English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (2 milliseconds)
English Persian
he takes no notice of it ملتفت نمیشود
Other Matches
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
he takes no notice of it ملتفت
recogizant ملتفت
attentive ملتفت
conscious باخبر ملتفت
aware ملتفت موافب
understands ملتفت شدن
understand ملتفت شدن
see-through ملتفت شدن
see through ملتفت شدن
learnt ملتفت شدن
mind your eye ملتفت باشید
sensible of a peril ملتفت خطر
to take notice ملتفت شدن
mined your eye ملتفت باش
to come to know ملتفت شدن
i took no notice of him ملتفت او نشدم
mindful of anything ملتفت چیزی
beware ملتفت بودن
noticing ملتفت شدن دیدن
notice ملتفت شدن دیدن
noticed ملتفت شدن دیدن
notices ملتفت شدن دیدن
the baby takes notice بچه ملتفت است
take heed of what you say ملتفت باشیدکه چه می گویید
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
it is to be noted that باید ملتفت بود که
to find out ملتفت شدن فهمیدن
to take care باحذربودن ملتفت بودن
mind موافبت کردن ملتفت بودن
coscious هوشیار- بهوش- ملتفت-اگاه
minds موافبت کردن ملتفت بودن
minding موافبت کردن ملتفت بودن
to take notice ملتفت بودن توجه کردن
to not be [any] the wiser <idiom> ملتفت نشدن [با وجود نشانه ها و توضیحات]
to stay on the ball <idiom> تند ملتفت شدن و واکنش نشان دادن
fat is insoluble in water چربی در اب حل نمیشود
The door is jammed. در باز نمیشود.
non placer موافقت نمیشود
impossible to get hold of نمیشود گیر آورد
indelible pencil مدادی که خط ان پاک نمیشود
oil is immiscible with water روغن با اب امیخته نمیشود
no two leaves are identical دو برگ یکی نمیشود
exclusive آنچه شامل نمیشود
non-starter طرحی که انجام نمیشود
leakages به خزانه وارد نمیشود
leakage به خزانه وارد نمیشود
non-starters طرحی که انجام نمیشود
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
that does not f. این دلیل نمیشود
confedration of states دولت جدیدی تشکیل نمیشود
no pay nowork پول ندهندکار هم کرده نمیشود
the law is not retrospective قانون عطف به ماسبق نمیشود
He is not to be relied upon. نمیشود به او [مرد] اتکا کرد.
law fallen into desuetude قانونی که دیگر اجرا نمیشود
no pains no gains نابرده رنج گنج میسر نمیشود
mistake of law is no defence اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
ignorance of the law is no defence جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
fine words butter no parsnips بحلوابحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
inactive آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
fair words butter no parsnips به حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
blind hole سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
an impersonal deity خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
acid fast دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
maskable سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
variables داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
crush hat کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود
variable داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
prize courts به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
non sequitur nonsensical نتیجه غیر منطقی بر نمیاید این دلیل نمیشود
luggable کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
inactive پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود
morganatic marriage عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
full که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
fullest که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
baseband روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
blind keyboard صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
dead time زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
junk پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
garbage سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
it is impossible to live there نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
softest حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
voluntary manslaughter قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com