Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
manual
مقررات کتاب راهنما
Other Matches
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
lodge-books
کتاب مقررات معماری
directories
کتاب راهنما
guide book
کتاب راهنما
directory
کتاب راهنما
guided
کتاب راهنما
guidebooks
کتاب راهنما
guidebook
کتاب راهنما
guide
کتاب راهنما
guides
کتاب راهنما
handbook
کتاب راهنما رساله
handbooks
کتاب راهنما رساله
primers
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
primer
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
capitulary
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
deuteronomic
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
lodestaror load
ستاره راهنما راهنما
readers
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
regulation
مقررات
measure
مقررات
arrangement
مقررات
precepts
مقررات
requirement
مقررات
disposition
مقررات
regulations
مقررات
precept
مقررات
provisions
مقررات
arrangements
مقررات
trancscendent
ماورای مقررات
The regulations in force .
مقررات جاری
military doctorine
مقررات نظامی
infraction
نقض مقررات
ordinance
مقررات محلی
disciplinary regulation
مقررات انضباطی
ordinances
مقررات محلی
instruction for assembly
مقررات نصب
standard specification
مقررات استاندارد
control measures
مقررات کنترلی
army regulation
مقررات ارتشی
operating instruction
مقررات کار
laws of the game
مقررات مسابقه
mounting instruction
مقررات نصب
holding
نقض مقررات
by rule
طبق مقررات
by law
طبق مقررات
government regulation
مقررات دولتی
institute
اصل قانونی مقررات
illicit
نا مشروع مخالف مقررات
illegally
برخلاف قانون و مقررات
red tape
مقررات دست و پاگیر
assembly instrudactions
مقررات یا دستورات نصب
conditions
مقررات و شرایط اسبدوانی
To be observant of the regulations .
ملاحظه مقررات را کردن
instituted
اصل قانونی مقررات
institutes
اصل قانونی مقررات
officialism
رسمیت مقررات اداری
ruled based deduction
استنباط بر مبنای مقررات
sanctioned laws
قوانین یا مقررات مصوبه
instituting
اصل قانونی مقررات
tariff regulations
مقررات تعرفه بندی
european community competition rules
مقررات رقابت در جامعه اروپا
formally
مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
discipline and adjustment board
هیئت تدوین مقررات انضباطی
inland rules
مقررات حرکت در ابهای داخلی
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
road discipline
مقررات عبور و مرور روی جاده
meter rule
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
where justified
در موارد طبق مقررات اثبات شده
where there is a valid reason
در موارد طبق مقررات اثبات شده
regulation
نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
highway dispatch
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
in duly substantiated cases
در موارد طبق مقررات اثبات شده
inspectors
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
curfews
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
curfew
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
inspector
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
deviations
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
prodify
تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
There is an outcry against these regulations.
همه از این مقررات فریادشان بلند است
expedite rule
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
deviation
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
last chance rule
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
unmilitary
بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
adviser
راهنما
keynote
راهنما
keynotes
راهنما
consultant
راهنما
conductor
راهنما
road book
راهنما
conductors
راهنما
advisor
راهنما
index
: راهنما
indexed
: راهنما
indexes
: راهنما
adviser
راهنما
key
راهنما
pathfinder
راهنما
pathfinders
راهنما
indicator
راهنما
usherettes
راهنما
directories
راهنما
usherette
راهنما
flagman
راهنما
beacon
راهنما
cicerone
راهنما
border line
خط راهنما
usher
راهنما
ushered
راهنما
ushering
راهنما
semaphore
راهنما
german shepherd
سگ راهنما
guideless
بی راهنما
beacons
راهنما
directory
راهنما
polestar
راهنما
pilot master
سر راهنما
pace maker
راهنما
lodestar
راهنما
loadstar
راهنما
ushers
راهنما
guides
راهنما
jig
راهنما
clues
راهنما
clue
راهنما
legends
راهنما
legend
راهنما
guided
راهنما
guide
راهنما
jigs
راهنما
manual
راهنما
guideline
راهنما
systems
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
directrix
هادی خط راهنما
guide pin
پین راهنما
guide flag
پرچم راهنما
guide slot
شیار راهنما
guide nut
شیار راهنما
guide edge
لبه راهنما
guide cam
بادامک راهنما
lead can
بادامک راهنما
guide collar
طوقه راهنما
pilot cell
پیل راهنما
guide column
ستون راهنما
guide cylinder
استوانه راهنما
pilot brush
زغال راهنما
guide drum
طبلک راهنما
tutors
استاد راهنما
pilot charges
هزینههای راهنما
guide pipes
لولههای راهنما
directory
فهرست راهنما
directory
دفترچه راهنما
hand post
پنجه راهنما
key map
نقشه راهنما
leadingquestion
پرسش راهنما
leading edge
لبه راهنما
leadden limbs
پیشرو راهنما
idle pulley
قرقره راهنما
key plan
نقشه راهنما
key map
نقشه راهنما
index map
نقشه راهنما
indicating lamp
چراغ راهنما
signal
نشان راهنما
signaled
نشان راهنما
directories
دفترچه راهنما
guide rail
ریل راهنما
guide rail
شینه راهنما
guide rod
میله راهنما
lodestar
ستاره راهنما
leader
راهنما فرمانده
guide roller
غلطک راهنما
leaders
راهنما فرمانده
training wall
دیواره راهنما
guideboard
تخته راهنما
guideboard
صفحه راهنما
loadstar
ستاره راهنما
directories
فهرست راهنما
signalled
نشان راهنما
guide vane
تیغه راهنما
callout
نوشته راهنما
directress
هادی خط راهنما
volume table of constants
فهرست راهنما
advisers
راهنما رهنمون
advisors
راهنما رهنمون
guide
ناو راهنما
guidance
راهنما رهبری
advisor
راهنما رهنمون
finger post
تیر راهنما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com