English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
hexadecimal point ممیز شانزده شانزدهی
Other Matches
sexadecimal شانزده شانزدهی
hexadecimal شانزده شانزدهی
hexadecimal number عدد شانزده شانزدهی
hexadecimal digit رقم شانزده شانزدهی
decimal to hexadecimal conversion تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
hexadecimal number system سیستم عددی شانزده شانزدهی
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
sixteens شانزده
sixteen شانزده
sixteenmo کتاب شانزده برگی
sixteens شماره شانزده شانزدهمین
sixteen شماره شانزده شانزدهمین
sixteenmo ورق شانزده برگی
keypad و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
sixteen factor personality questionnaire پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
hexadecimal notation نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
borstal دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
hex نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
borstals دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
hexadecimal notation صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hex صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
paragraphs - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraph - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
f رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
e رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
radix point ممیز
surveyors ممیز
distinguished investigated by the ممیز
binary point ممیز
comptroller ممیز
surveyor ممیز
verifier ممیز
controller ممیز
decimal points ممیز
discriminator ممیز
scrutineer ممیز
decimal point ممیز
auditors ممیز
auditor ممیز
discerning ممیز
auditor general سر ممیز کل
controllers ممیز
fixed point ممیز ثابت
slashed نشان ممیز
fixed point با ممیز ثابت
floating point با ممیز شناور
marker variable متغیر ممیز
radix point نقطه ممیز
variable point با ممیز متغییر
indiscerning غیر ممیز
floating point ممیز شناور
controller حسابدار ممیز
decimal point ممیز اعشاری
decimal points ممیز اعشاری
decimal points ممیز اعشار
slash نشان ممیز
slashes نشان ممیز
decimal point ممیز اعشار
assumed decimal point ممیز عاریتی
binary point ممیز دودویی
assessor ممیز مالیات
discerning minor صغیر ممیز
differentiating filter صافی ممیز
controllers حسابدار ممیز
binary point ممیز دودوئی
foxing شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
indiscerning minor صغیر غیر ممیز
floating point ممیز شناور [ریاضی]
octal point ممیز هشت هشتی
floating point rutine روال ممیز شناور
floating point constant ثابت ممیز شناور
fixed point representation نمایش ممیز ثابت
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
floating point operation عملیات ممیز شناور
fixed point arithmetic حساب ممیز ثابت
floating point arithmetic حساب ممیز شناور
floating point operation عملکردبا ممیز شناور
floating point representation نمایش با ممیز شناور
fixed point number عدد با ممیز ثابت
floating point number عدد با ممیز شناور
0.42 [zero point four two] [zero point forty-two] [forty-two hundreths] صفر ممیز چهار دو [ریاضی]
point ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
fixed point notation نشان گذاری با ممیز ثابت
floating point number اعداد ممیز شناور [ریاضی]
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
point نقطه گذاری کردن ممیز
floating point notation نشان گذاری با ممیز شناور
g flops یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
e عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
dog شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
normalising تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalised تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
Imperial Silk Hunting Carpet فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
assumed decimal point ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com