Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (5 milliseconds)
English
Persian
arrangement
مقررات
arrangements
مقررات
measure
مقررات
disposition
مقررات
regulations
مقررات
provisions
مقررات
precept
مقررات
precepts
مقررات
regulation
مقررات
requirement
مقررات
Other Matches
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
military doctorine
مقررات نظامی
laws of the game
مقررات مسابقه
instruction for assembly
مقررات نصب
control measures
مقررات کنترلی
ordinance
مقررات محلی
ordinances
مقررات محلی
infraction
نقض مقررات
government regulation
مقررات دولتی
holding
نقض مقررات
army regulation
مقررات ارتشی
by law
طبق مقررات
by rule
طبق مقررات
mounting instruction
مقررات نصب
The regulations in force .
مقررات جاری
trancscendent
ماورای مقررات
disciplinary regulation
مقررات انضباطی
standard specification
مقررات استاندارد
operating instruction
مقررات کار
institute
اصل قانونی مقررات
illegally
برخلاف قانون و مقررات
assembly instrudactions
مقررات یا دستورات نصب
manual
مقررات کتاب راهنما
To be observant of the regulations .
ملاحظه مقررات را کردن
illicit
نا مشروع مخالف مقررات
conditions
مقررات و شرایط اسبدوانی
ruled based deduction
استنباط بر مبنای مقررات
officialism
رسمیت مقررات اداری
tariff regulations
مقررات تعرفه بندی
instituted
اصل قانونی مقررات
institutes
اصل قانونی مقررات
instituting
اصل قانونی مقررات
red tape
مقررات دست و پاگیر
sanctioned laws
قوانین یا مقررات مصوبه
lodge-books
کتاب مقررات معماری
discipline and adjustment board
هیئت تدوین مقررات انضباطی
inland rules
مقررات حرکت در ابهای داخلی
formally
مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
european community competition rules
مقررات رقابت در جامعه اروپا
where there is a valid reason
در موارد طبق مقررات اثبات شده
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
meter rule
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
where justified
در موارد طبق مقررات اثبات شده
regulation
نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
highway dispatch
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
road discipline
مقررات عبور و مرور روی جاده
in duly substantiated cases
در موارد طبق مقررات اثبات شده
inspector
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
deviations
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
unmilitary
بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
There is an outcry against these regulations.
همه از این مقررات فریادشان بلند است
deviation
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
curfews
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
prodify
تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
last chance rule
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
expedite rule
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
curfew
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
inspectors
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
observers
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
customs of the services
مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
fouls
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
arms control measures
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
martial law
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com