Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
feather bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather-bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
Other Matches
the iron interest
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
interested parties
اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
artificial persons
اشخاص حقوقی
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
infant
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infants
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
inland duty
حقوقی که از بازرگانی دردرون کشور گرفته میشود
equitable mortgage
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
warehousing system
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
retaining fee
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
object code
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
object module
واحد مقصود ماژول مقصود
object code
برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
payment on account
آنچه علی الحساب پرداخت میشود
freight payable at destination
هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
fpad
هزینه حمل درمقصد پرداخت میشود
PGP
یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
pos
محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
ransoms
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
promotion money
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
premium
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
wharfage
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
ransom
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
toll traverse
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
docl pass
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
appearance money
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
postpaid
پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
disinterest
بی علاقه کردن بی علاقه شدن
commision agent
نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
strike pay
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
five fundamental economic questions
چه کسانی تولیدکنند
charges forward
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
the iron interest
کسانی که در اهن کار می کنند
the church militant
همه کسانی که در راه دین مسیحی می جنگند
He works day and night (round the clock).
روز وشب کارمی کند
incorporate
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporates
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporating
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
rolls of honour
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
roll of honour
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
euthanasia
مرگ یا قتل کسانی که دچار مرض سخت و لاعلاجند
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
He was working like the devil.
مثل شیطان کارمی کرد(پرتلاش)
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
evolutionism
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
in house training
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
The car is now in perfect running order .
اتوموبیل الان دیگه مرتب وخوب کارمی کند
exclusion principle
اگر بتوان مانع استفاده کالا توسط کسانی که حاضر بپرداخت هزینه
banns
اعلان پیشنهاد ازدواج درکلیساتا کسانی که اعتراضی به صلاحیت زوجین دارنداطلاع دهند
idealism
روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
reserved character
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
record
رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
He always works best under pressure .
اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
work file
نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
judge advocate general
رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
reserved character
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
class b allotment
کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
wells
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
well
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
asylums
حقی است که به موجب ان هردولت میتواند کسانی را که به علل سیاسی به خاک او یاسفارتخانه اش می گریزند راپناه دهد
asylum
حقی است که به موجب ان هردولت میتواند کسانی را که به علل سیاسی به خاک او یاسفارتخانه اش می گریزند راپناه دهد
sag wagon
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
electronic
قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
save
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saved
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
omnium gatherum
مجموعه اشخاص
personae
اشخاص یک کتاب
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
personas
اشخاص یک کتاب
person perception
ادراک اشخاص
persona
اشخاص یک کتاب
few men
اشخاص کمی
displaced persons
اشخاص پناهنده
many a man
بسا اشخاص
these people
این اشخاص
natural persons
اشخاص طبیعی
so many menŠso many minds
هر چه اشخاص بیشتر
many persons
خیلی اشخاص
many people
خیلی اشخاص
great persons
اشخاص بزرگ
meanings
مقصود
meaning
مقصود
design
مقصود
designs
مقصود
innuendo
مقصود
innuendoes
مقصود
no offences was meant
مقصود
objecting
مقصود
innuendos
مقصود
significance
مقصود
objective
مقصود
objectives
مقصود
point
مقصود
objects
مقصود
objected
مقصود
indirect objects
مقصود
object
مقصود
purposelessly
مقصود
direct objects
مقصود
objectless
بی مقصود
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
adhominem
حمله یا اعتراض به اشخاص
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
through the grapevine
<idiom>
از اشخاص دیگری پرسیدن
dog paddle
شنای اشخاص مبتدی
criss-crossing
امضای اشخاص بیسواد
inter alia
میان اشخاص دیگر
blacklisted
صورت اشخاص بدحساب
criss-crosses
امضای اشخاص بیسواد
blacklisting
صورت اشخاص بدحساب
withindoors
اشخاص داخل منزل
offences against persons
جرائم بر علیه اشخاص
panel
صورت اسامی اشخاص
panels
صورت اسامی اشخاص
blacklists
صورت اشخاص بدحساب
blacklist
صورت اشخاص بدحساب
criss-crossed
امضای اشخاص بیسواد
criss-cross
امضای اشخاص بیسواد
to suck eggs
اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
misconstrued
در فهمیدن مقصود
object module
واحد مقصود
object program
برنامه مقصود
object language
زبان مقصود
misconstruing
در فهمیدن مقصود
target disk
دیسک مقصود
misconstrues
در فهمیدن مقصود
object routin
روال مقصود
object machine
ماشین مقصود
misconstrue
در فهمیدن مقصود
purposive
متضمن مقصود
objective language
زبان مقصود
purposes
غرض مقصود
purposes
هدف مقصود
purpose
غرض مقصود
object code
دستورالعمل مقصود
he has an a. to grind
مقصود دارد
to what end?
برای چه مقصود
ideas
مقصود معنی
inexpressive
نرساننده مقصود
object computer
کامپیوتر مقصود
sentiment
نیت مقصود
nonce
مقصود فعلی
purpose
هدف مقصود
purposefully
با داشتن مقصود
idea
مقصود معنی
target language
زبان مقصود
target program
برنامه مقصود
lonely hearts
اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
common touch
استعدادایجاد حس همدردی وتعاون در اشخاص
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
subjects of international law
اشخاص حقوق بین الملل
high-powered
مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
epos
سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
virtual
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
object deck
دسته کارت مقصود
To achieve ones object ( aim ) .
به مقصود خود رسیدن
i misapprehended him
مقصود او را درست نفهمیدم
drifts
مقصود جریان اهسته
And exactly what do you mean by that ?
مقصود ؟( درمقام اعتراض )
proposition
مقصود قیاس منطقی
drifting
مقصود جریان اهسته
drifted
مقصود جریان اهسته
drift
مقصود جریان اهسته
propositioning
مقصود قیاس منطقی
for the nonce
برای مقصود فعلی
now what did you mean by it
مقصود شماچه بود
propositioned
مقصود قیاس منطقی
propositions
مقصود قیاس منطقی
This lamp burns kerosene.
این چراغ نفت می سوزاند ( با نفت کارمی کند )
apportionment
تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
dais
سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
round up
جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
intelligentsia
اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com