiom> بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
pharmacodynamics مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
reconstituent دارو یا چیز دیگری که نیرووبافت تازه به بدن بدهد
muller سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
value مقدار
spatter مقدار کم
extent حد مقدار
spattered مقدار کم
spattering مقدار کم
spatters مقدار کم
deals مقدار
deal مقدار
dealt مقدار
values مقدار
batch مقدار
what چه مقدار
mouthfuls مقدار
mouthful مقدار
sups مقدار
supping مقدار
supped مقدار
sup مقدار
batches مقدار
valuing مقدار
quantum مقدار
measurment مقدار
quantity مقدار
quantities مقدار
soupcon مقدار کم
royalty tonnage مقدار
scantling مقدار
amount مقدار
amounted مقدار
sizes مقدار
size مقدار
outturn مقدار
penny worth مقدار کم
amounts مقدار
amounting مقدار
single valued تک مقدار
smidgen مقدار کم
magnitude مقدار
sum مقدار
sprinkling مقدار کم
volume مقدار
smidgin مقدار کم
summa مقدار
t value مقدار تی
truth table دو مقدار
volume discount مقدار
volumes مقدار
total مقدار
iso quant مقدار
modicum مقدار کم
percentage مقدار
percentages مقدار
debit balance مقدار بدهکاری
calorific power مقدار حرارتی
certificate of measurement گواهی مقدار
so much <idiom> مقدار زیاد
data value مقدار داده
critical valve مقدار بحرانی
certificate of quantity گواهی مقدار
parameters مقدار ثابت
parameter مقدار ثابت
drib مقدار کمی
voltaism مقدار ولتاژبرق
dose مقدار مجاز
proportions شباهت مقدار
proportion شباهت مقدار
theoretical value مقدار نظری
thermal power مقدار حرارتی
threshold value مقدار استانه
trace compounds ترکیبات کم مقدار
transmittance مقدار عبور
true value مقدار حقیقی
eigenvalue ویژه مقدار
constatnt مقدار ثابت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com