English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
Could we have some matches please? ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
Could we have a napkin please? ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
May I have the menu, please? ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Can you send a breakdown lorry, please? آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Other Matches
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
prithee لطفا
graciously لطفا"
patronizingly لطفا
vouchsafe لطفا حاضرشدن
Please stand up ! لطفا" بایستید !
deigned لطفا پذیرفتن
deigning لطفا پذیرفتن
deign لطفا پذیرفتن
deigns لطفا پذیرفتن
vouchsafing لطفا حاضرشدن
vouchsafed لطفا حاضرشدن
vouchsafes لطفا حاضرشدن
With milk, please. لطفا با شیر.
Your passport, please. لطفا گذرنامتان.
Tickets, please. لطفا بلیت.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please make yourself comfortable. لطفا" راحت باشید
The bill, please. لطفا صورت حساب.
PLease let me know(notiffy me). لطفا" به من خبر بدهید
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
No milk, please. لطفا بدون شیر.
Please fetch the book. لطفا"بروکتاب رابیاور
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
Something light, please. لطفا یک چیز سبک.
please سرگرم کردن لطفا
pleases سرگرم کردن لطفا
kindly لطفا از روی مرحمت
Please let me know. لطفا"به من اطلاع دهید
Please come down(downstairs). لطفا"بفرمایید پایین
Stand back, please ! لطفا"عقب با یستید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Please answer the telephone. لطفا" جواب تلفن را بدهید
condescendingly ازروی فروتنی یامهربانی لطفا
Please heat up my food. لطفا" غذایم را داغ کنید
Please consider my suggestion. لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please keep me posted(informed). لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
Please write down your new address . لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید
Please do not touch! لطفا دست نزن [نزنید] !
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please let me in on your affairs . لطفا" مرا در کارهایتان واردکنید
Please turn left now. لطفا حالا شما به چپ بپیچید.
Please get it off ! [Please clean it up !] لطفا این را پاک کنید !
Please give me this one . این یکی را لطفا" بدهید
A ticket to Bath, please. لطفا یک بلیت به شهر باته.
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
Please reply as a matter of urgency. لطفا فوری پاسخ دهید.
Please get me a taxi. لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
Please pass round the fruit . لطفا" میوه را دور بگردانید
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Hold the line, please! لطفا گوشی را نگه دارید!
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Save this for me, please! لطفا این را برای من نگه دار!
Move along, please! [in a crowd] لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
A cup of tea with lemon, please. لطفا یک فنجان چای با لیمو ترش.
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
Please help yourself ( with the food ) . لطفا" برای خودتان غذا بکشید
Please partake of this meal . لطفا" از این غذا صرف کنید
Please listen carfully for the telephone tI'll I come back . لطفا" گوش ات به تلفن با شد تامن برگردم
Two coffees please . لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Please face me when I'm talking to you. لطفا وقتی که با تو صحبت می کنم رویت را به من بکن.
Please warm up this milk . warm and sincere greetings . لطفا" این شیر را قدری گرم کنید
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Please put these clocolates aside for me . لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
I'll have a beer with a rum chaser. لطفا یک آبجو و بعد یک عرق رم که گلویم را صاف کند.
Please accept this gift as a mark of my friendship. لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
I'm not very hungry, so please don't cook on my account. من خیلی گرسنه نیستم، پس لطفا بحساب من آشپزی نکن.
Could you repeat what you said, please? میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
thinkable ممکن
possible ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> ممکن
workable <adj.> ممکن
makeable <adj.> ممکن
conceivable ممکن
posse ممکن
posses ممکن
practicable <adj.> ممکن
manageable <adj.> ممکن
makable <adj.> ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> ممکن
feasible <adj.> ممکن
executable <adj.> ممکن
achievable <adj.> ممکن
feasible ممکن
doable <adj.> ممکن
contrivable <adj.> ممکن
Please supply the facts relevant to the case. لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
warnings توجه به خط ر ممکن
as far as possible هر چه ممکن است
impossible غیر ممکن
multilevel با مقادیر ممکن
impracticable <adj.> غیر ممکن
interactive را ممکن میکند
warning توجه به خط ر ممکن
ternary با سه حالت ممکن
perhaps ممکن است
mayhap ممکن است
perchance ممکن است
available ممکن الحصول
possible capacity گنجایش ممکن
possibilities چیز ممکن شق
inexecutable <adj.> غیر ممکن
probable error خطای ممکن
unfeasible <adj.> غیر ممکن
to be posible ممکن بودن
possibility چیز ممکن شق
Even if you thik I am being foolish, please don't burst my bubble. حتی اگر فکر می کنی احمقم لطفا توی ذوقم نزن.
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
legs مسیر ممکن در یک تابع
leg مسیر ممکن در یک تابع
probable error خطای ممکن [ریاضی]
may ممکن است میتوان
minimise کوچک کردن تا حد ممکن
nemo tenetur ad impossible غیر ممکن وادارکرد
i may go ممکن است بروم
pron to با حداکثر سرعت ممکن
feasible solutions راه حلهای ممکن
an impossible act کار غیر ممکن
as much as possible هر قدر ممکن است
may i go yes you may ایا ممکن است من بروم
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
he may come late ممکن است دیر بیاید
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
May I have a blanket? ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
May I have an iron? ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
May I have an ashtray? ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
meshes هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
mesh هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
meshing هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
bifurcation سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
phoneme که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
contingency چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingencies چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
boolean operation یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
it is not p to climb it نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
bistable که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you give me an estimate? ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
capacities انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
i speak under correction انچه می گویم ممکن است درست نباشد
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Can you get it repaired? آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
capacity انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
May I have some soap? ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
May I have a word with you? ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
May I have a bath towel? ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
an accessible place جایی که راه یافتن بدان ممکن است
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
May I change this? آیا ممکن است این را عوض کنم؟
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
She has everything a woman can wish for. اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
Can you serve me immediately? آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
Will you tell me when to get off? ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
Could you check the tyre pressure? آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Can I have some more ...? آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
May I trouble you to pass the salt please. ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
Could you move the table a little bit ? ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
tables لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
branchpoint نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
paths مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
concentrator گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
tabled لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com