Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 29 (5 milliseconds)
English	Persian
meal ticket	ممر درآمد
meal tickets	ممر درآمد
Search result with all words
absolute income hypothesis	فرضیه درآمد مطلق
he went aboard the ship	به کشتی درآمد
income accounts	حساب های درآمد
net factor income from abroad	خالص درآمد عوامل از خارج
Inc	درآمد
underclass	طبقهی اجتماعی کم درآمد
yuppie	جوان تحصیل کرده و پر - درآمد
yuppies	جوان تحصیل کرده و پر - درآمد
She made a good wife.	اوزن خوبی ازآب درآمد
I had a terrible (hard) time of it.	پدرم درآمد
I had a hell of a time to fix the engine.	پدرم درآمد موتور رادرست کردم
I have a steady monthly income.	درآمد ماهیانه ثابتی دارم
It turned out well.	خوب از آب درآمد
He came out of the house.	از منزل درآمد
The people protested vocally.	صدای مردم درآمد ( اعتراض )
Whichever way I did it ,It came out(turned out)wrong.	هر طور کردم غلط درآمد
I am just a pen – pusher .	قلم صد تا یک غاز می زنم (کارهای دفتری یا نگارشی کم درآمد )
(a) come-down <idiom>	درآمد
lay off (someone) <idiom>	کاری رابه علت درآمد کم کنارگذاشتن
When drink enters, wisdom departs. <proverb>	آنگه که شراب از در درآمد ,هوش و عقل و اختیار از کف برفت .
The employer deducts taxes from the salary.	کارفرما مالیات را از درآمد کم می کند.
lower class	طبقه اجتماعی کم درآمد
subclass	طبقه اجتماعی کم درآمد
underclass	طبقه اجتماعی کم درآمد
return [on something]	درآمد
attachable earnings	درآمد ضبط شدنی [قانون]
to rely on somebody for your income	از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com