Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
landsman
ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
Other Matches
deck hands
ملوان ساده
deck hand
ملوان ساده
There's more to come.
<idiom>
هنوز تموم نشده.
[هنوز ادامه داره]
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
kind of
تا درجهای
dial graduation
مقیاس درجهای
degree gradution
مقیاس درجهای
degree gradution
تقسیم بندی درجهای
dial graduation
تقسیم بندی درجهای
hot tempering
سخت گردانی درجهای
The football players are warming up before the game ( match) .
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
wide angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
flashingpoint
درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
flashpoint
درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
flashpoints
درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
wide-angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
basic
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
unwashed
حمام نگرفته
unshapen
شکل نگرفته
unshaped
شکل نگرفته
uninspired
الهام نگرفته
clean fingered
رشوه نگرفته
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
wraparound
چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
unquestioned
مورد بازپرسی قرار نگرفته
unclassified
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
viewless
مورد نظر قرار نگرفته
undergrad u te
شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
unschooled
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
The picture is not straight .
عکس کج است ( راست قرار نگرفته )
uninitialized
ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
seamen
ملوان
mariners
ملوان
leatherneck
ملوان
matelot
ملوان
shipman
ملوان
seagoer
ملوان
an old salt
ملوان
mariner
ملوان
jack tar
ملوان
deck gang
ملوان
buscarel
ملوان
gob
ملوان
flatfoot
ملوان
sailor
ملوان
seaman
ملوان
galoot
ملوان
gobs
ملوان
sailors
ملوان
Shanghai
ربودن ملوان
to go to sea
ملوان شدن
sea chest
صندوقچه ملوان
lands man
ملوان ناازموده
bowman
ملوان سینه
boatswain's party
گروه ملوان
deck gang
ملوان پل کشتی
landsman
ملوان نا ازموده
go to sea
ملوان شدن
deck seamanship
ملوان پل کشتی
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
limey
سرباز یا ملوان انگلیسی
sailors
ملوان قایق بادبانی
shellback
ملوان پیر وبازنشسته
sailor
ملوان قایق بادبانی
sailer
ملوان قایق بادبانی
sea dog
ملوان کهنه کار
lands man
ملوان تازه کار
sea lawyer
ملوان ایراد گیر
limeys
سرباز یا ملوان انگلیسی
raw wool
پشم خام
[پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
nonaligned
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
first lieutenant
ناوبان یکم افسر ملوان
structure
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
Master of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
lazy lines
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
lubber
ادم بی دست وپا ملوان تازه کار
barratry
خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
flying dutchman
ملوان هلندی که محکوم شد تا روز قیامت روی دریا بماند
pretensioning
پیش تنیدگی ناشی از پیوستگی بتن با میل- گردهائی که قبل از بتن ریزی تحت کشش قرار نگرفته اند
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
as yet
هنوز
nevertheless
هنوز
stillest
هنوز
still
هنوز
yet
هنوز
not yet
<adv.>
هنوز نه
stills
هنوز
stiller
هنوز
not yet
<adv.>
نه هنوز
however
هنوز
I don't know yet.
من هنوز نمیدانم.
i am yet to learnt
من هنوز نمیدانم
unborn
هنوز فاهرنشده
discontinuous wefts
پودهای منقطع
[این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
callow
جوجهای که هنوز پردرنیاورده
How can you ask?
هنوز نمی دانی؟
There is yet time.
هنوز وقت هست.
we are still above ground
هنوز زنده ایم
is he still single?
ایا هنوز تک است
It is not known yet . It is not settled yet .
هنوز معلوم نیست
his palce is still open
جای او هنوز خالی
Nobody has come yet .
هیچکس هنوز نیامده
Having hardly arrived you want to. . .
هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
maidens
اسبی که هنوز برنده نشده
The ice-cream has not set yet.
بستنی هنوز سفت نشده
As you are not ready ...
چونکه هنوز آماده نیستی...
shoulder
سمت موجی که هنوز نشکسته
Are you still on the line?
هنوز پشت تلفن هستی؟
preadolescent
شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
it remains to be proved
هنوز ثابت نشده است
the battle still rages
جنگ هنوز شدت دارد
there is little in it
هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
maiden
اسبی که هنوز برنده نشده
wort
گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
Since you are not ready ...
چونکه هنوز آماده نیستی...
shouldered
سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering
سمت موجی که هنوز نشکسته
novillero
گاوبازی که هنوز برنده نشده
He cant count yet.
هنوز شمردن بلد نیست
shoulders
سمت موجی که هنوز نشکسته
The letter hasnt arrived yet.
نامه هنوز نرسیده است
built into
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
generation
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generations
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
There's more to come.
<idiom>
باز هم هست.
[هنوز ادامه داره]
My departure time is not determined yet .
وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
He is stI'll wet behind the ears.
هنوز دهانش بوی شیر می دهد
Presumably she hasnt arrived yet .
از قرار معلوم هنوز واردنشده است
There has as yet been no confirmation.
تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
see if he is still there
به بیند او هنوز انجا است یانه
I have not played my trump ( winning ) card .
ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent .
هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
fails
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
My tea is not cool enough to drink.
چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
The project is not fully developed yet.
این طرح هنوز پخته وآماده نیست
failed
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fail
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
yhis port is not yet peopled
این بندر هنوز اباد نشده است
elimination
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
not out
توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
There is still time before I go.
هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
merge
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
Do you still remember how poor we were?
آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
Are you still around?
هنوز هستی ؟
[مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
I'm still not quite sure how good you are.
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
merges
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
He has been a beggar for a hundred years; yet he d.
<proverb>
صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
Thinking of it still gives me a pang.
[Colloquial]
هنوز من را آزار می دهد
[اذیت می کند]
وقتی که در باره آن فکر می کنم.
softest
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
soft
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softer
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
plene administrative preter
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
open
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opened
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
opens
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive.
او
[مرد]
با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
sliver
فتیله نخ
[الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
auditing
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audits
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
selectable
نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
idiot
ساده
taffetized
ساده
unaadorned
ساده
unsophisticated
ساده
simplex
ساده
simple minded
ساده دل
homespun
ساده
unmeaning
ساده
unassuming
ساده
positive
ساده
inexpensive
ساده
downright
ساده
simplistic
ساده
frugal
ساده
fructose
ساده
simpleminded
ساده دل
semplice
ساده
artless
ساده
naif
ساده
fanciless
ساده
plain hearted
ساده دل
fraudless
ساده
free spoken
ساده گو
freestanding
ساده
incomplex
ساده
conversable
<adj.>
ساده دل
daff
ساده دل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com