English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
tariff regulations مقررات تعرفه بندی
Other Matches
tariffs تعرفه گمرگی تعرفه بندی کردن
tariff تعرفه گمرگی تعرفه بندی کردن
tariff classification تعرفه بندی
tariff kisting فهرست بندی تعرفه ها
impost تعرفه بندی کردن
brussels nomenclature طبقه بندی تعرفه برکسل
brussels nomenclature رده بندی تعرفه بروکسل
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
tariffs تعرفه
tariff تعرفه
raiway tariff تعرفه
customs tariff تعرفه گمرکی
custom tariff تعرفه گمرکی
general tariff تعرفه عمومی
tariff schedule جدول تعرفه
domestic tariff تعرفه داخلی
fitness report تعرفه خدمتی
import charge تعرفه واردات
tariff تعرفه گمرکی
tariffs تعرفه گمرکی
base rate تعرفه مبنا
customs duty تعرفه گمرکی
import tariff تعرفه واردات
export duty تعرفه صادرات
export charge تعرفه صادرات
export tariff تعرفه صادرات
base rates تعرفه مبنا
protective tariffs تعرفه حمایتی
prohibitive tariff تعرفه ممانعتی
tariff عوارض تعرفه گمرکی
tariffs عوارض تعرفه گمرکی
brussels nomenclature تعرفه گمرکی بروکسل
railroad tariff تعرفه راه اهن
flexible tariff تعرفه انعطاف پذیر
railway rates تعرفه یا کرایههای راه اهن
annual average score میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
general agreement on tariff & trade (gat موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت
arrangement مقررات
provisions مقررات
arrangements مقررات
measure مقررات
requirement مقررات
precept مقررات
precepts مقررات
disposition مقررات
regulation مقررات
regulations مقررات
standard specification مقررات استاندارد
government regulation مقررات دولتی
control measures مقررات کنترلی
holding نقض مقررات
infraction نقض مقررات
trancscendent ماورای مقررات
operating instruction مقررات کار
ordinance مقررات محلی
mounting instruction مقررات نصب
army regulation مقررات ارتشی
instruction for assembly مقررات نصب
disciplinary regulation مقررات انضباطی
by rule طبق مقررات
military doctorine مقررات نظامی
ordinances مقررات محلی
by law طبق مقررات
laws of the game مقررات مسابقه
The regulations in force . مقررات جاری
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
assembly instrudactions مقررات یا دستورات نصب
illicit نا مشروع مخالف مقررات
officialism رسمیت مقررات اداری
illegally برخلاف قانون و مقررات
conditions مقررات و شرایط اسبدوانی
red tape مقررات دست و پاگیر
To be observant of the regulations . ملاحظه مقررات را کردن
instituted اصل قانونی مقررات
institute اصل قانونی مقررات
lodge-books کتاب مقررات معماری
manual مقررات کتاب راهنما
instituting اصل قانونی مقررات
institutes اصل قانونی مقررات
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
ruled based deduction استنباط بر مبنای مقررات
inland rules مقررات حرکت در ابهای داخلی
discipline and adjustment board هیئت تدوین مقررات انضباطی
formally مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
regulation نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
in duly substantiated cases در موارد طبق مقررات اثبات شده
where there is a valid reason در موارد طبق مقررات اثبات شده
poached برخلاف مقررات شکار صید کردن
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
where justified در موارد طبق مقررات اثبات شده
poaches برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach برخلاف مقررات شکار صید کردن
meter rule مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
road discipline مقررات عبور و مرور روی جاده
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
prodify تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
unmilitary بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
deviations از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
curfews مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
curfew مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
inspector داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspectors داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
There is an outcry against these regulations. همه از این مقررات فریادشان بلند است
expedite rule مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
last chance rule مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
The regulations are stI'll in force ( effect ) . این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
deviation از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
e f t a (european free trade association فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
protective tariffs تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
systems مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament طرح بندی صورت بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
begger my neighbour policy سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
observer گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
flat rate نرخ یکسان تعرفه یکسان
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
foulest فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
arms control measures مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
funiculars بندی
funicular بندی
queuing صف بندی
waterproofing اب بندی
sealing off اب بندی
lapping اب بندی
commissural بندی
snack ته بندی
patching سر هم بندی
vanation رگ بندی
neuration رگ بندی
snacks ته بندی
laced بندی
commisural بندی
humidity insulation نم بندی
queing صف بندی
articular بندی
alignments صف بندی
mud sill ته بندی
nailed up سر هم بندی
seals اب بندی
seal اب بندی
alignment صف بندی
striation خط بندی
hermetic sealing اب بندی
taping ته بندی
trimerous سه بندی
humidity insulation اب بندی
skelton استخوان بندی
factions دسته بندی
pagination صفحه بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com