Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
anagram
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
anagrams
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
Other Matches
anastrophe
قلب عبارت کلمات مقلوب
apodosis
مکمل جملهء شرطی نتیجه جملهء شرطی
acephalo
که با کلمات دیگر ترکیب میشود
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
wordprocessing
شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
disembroil
ازدرهم برهمی دراوردن رهاکردن
hypertext
سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه
yalta conference
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Web page
فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
slice
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
converted
مقلوب کردن
converts
مقلوب کردن
converting
مقلوب کردن
convert
مقلوب کردن
spelling checker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
in a lump sum
جملهای
sentential
جملهای
binomial
دو جملهای
in bulk
جملهای
binomial coefficient
ضریب دو جملهای
binomial distribution
توزیع دو جملهای
binomial expansion
بسط دو جملهای
polynominal
چند جملهای
binomial theorem
قضیه دو جملهای
sentential form
صورت جملهای
multinomial
چند جملهای
polynomial
چند جملهای
khamseh
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
polynomial function
تابع چند جملهای
polynomial code
رمز چند جملهای
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
radar netting
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
integrand
جملهای که باید تابع اولیه ان را گرفت
loose sentence
جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
sentence fragment
جملهای که ازلحاظ دستوری کامل نیست
epanastrophe
شروع جملهای باهمان کلمه که دراخرجمله پیش بوده است
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
VIPs
مخفف کلمات
code word
کلمات رمزی
verbalist
منقد کلمات
the f. words
کلمات زیرین
logion
کلمات قصار
contents
کلمات یک نامه
code words
کلمات رمزی
spate
سیل کلمات
addressing
و کلمات افست
i ran the words through
ان کلمات را خط زدم
control words
کلمات کنترلی
terminology
کلمات فنی
declension
صرف کلمات
word salad
سالاد کلمات
terminologies
کلمات فنی
VIP
مخفف کلمات
play on words
<idiom>
بازی با کلمات
word of mouth
کلمات مصطلح
shan't
مخفف کلمات not shall
apothegm
کلمات قصار
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
permutation table
جدول کلمات رمز
phonetic alphabet
کلمات قراردادی مخابراتی
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
deleting
بریدن کلمات یک متن
delete
بریدن کلمات یک متن
aphorize
کلمات قصار گفتن
opposites test
ازمون کلمات متضاد
aphorisms
پند کلمات قصار
deleted
بریدن کلمات یک متن
euphony
خوش اهنگی کلمات
end spell
خاتمه کلمات رمز
malapropism
سوء استعمال کلمات
aphorism
پند کلمات قصار
charade
جدول کلمات متقاطع
padding
کلمات یارکوردهای ساختگی
crossword puzzle
جدول کلمات متقاطع
she'd
مخفف کلمات had sheوwould she
deletes
بریدن کلمات یک متن
in so many words
با عین این کلمات
phonics
تلفظ وهجاهای کلمات
voder
یک ترکیب کننده کلمات
jive
کلمات بیهوده واحمقانه
jived
کلمات بیهوده واحمقانه
jives
کلمات بیهوده واحمقانه
reserved words
کلمات ذخیره شده
wordage
کلمات واژه بندی
Acrimonious words
کلمات تلخ و نیشدار
prowords
کلمات جلوی جملات
word square
جدول کلمات متقاطع
jiving
کلمات بیهوده واحمقانه
talk down to someone
<idiom>
از کلمات ساده استفاده کردن
awol
مخفف کلمات leave absentwithout
navigation
چند رسانهای با کلمات کلیدی
posies
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
heading
کلمات ابتدای هر صفحه متن
headings
کلمات ابتدای هر صفحه متن
sweet words (voice,sleep
کلمات ( صدا خواب )شیرین
helmintho
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
helminth
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
word
تعداد کلمات در فایل یا متن
semantics
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
gulped
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
wpm
تعداد کلمات دردقیقه inute
epigrammatic
وابسته به لطیفه و کلمات قصار
oxymoron
استعمال کلمات مرکب متضاد
oxymoron
استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
header
کلمات در بالای صفحه متن
SOS
مخفف کلمات ship our save
syllabary
فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
headers
کلمات در بالای صفحه متن
gulp
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
posy
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
gulping
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
worded
تعداد کلمات در فایل یا متن
gulps
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
diabolo
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabol
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
chains
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
slobbers
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
wac
حروف اول کلمات armycorps s"women
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kilos
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
cardio
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardia
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
A dictionary tell you what words mean .
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
kilo
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
cardi
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
slobbering
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
speech
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
lipreading
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
speech
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
epexegesis
کلمات افزوده شده برای توضیح
speeches
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
speeches
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
slobber
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
purists
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
keying material
مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
purist
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
cunclude
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
logogram
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
diachrony
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
logograph
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
interfuse
در هم ریختن
interfusion
در هم ریختن
affution
ریختن
affuse
ریختن
spill
ریختن
lash vi
ریختن
pours
ریختن
pouring
ریختن
strewn
ریختن
dump
ریختن
to water
آب ریختن
sands
شن ریختن
sand
شن ریختن
mixing
در هم ریختن
skink
ریختن
affose
ریختن
infuse
ریختن
infusing
ریختن
spilled or spilt
ریختن
strews
ریختن
shedding
ریختن
to take to one's legs
ریختن
sheds
ریختن
strewing
ریختن
disassemble
به هم ریختن
disembogue
ریختن
strewed
ریختن
strew
ریختن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com