Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
primary	مقدماتی نخستین
Search result with all words
rudimentary knowledge	دانش مقدماتی یا نخستین
Other Matches
at first a	در نخستین دید در وهله نخستین
prolegomenon	مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
precursive	مقدماتی
preliminaries	مقدماتی
elementary	مقدماتی
preliminary	مقدماتی
introductive	مقدماتی
prolusory	مقدماتی
rudimental	مقدماتی
elemental	مقدماتی
prolegomenary	مقدماتی
prodromal	مقدماتی
elementarily	مقدماتی
introductory	مقدماتی
proforma	مقدماتی
prelusive	مقدماتی
tentative	مقدماتی
preludial	مقدماتی
first	مقدماتی
preparative	مقدماتی
preparatory	مقدماتی
prolegomenous	مقدماتی
prep	مدرسه مقدماتی
primary	مقدماتی اصلی
elementary item	قلم مقدماتی
economizer	کرمکن مقدماتی
elimination heat	دوره مقدماتی
subassembly	مونتاژ مقدماتی
elementary gate	دریچه مقدماتی
interlude	نگهداری مقدماتی
preliminaries	امتحان مقدماتی
first cut	برش مقدماتی
interludes	نگهداری مقدماتی
perlim	دوره مقدماتی
preliminaries	مقدمات مقدماتی
forehearth	کوره مقدماتی
preludes	قسمت مقدماتی
prime color	رنگ مقدماتی
first aid	کمکهای مقدماتی
responsions	ازمون مقدماتی
basic course	دوره مقدماتی
basic hole	سوراخ مقدماتی
basic	اساسی مقدماتی
basic	مقدماتی اساسی
elementary	مقدماتی پایهای
basics	اساسی مقدماتی
fore exercise	تمرین مقدماتی
basic research	تحقیقات مقدماتی
basics	مقدماتی اساسی
basic training	اموزش مقدماتی
prelude	قسمت مقدماتی
bottom blown converter	مبدل دم مقدماتی
proem	رساله مقدماتی
preparative	کار مقدماتی
preparatory response	پاسخ مقدماتی
preliminary	امتحان مقدماتی
preheater	گرمکن مقدماتی
propaedeutic	تعلیمات مقدماتی
proforma invoice	سیاهه مقدماتی
heats	مسابقه مقدماتی
preliminary budget	بودجه مقدماتی
prolusion	مقاله مقدماتی
preliminary design	طرح مقدماتی
preliminary expenses	هزینههای مقدماتی
rudiment	علوم مقدماتی
preliminary investigation	بررسی مقدماتی
preliminary negotiations	مذاکرات مقدماتی
preliminary test	ازمایش مقدماتی
primary	ابتدایی مقدماتی
preliminary treatment	عملیات مقدماتی
preliminary works	کارهای مقدماتی
heat	مسابقه مقدماتی
propaedeutic	تحصیلات مقدماتی
introduction to physics	فیزیک مقدماتی
preliminaries	دور مقدماتی
junior high school	دبیرستان مقدماتی
preliminary	مقدمات مقدماتی
pretest	امتحان مقدماتی
pilot injection	تزریق مقدماتی
pilot study	بررسی مقدماتی
Travaux preparatoires	کارهای مقدماتی
preselector	سلکتور مقدماتی
precompression	تراکم مقدماتی
preparations	اقدام مقدماتی
preceding pass	کالیبر مقدماتی
preparation	اقدام مقدماتی
preliminary	دور مقدماتی
preselection	انتخاب مقدماتی
prolusion	اثر هنری مقدماتی
basic bessemer converter	مبدل مقدماتی بسمر
fundamental	اصولی مقدماتی اساسی
basic bessemer process	فرایند مقدماتی بسمر
pre load	بار کردن مقدماتی
pre heat	حرارت دادن مقدماتی
pre design estimate	براورد مقدماتی طرح
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
incipincy	وضع مقدماتی ابتدایی
incipience	وضع مقدماتی ابتدایی
preparatory students	شاگردان تهیه یا مقدماتی
supercharge	متراکم کردن مقدماتی
reconnaissance	بازدید مقدماتی اکتشاف
basic bessemer steel	فولاد مقدماتی بسمر
basic combat training	اموزش رزم مقدماتی
basic machine unit	واحد دستگاه مقدماتی
black pickling	اسید شویی مقدماتی
elementary algebra	جبر مقدماتی [ریاضی]
eliminator	برنه در دور مقدماتی
preselect	انتخاب کردن مقدماتی
protocols	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
flight	بهترین نتیجه دور مقدماتی
preliminary budget forecast	پیش بینی مقدماتی بودجه
white primary	اخذ اراء مقدماتی حزبی
literacy	فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
protocol	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
basic bessemer pig iron	اهن خام مقدماتی توماس
pretest	امتحان مقدماتی بعمل اوردن
junior college	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
strategic reconnaissance	بررسی مقدماتی وضع دشمن
first detector	نخستین
our first parents adam and eva	نخستین ما
premiers	نخستین
initialled	نخستین
initialling	نخستین
premier	نخستین
mixer	نخستین
initialed	نخستین
initialing	نخستین
initial	نخستین
mixers	نخستین
incipient	نخستین
premiered	نخستین
premieres	نخستین
first	نخستین
premiering	نخستین
quadrages ima	نخستین
proto	نخستین
premiere	نخستین
primal <adj.>	نخستین
primary	نخستین
initials	نخستین
basic relay post	پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
preparatory	تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
house of delegates	مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
initial stage	طبقه نخستین
menarche	نخستین قاعدگی
the first day	نخستین رور
prototype	نمونه نخستین
primary group	گروه نخستین
primary drive	سائق نخستین
primary productivity	فراوردگی نخستین
primary colors	رنگهای نخستین
prototypes	نمونه نخستین
prototype	نخستین بشر
primes	نخستین اولیه
as a first step <adv.>	نخستین [اولا]
trivium	دوره نخستین
the opening chapter	نخستین فصل
the first of all	نخستین همه
primed	نخستین اولیه
prime	نخستین اولیه
primary anxiety	اضطراب نخستین
octateuch	نخستین عهدعتیق
prototypes	نخستین بشر
initial movement	نخستین اقدام
at first push	در نخستین وهله
first rate	نخستین درجه
primordial	اصل نخستین
primary treatment	پاکسازی نخستین
first impression	برداشت نخستین
first hand	نخستین بازی کن
first aids	کمکهای نخستین
primary zones	نواحی نخستین
prime coat	روکش نخستین
crossover	تمرکز نخستین
by return of post	با نخستین پست
book one	جلد نخستین
springer stone	نخستین رگ پاطاق
proenomen	نام نخستین
rough coat	نخستین اندود
protomartyr	نخستین شهید
at the first onset	در نخستین وهله
at the first blush	در نخستین وهله
primary treatment	تصفیه نخستین
incipience	حالت نخستین
primary processes	فرایندهای نخستین
primary needs	نیازهای نخستین
in the egg	در مرحله نخستین
hexateuch	نخستین توریه
primary motivation	انگیزش نخستین
incipincy	حالت نخستین
primary reinforcement	تقویت نخستین
incunabula	نخستین دوره
initial expenses	هزینه نخستین
primary personality	شخصیت نخستین
his opening remarks	نخستین گفتههای وی
investigated	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
microcontroller	RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigating	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com