English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
conjuncture ملاقات تصادفی
Search result with all words
It was a mere accident that we met. ملاقات ما کاملا تصادفی ( اتفاقی ) بود
Other Matches
appointment قرار ملاقات وعده ملاقات
appointments قرار ملاقات وعده ملاقات
random process جریان تصادفی فرایند تصادفی
ems dispatch تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
visits ملاقات
visiting ملاقات
visited ملاقات
visit ملاقات
linkup ملاقات
meetings ملاقات میتینگ
revisiting ملاقات مجدد
date [appointment] قرار ملاقات
resorted ملاقات مکرر
revisited ملاقات مجدد
revisit ملاقات مجدد
visiting hours ساعات ملاقات
trysts قرار ملاقات
revisits ملاقات مجدد
appointed day قرار ملاقات
meeting ملاقات میتینگ
resorts ملاقات مکرر
audience ملاقات رسمی
audiences ملاقات رسمی
meetings ملاقات اجتماع
meeting ملاقات اجتماع
appointment قرار ملاقات
resort ملاقات مکرر
callers ملاقات کننده
appointed day وعده ملاقات
stop by <idiom> ملاقات کردن
tryst قرار ملاقات
gang up ملاقات کردن
concourse محل ملاقات
meeter ملاقات کننده
official meeting ملاقات رسمی
date [appointment] وعده ملاقات
concourses محل ملاقات
caller ملاقات کننده
appointments وعده ملاقات
appointment وعده ملاقات
obtain an appointment وقت ملاقات گرفتن
revisiting دوباره ملاقات کردن
revisits دوباره ملاقات کردن
visitant ملاقات کننده مهاجر
redezvous رانده وو محل ملاقات
revisited دوباره ملاقات کردن
revisit دوباره ملاقات کردن
make an appointment قرار ملاقات گذاشتن
appointed days قرار های ملاقات
appointments قرار های ملاقات
assignations قرار ملاقات واگذاری
assignation قرار ملاقات واگذاری
appointed days وعده های ملاقات
appointments وعده های ملاقات
dates [appointments] وعده های ملاقات
schedule an appointment قرار ملاقات گذاشتن
trysts قرار ملاقات گذاشتن
rendezvous قرار ملاقات گذاشتن
dates [appointments] قرار های ملاقات
tryst قرار ملاقات گذاشتن
redezvous وعده ملاقات اجتماع مجدد
keep an appointment قبول کردن قرار ملاقات
I'd like to see Mr. ... من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
meet معرفی شدن به ملاقات کردن
miss an appointment از دست دادن قرار ملاقات
meets معرفی شدن به ملاقات کردن
I have a date with my fiandee. با نامزدم قرار ملاقات دارم
lose touch with <idiom> از دست دادن شانس ملاقات وارتباط
fix someone up with someone <idiom> واسطه برای قرار ملاقات دونفر
to arrive in good time خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
conference ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conferences ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
blind dates قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
blind date قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
off balance <idiom> فراهم نکردن ،قادربه ملاقات غیرمنتظره نبودن
accidently <adv.> تصادفی
chanceful تصادفی
stochastic <adj.> تصادفی
random <adj.> تصادفی
incidentally <adv.> تصادفی
fortuitously <adv.> تصادفی
chance تصادفی
chanced تصادفی
coincidentally <adv.> تصادفی
by hazard <adv.> تصادفی
by happenstance <adv.> تصادفی
by chance <adv.> تصادفی
by a coincidence <adv.> تصادفی
by accident <adv.> تصادفی
chancing تصادفی
at random <adv.> تصادفی
as it happens <adv.> تصادفی
hazardous تصادفی
chances تصادفی
randomly تصادفی
accidental <adj.> تصادفی
accidentally <adv.> تصادفی
haphazard <adj.> تصادفی
incidental <adj.> تصادفی
adventitious <adj.> تصادفی
stochastical <adj.> تصادفی
chancier تصادفی
chanciest تصادفی
casual [not planned] <adj.> تصادفی
chancy تصادفی
contingent [accidental] <adj.> تصادفی
fortuitous <adj.> تصادفی
coincidental <adj.> تصادفی
accidental attack تک تصادفی
circumstantial تصادفی
by the way تصادفی
I dont mean to intrude . قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
stochastic regression رگرسیون تصادفی
stochastic model الگوی تصادفی
extraneous تصادفی فرعی
stochastic term جمله تصادفی
extrinsic تصادفی عارضی
meet up with <idiom> تصادفی ملاقاتکردن
by blow ضربت تصادفی
randomizing تصادفی کردن
randomized blocks بلوکهای تصادفی
random file پرونده تصادفی
randomize تصادفی کردن
randomization تصادفی کردن
chance error خطای تصادفی
stochastic term متغیر تصادفی
drop out حذف تصادفی
stochastic variable متغیر تصادفی
chance level سطح تصادفی
randomly بی هدف تصادفی
chromatic تصادفی اتفاقی
drop in درج تصادفی
accidental error خطای تصادفی
accident تصادفی ضمنی
unplanned تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
accidents تصادفی ضمنی
chance variations تغییرات تصادفی
random بی هدف تصادفی
contingent تصادفی مشروط
temerarious تند تصادفی
contingents تصادفی مشروط
randomization ارایش تصادفی
random numbers اعداد تصادفی
random number seed کاوش تصادفی
random number عدد تصادفی
random model الگوی تصادفی
random model مدل تصادفی
random file فایل تصادفی
random distribution توزیع تصادفی
random assignment گمارش تصادفی
random activity فعالیت تصادفی
random access دستیابی تصادفی
quasi random شبه تصادفی
random error خطای تصادفی
probabilistic model الگوی تصادفی
random probing پردازش تصادفی
random sample نمونه تصادفی
indeterminate error خطای تصادفی
random selection گزینش تصادفی
random variable متغیر تصادفی
random processing پردازش تصادفی
random process پویش تصادفی
sidekick تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
random sampling نمونه گیری تصادفی
supervene تصادفی روی دادن
pseudorandom number عدد شبه تصادفی
pseudo random number عدد شبه تصادفی
random processing با دست یابی تصادفی
random فکر تصادفی غیرعمدی
random sample نمونه گیری تصادفی
randomly فکر تصادفی غیرعمدی
random logic design طرح منطقی تصادفی
nonrandom sample نمونه غیر تصادفی
semirandom access دستیابی نیمه تصادفی
nonrandom variable متغیر غیر تصادفی
earth fault اتصال به زمین تصادفی
random number generator مولد عدد تصادفی
random number generator مولد اعداد تصادفی
obiter dictum بیان ضمنی و تصادفی
stranding به گل نشستن تصادفی کشتی
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
ram حافظه با دستیابی تصادفی emory
systematic random sampling نمونه گیری تصادفی منظم
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
rammed حافظه با دستیابی تصادفی emory
rams حافظه با دستیابی تصادفی emory
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
randomize بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
dynamic ram حافظه دستیابی تصادفی پویا
agendas لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
agenda لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
calendar program ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
random number برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com