English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
binary point ممیز دودویی
Other Matches
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
two's complement افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverting تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverts تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
dyadic operation عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
bipolar روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
radix point ممیز
auditor general سر ممیز کل
binary point ممیز
auditors ممیز
auditor ممیز
distinguished investigated by the ممیز
discerning ممیز
comptroller ممیز
discriminator ممیز
surveyors ممیز
controllers ممیز
decimal points ممیز
controller ممیز
scrutineer ممیز
verifier ممیز
decimal point ممیز
surveyor ممیز
discerning minor صغیر ممیز
differentiating filter صافی ممیز
fixed point ممیز ثابت
assessor ممیز مالیات
fixed point با ممیز ثابت
slash نشان ممیز
binary point ممیز دودوئی
assumed decimal point ممیز عاریتی
slashes نشان ممیز
decimal point ممیز اعشاری
decimal point ممیز اعشار
decimal points ممیز اعشاری
decimal points ممیز اعشار
slashed نشان ممیز
controllers حسابدار ممیز
indiscerning غیر ممیز
radix point نقطه ممیز
controller حسابدار ممیز
floating point ممیز شناور
floating point با ممیز شناور
variable point با ممیز متغییر
marker variable متغیر ممیز
octal point ممیز هشت هشتی
hexadecimal point ممیز شانزده شانزدهی
indiscerning minor صغیر غیر ممیز
floating point ممیز شناور [ریاضی]
floating point rutine روال ممیز شناور
floating point representation نمایش با ممیز شناور
fixed point number عدد با ممیز ثابت
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
fixed point arithmetic حساب ممیز ثابت
fixed point representation نمایش ممیز ثابت
floating point arithmetic حساب ممیز شناور
floating point constant ثابت ممیز شناور
floating point number عدد با ممیز شناور
floating point operation عملیات ممیز شناور
floating point operation عملکردبا ممیز شناور
point نقطه گذاری کردن ممیز
point ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
0.42 [zero point four two] [zero point forty-two] [forty-two hundreths] صفر ممیز چهار دو [ریاضی]
fixed point notation نشان گذاری با ممیز ثابت
floating point number اعداد ممیز شناور [ریاضی]
floating point notation نشان گذاری با ممیز شناور
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
g flops یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
binary دودویی
two scale دودویی
binary counter شمارنده دودویی
binary variable متغیر دودویی
chinese binary دودویی چینی
binary tape نوار دودویی
pure binary دودویی محض
row binary دودویی سطری
bits رقم دودویی
bit رقم دودویی
heaps درخت دودویی
heaping درخت دودویی
heap درخت دودویی
column binary دودویی ستونی
binary tree درخت دودویی
binary operation عمل دودویی
binary coded به رمز دودویی
binary chop جستجوی دودویی
binary cell سلول دودویی
binary cell یاخته دودویی
binary card کارت دودویی
binary arithmetic حساب دودویی
binary deck دستینه دودویی
binary digit رقم دودویی
binary loader انباشتگر دودویی
binary number عدد دودویی
binary numeral رقم دودویی
binary code رمز دودویی
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
sequence مجموعهای از ارقام دودویی
complemented تبدیل یک عدد دودویی
complement معکوس یک عدد دودویی
binary number system سیستم عددنویسی دودویی
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
row binary card کارت دودویی سطری
complement تبدیل یک عدد دودویی
sequences مجموعهای از ارقام دودویی
binary coded decimal دهدهی به رمز دودویی
binary notation نشان گذاری دودویی
binary synchronous communication ارتباطات همزمان دودویی
one's complement معکوس یک عدد دودویی
complementing معکوس یک عدد دودویی
equivalent binary digits ارقام دودویی هم ارز
complements معکوس یک عدد دودویی
complements تبدیل یک عدد دودویی
complementing تبدیل یک عدد دودویی
complemented معکوس یک عدد دودویی
bisync synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
bsc SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
inverting تغییر اعداد در محیط دودویی
inverts تغییر اعداد در محیط دودویی
reflected binary code رمز دودویی منعکس شده
complements رقم دودویی که مکمل شده است
complement رقم دودویی که مکمل شده است
packs دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
pack دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
complementing رقم دودویی که مکمل شده است
complemented رقم دودویی که مکمل شده است
dibit عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
one to zero ratio نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
ebcdic سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
boolean operation جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
bits کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
bit کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
objecting که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
direct objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
symbolic دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
objected که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
eight bit system بایتی که از هشت عدد دودویی تشکیل شده است
decoder نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
symbolically دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
indirect objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
odd روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
bcd نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checks یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checked یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
encoding ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
odder روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
oddest روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
American Standard Code for Information Interchange کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
constant کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
filters الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
constants کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
parity برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
normalizes تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalised تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
complement 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
basic کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
complements 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complementing 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
basics کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
mos حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
complemented 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
even روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
telephoned استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
loader بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
telephoning استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
telephones استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephone استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
assumed decimal point ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
decision مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decisions مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
specific code کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
parity سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
parity سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com