Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
exhaustable resources
منابع تمام شدنی
nonrenewable resources
منابع تمام شدنی
Other Matches
renewable resources
منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
depletable
تمام شدنی
consumptible
تمام شدنی
exhaustible
تمام شدنی
exhaustable resources
منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
lapsable
سلب شدنی ساقط شدنی برگشتنی
lapsible a
ساقط شدنی باطل شدنی
trainable
تربیت شدنی قطار شدنی
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates
تمام شدن تمام کردن
terminate
تمام شدن تمام کردن
terminated
تمام شدن تمام کردن
resources
منابع
sources
منابع
resource allocation
تخصیص منابع
economic resources
منابع اقتصادی
overhead
منابع حاشیهای
resource sharing
اشتراک در منابع
allotments
منابع اختصاصی
resource endowment
منابع طبیعی
allotment
منابع اختصاصی
unused resources
منابع بیکار
complementary resources
منابع مکمل
control of resources
نظارت بر منابع
control of resources
کنترل منابع
resource deallocation
بازستانی منابع
human resources
منابع انسانی
revenue sources
منابع درامد
natural resources
منابع طبیعی
sources law
منابع حقوق
sourcing
منابع یابی
fixed resources
منابع ثابت
fixed inputs
منابع ثابت
natural sources
منابع طبیعی
scarce resources
منابع کمیاب
meanest
منابع درامد
meaner
منابع درامد
allocation of resources
تخصیص منابع
military resources
منابع نظامی
mean
منابع درامد
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
resources
منابع اماد ذخایر
misallocation of resources
تخصیص نادرست منابع
inputs
عوامل تولید منابع
optimum allocation of resources
تخصیص مطلوب منابع
depletion
کاهش منابع طبیعی
conservationists
طرفدارحفظ منابع طبیعی
efficient allocation of resources
تخصیص کارای منابع
hardware resources
منابع سخت افزاری
conservationist
طرفدارحفظ منابع طبیعی
sourcing of suppliers
یافتن منابع فروش
conservation
حفظ منابع طبیعی
software resources
منابع نرم افزار
unused resources
منابع استفاده نشده
production resource planning
برنامه ریزی منابع تولید
economic mobilization
بسیج منابع اقتصادی باصرفه
mobility
انتقال اسان منابع تولید
gathered
دریافت داده از منابع مختلف
nonrenewable resources
منابع غیر قابل تجدید
gather
دریافت داده از منابع مختلف
water utilization project
پروژه بهره برداری از منابع اب
collection
عمل دریافت داده از منابع مختلف
complexities
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collections
عمل دریافت داده از منابع مختلف
complexity
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
irm
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
departmental LAN
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
To pool resources to gether .
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
babbles
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
resource
تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
babble
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
available
لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
induce
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
dowse
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
allocation
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
sizes
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
dynamic
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamically
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
permission
اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
allocations
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
overhead
منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
optical
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
interference
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
resource leveling
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
allocation
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
pracitcable
شدنی
ramrod
خم شدنی
dissoluble
حل شدنی
possible
شدنی
dissolvable
اب شدنی
executable
<adj.>
شدنی
workable
<adj.>
شدنی
doable
شدنی
possible
[doable, feasible]
<adj.>
شدنی
achievable
<adj.>
شدنی
solvency
حل شدنی
feasible
شدنی
makable
<adj.>
شدنی
water-soluble
حل شدنی در آب
ramrods
خم شدنی
dissolvable
حل شدنی
solvable
حل شدنی
practicable
<adj.>
شدنی
solubility
حل شدنی
manageable
<adj.>
شدنی
makeable
<adj.>
شدنی
makable
[spv. makeable]
<adj.>
شدنی
feasible
<adj.>
شدنی
doable
<adj.>
شدنی
contrivable
<adj.>
شدنی
resolvable
حل شدنی
collapsible
له شدنی
lapped
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
uniquely
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
jcl
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
jobs
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
languages
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
unique
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
job
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
spoilable
خراب شدنی
vaporable
بخار شدنی
vaporizable
بخار شدنی
severable
سوا شدنی
separable
جدا شدنی
abrogable
منسوخ شدنی
superable
مغلوب شدنی
despairing
مایوس شدنی
superimposable
اضافه شدنی
surmountable
فائق شدنی
satisfiable
راضی شدنی
talus
رام شدنی
tamable
رام شدنی
abolishable
موقوف شدنی
spendable
خرج شدنی
retractile
جمع شدنی
saturable
اشباع شدنی
satiable
اشباع شدنی
mibeable
استخراج شدنی
scrutable
کشف شدنی
minable
استخراج شدنی
satiable
اقناع شدنی
miscible
مخلوط شدنی
wieldy
اداره شدنی
sectile
بریده شدنی
rightable
درست شدنی
rightable
راست شدنی
severable
جدا شدنی
shrinkable
جمع شدنی
retracttable
جمع شدنی
acidifiable
اسیدی شدنی
spareable
یدکی شدنی
absorbable
جذب شدنی
tameable
رام شدنی
precipitant
جدا شدنی
reducible
ساده شدنی
tractile
کشیده شدنی
pulverizable
پودر شدنی
pulverable
پودر شدنی
locking
قفل شدنی
attainable
نائل شدنی
perishable
نابود شدنی
perishable
هلاک شدنی
perishable
فاسد شدنی
renewable
تجدید شدنی
approachable
نزدیک شدنی
liquids
پول شدنی
liquid
پول شدنی
removable
رفع شدنی
transmutative
تبدیل شدنی
tawie
رام شدنی
transposable
جابجا شدنی
amenable
رام شدنی
changeable
دگرگون شدنی
feasibility
شدنی بودن
tensive
کشیده شدنی
penetrable
سوراخ شدنی
perishability
نابود شدنی
resolvable
تجزیه شدنی
resoluble
تجزیه شدنی
detachable
جدا شدنی
persuasible
تحریک شدنی
transplantable
پیوند شدنی
repellency
دفع شدنی
removable
معزول شدنی
persuasible
ترغیب شدنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com