Dictiornary-Farsi | مقطع کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
lobule	مقطع کوچک


Other Matches

diffuser area ratio	نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage	درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
section	مقطع
profiled	مقطع
profile	مقطع
cross section	مقطع
profiles	مقطع
profiling	مقطع
sections	مقطع
tablature	مقطع
cutting	مقطع
segments	مقطع
segment	مقطع
cross reaction	سطح مقطع
cross section	مقطع عرضی
half section	نیم مقطع
oblique section	مقطع اریب
rectangular section	مقطع مستطیلی
coil section	مقطع بوبین
airfoil	مقطع ایرودینامیکی
compact section	مقطع فشرده
structural section	مقطع سازهای
conic section	مقطع مخروطی
circular cross section	مقطع گرد
oblique section	مقطع مایل
sectional area	سطح مقطع
aerofoil	مقطع ایرودینامیکی
root section	مقطع ریشه
areas	سطح مقطع
area	سطح مقطع
cross section area	سطح مقطع
necking	تنگی مقطع
cross section	سطح مقطع
profile	مقطع عرضی
transverse section	مقطع عرضی
soil profile	مقطع خاک
profiled	مقطع عرضی
transition section	مقطع تبدیل
profiling	مقطع عرضی
profiles	مقطع عرضی
absorption cross section	مقطع جذب
trough section	مقطع ناودانی
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
egg shaped section	مقطع تخم مرغی
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
transection	برش یا مقطع عرضی
cross section	سطح مقطع موثر
cross sectional area	سطح مقطع عرضی
horseshoe shaped section	مقطع نعل اسبی
vintage model	الگوی مقطع زمانی
cross section	سطح مقطع عرضی
work surfaces	سطح مقطع اصلی
box section	مقطع قوسی سکل
work surface	سطح مقطع اصلی
cross sectional data	داده ها در یک مقطع زمانی
interrupted quick flashing light	چشمک زن تند مقطع
intermediate frequency section	مقطع فرکانس میانی
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
box spar	تیرکهای با مقطع مربع
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
winding crodd section	سطح مقطع سیم پیچی
flumming	تنگ کردن مقطع جریان اب
con di nozzle	نازل موتورجت با مقطع همگرا
blade station	موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
form grind	سنگ زدن در مقطع طولی
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
uncurtailed bars	ارماتور بدون تقلیل مقطع
podite	مقطع با بند پای بندپایان
syllabify	تقسیم به هجای مقطع کردن
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
rhombus wing	بالی با سطح مقطع متقارن
standard egg section	مقطع تخم مرغی شکل معمولی
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
syllabary	جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
three square	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
parallel aerofoil	ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
poiseuille flow	جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
hachures	خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
mandrel	جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi	کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
barns	واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn	واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
lobation	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
variable area nozzle	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
contraction ratio	نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
syllables	جزء کلمه مقطع کلمه
syllable	جزء کلمه مقطع کلمه
profile drag	پسای مقطع پسای نیمرخ
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
at this age	[در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
plumelet	پر کوچک
pint size	کوچک
puny	کوچک
minus cule	کوچک
pint-size	کوچک
minor	کوچک
culvert	پل کوچک
pipsqueak	کوچک
pilule	حب کوچک
pillule	حب کوچک
tiddliest	کوچک
tiddlier	کوچک
petit	کوچک
runty	کوچک
minuscule	کوچک
culverts	پل کوچک
pipsqueaks	کوچک
seed bud	پر کوچک
thumbnails	کوچک
thumbnail	کوچک
bantams	کوچک
bantam	کوچک
venule	رگ کوچک
little	کوچک
minute	کوچک
dimmers	کوچک
petty	کوچک
weensy	کوچک
short ton	تن کوچک
plumule	پر کوچک
small fry	کوچک
small	کوچک
smaller	کوچک
ponceau	پل کوچک
fractional	کوچک
smallest	کوچک
whiffet	سگ کوچک
diminutive	کوچک
tiddly	کوچک
canis minor	سگ کوچک
gracile	کوچک
cerebellum	مخ کوچک
dinky	کوچک
exiguousness	کوچک
half pint	کوچک
micros	کوچک
micro	کوچک
floret	گل کوچک
canis minoris	سگ کوچک
fortalice	دژ کوچک
weeny	کوچک
ickle	کوچک
imminution	کوچک
weenier	کوچک
weeniest	کوچک
cock boat	کرجی کوچک
squirted	فواره کوچک
ductule	لوله کوچک
petit mal	صرع کوچک
dribblet	مبلغ کوچک
pedicel	پای کوچک
pouch	کیسه کوچک
squirt	فواره کوچک
pedicel	ساقه کوچک
squirting	فواره کوچک
squirts	فواره کوچک
cockboat	کرجی کوچک
cracker	کلوچه کوچک
pilot motor	موتور کوچک
crackers	کلوچه کوچک
pickaninny	بچه کوچک
picaninny	بچه کوچک
pianette	پیانوی کوچک بم
phoneme	صدای کوچک
twigs	: شاخه کوچک
phlyctenule	تاول کوچک
petty offence	جرم کوچک
twig	: شاخه کوچک
pettily	بطور کوچک
coffeehouse	کافه کوچک
cockle shell	کرجی کوچک
pouches	کیسه کوچک
peccabillo	گناه کوچک
pinpoints	چیز کوچک
tip	سر صفحه کوچک
tipping	سر صفحه کوچک
nutlet	هسته کوچک
inlet	خلیج کوچک
nutlet	فندق کوچک
inlets	خلیج کوچک
negrillo	زنگی کوچک
splint	برامدگی کوچک
miniaturization	کوچک سازی
notelet	یادداشت کوچک
pinpointing	چیز کوچک
pinpointed	چیز کوچک
cloudlet	ابر کوچک
papilla	برامدگی کوچک
ductule	مجرای کوچک