Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
somewhat
مقدار نامعلومی تاحدی
Other Matches
to some extent
تاحدی
partly
تاحدی
kind of
تاحدی
prettier
تاحدی
prettiest
تاحدی
pretty
تاحدی
prettify
تاحدی
in a sense
تاحدی
cretain
تاحدی اطمینان
semis
نیمه تاحدی
squarish
تاحدی چهارگوش
semi
نیمه تاحدی
doubt
نامعلومی
doubting
نامعلومی
ambiguity
نامعلومی
doubts
نامعلومی
invisibleness
نامعلومی
inconspicuousness
نامعلومی
indistinctness
نامعلومی
doubted
نامعلومی
indeterminateness
نامعلومی
indefiniteness
نامعلومی
uncertainties
نامعلومی
uncertainty
نامعلومی
incertiude
نامعلومی
indecisiveness
نامعلومی
ambiguities
نامعلومی
dubiousness
نامعلومی
indetermination
بی تصمیمی نامعلومی
indistinction
نامعلومی ناشمردگی
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
iso quant
مقدار
sizes
مقدار
size
مقدار
amounts
مقدار
percentage
مقدار
percentages
مقدار
valuing
مقدار
spatter
مقدار کم
spattered
مقدار کم
spattering
مقدار کم
spatters
مقدار کم
values
مقدار
deal
مقدار
deals
مقدار
sup
مقدار
supped
مقدار
supping
مقدار
sups
مقدار
mouthful
مقدار
mouthfuls
مقدار
what
چه مقدار
batch
مقدار
batches
مقدار
quantum
مقدار
extent
حد مقدار
modicum
مقدار کم
dealt
مقدار
total
مقدار
volume
مقدار
value
مقدار
single valued
تک مقدار
truth table
دو مقدار
smidgin
مقدار کم
penny worth
مقدار کم
t value
مقدار تی
volume discount
مقدار
volumes
مقدار
scantling
مقدار
royalty tonnage
مقدار
sum
مقدار
sprinkling
مقدار کم
outturn
مقدار
summa
مقدار
soupcon
مقدار کم
quantity
مقدار
amount
مقدار
amounting
مقدار
quantities
مقدار
smidgen
مقدار کم
magnitude
مقدار
amounted
مقدار
measurment
مقدار
infinite quantity
مقدار بی نهایت
valuing
قدر مقدار
in a way
<idiom>
به مقدار از چیزی
so much
<idiom>
مقدار زیاد
threshold value
مقدار استانه
content
مقدار مندرجات
constants
مقدار ثابت
thermal power
مقدار حرارتی
theoretical value
مقدار نظری
true value
مقدار حقیقی
constant
مقدار ثابت
voltaism
مقدار ولتاژبرق
trace compounds
ترکیبات کم مقدار
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
dose
مقدار دارو
equally
<adv.>
همان مقدار
dose
مقدار مجاز
proportions
شباهت مقدار
proportion
شباهت مقدار
absorbance
مقدار جذب
parameters
مقدار ثابت
parameter
مقدار ثابت
just as well
<adv.>
همان مقدار
sales
{pl}
مقدار فروش
turn-over
مقدار فروش
turnover
مقدار فروش
mileage
مقدار کارکردموتور
mileage
مقدار کیلومتر
dosed
مقدار مجاز
dosed
مقدار دارو
values
قدر مقدار
dosing
مقدار مجاز
transmittance
مقدار عبور
value
قدر مقدار
rotation
مقدار چرخش یک شی
hoists
مقدار کشش
hoisted
مقدار کشش
hoist
مقدار کشش
dosing
مقدار دارو
doses
مقدار دارو
doses
مقدار مجاز
contenting
مقدار مندرجات
mean value
مقدار متوسط
quantity of labor
مقدار کار
quantity of leisure
مقدار فراغت
quantity of money
مقدار پول
quantity of supply
مقدار عرضه
trace element
عنصر کم مقدار
quantum of action
مقدار اثر
guest element
عنصر کم مقدار
expected value
مقدار نظری
rated quantity
مقدار اسمی
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
eigenvalue
مقدار مشخصه
eigenvalue
ویژه مقدار
rated value
مقدار نامی
quantity of demand
مقدار تقاضا
quantity of capital
مقدار سرمایه
quantity discount
مقدار تخفیف
maximum value
مقدار حداکثر
maximum ratings
مقدار حداکثر
logical value
مقدار منطقی
light value
مقدار نور
jillion
مقدار زیاد
moisture content
مقدار تری
moisture content
مقدار رطوبت
mort
مقدار زیاد
initial value
مقدار اولیه
nominal value
مقدار اسمی
optimum value
مقدار بهینه
volume of sales
مقدار فروش
drib
مقدار کمی
debit balance
مقدار بدهکاری
data value
مقدار داده
average value
مقدار میانگین
average value
مقدار متوسط
auxiliary value
مقدار کومکی
approximate value
مقدار تقریبی
an abundance of
مقدار زیاد
sign magnitude
علامت و مقدار
slather
مقدار زیاد
instantaneous value
مقدار لحظهای
algebraic value
مقدار جبری
absorbancy
مقدار جذب
absolute value
مقدار مطلق
calorific power
مقدار حرارتی
certificate of measurement
گواهی مقدار
certificate of quantity
گواهی مقدار
critical valve
مقدار بحرانی
relative value
مقدار نسبی
constatnt
مقدار ثابت
scalar value
مقدار عددی
shear value
مقدار برش
proper value
مشخصه مقدار
proper value
ویژه مقدار
characteristic root
مشخصه مقدار
sign and magnitude
علامت و مقدار
characteristic root
ویژه مقدار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com