Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (2 milliseconds)
English
Persian
unused resources
منابع بیکار
Other Matches
renewable resources
منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
exhaustable resources
منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
deedless
بیکار
at a loose end
بیکار
jobless
بیکار
workless
بیکار
disengaged
بیکار
out of employment
بیکار
idlest
بیکار
actionless
بیکار
idles
بیکار
out of employ
بیکار
out of work
بیکار
vacant
بیکار
unemployment
بیکار
idled
بیکار
idle
بیکار
at leisure
بیکار
unemployed
بیکار
idless
بیکار ایستادگی
gentleman at large
قای بیکار
idle balance
مانده بیکار
idle capacity
فرفیت بیکار
idle cash
پول بیکار
an idel capital
سرمایه بیکار
idle reserves
ذخائر بیکار
idle
بیکار شدن
idled
بیکار شدن
bummer
ادم بیکار
layoffs
بیکار سازی
layoff
بیکار سازی
to lie d.
بیکار ماندن
clearance
فضای بیکار
idlest
بیکار شدن
idles
بیکار شدن
blellum
ادم بیکار وتنبل
without a job
<adj.>
بیکار
[بدون کار]
an idle pupil
شاگرد بیکار یا تنبل
idlers
ادم بیکار و تنبل
idler
ادم بیکار و تنبل
demurrage
خسارت بیکار ماندگی
unemployed
<adj.>
بیکار
[بدون کار]
couch potato
کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
dead stock
موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
sources
منابع
resources
منابع
resource deallocation
بازستانی منابع
resource endowment
منابع طبیعی
resource sharing
اشتراک در منابع
revenue sources
منابع درامد
economic resources
منابع اقتصادی
scarce resources
منابع کمیاب
sources law
منابع حقوق
fixed inputs
منابع ثابت
sourcing
منابع یابی
control of resources
کنترل منابع
fixed resources
منابع ثابت
human resources
منابع انسانی
control of resources
نظارت بر منابع
complementary resources
منابع مکمل
military resources
منابع نظامی
natural sources
منابع طبیعی
allocation of resources
تخصیص منابع
resource allocation
تخصیص منابع
natural resources
منابع طبیعی
overhead
منابع حاشیهای
allotment
منابع اختصاصی
allotments
منابع اختصاصی
meanest
منابع درامد
meaner
منابع درامد
mean
منابع درامد
efficient allocation of resources
تخصیص کارای منابع
exhaustable resources
منابع تمام شدنی
hardware resources
منابع سخت افزاری
resources
منابع اماد ذخایر
misallocation of resources
تخصیص نادرست منابع
nonrenewable resources
منابع تمام شدنی
optimum allocation of resources
تخصیص مطلوب منابع
software resources
منابع نرم افزار
sourcing of suppliers
یافتن منابع فروش
unused resources
منابع استفاده نشده
inputs
عوامل تولید منابع
depletion
کاهش منابع طبیعی
conservation
حفظ منابع طبیعی
conservationists
طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservationist
طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
mobility
انتقال اسان منابع تولید
gather
دریافت داده از منابع مختلف
gathered
دریافت داده از منابع مختلف
water utilization project
پروژه بهره برداری از منابع اب
nonrenewable resources
منابع غیر قابل تجدید
economic mobilization
بسیج منابع اقتصادی باصرفه
production resource planning
برنامه ریزی منابع تولید
complexity
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collections
عمل دریافت داده از منابع مختلف
irm
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
complexities
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collection
عمل دریافت داده از منابع مختلف
resource
تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
To pool resources to gether .
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
babble
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
departmental LAN
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
demurrage
بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
induce
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
available
لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
induced
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
dowse
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
inducing
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
dynamic
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
allocations
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
dynamically
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
allocation
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
size
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
overhead
منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
permission
اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
sizes
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
optical
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
interference
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
warm up
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
allocations
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
resource leveling
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
To lead an idle life.
راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
suspending
معلق کردن موقتا بیکار کردن
suspends
معلق کردن موقتا بیکار کردن
suspend
معلق کردن موقتا بیکار کردن
languages
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
job
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
uniquely
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
jcl
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
unique
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
jobs
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
System Monitor
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
server
که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
SMB
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
neoclassical school
مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
TDS
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
resource
یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
mobilization base
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
share
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shares
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
scheduler
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
report
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
transaction
سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
malthusian theory of population
فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
directories
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com