English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (2 milliseconds)
English Persian
spire منار مخروطی
spires منار مخروطی
Other Matches
normal slump درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
lighthouse منار
spires منار
lighthouses منار
spire منار
campanile برج کلیسا منار
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
cones مخروطی
cone مخروطی
fusiform مخروطی
conical مخروطی
cone shape مخروطی
conic مخروطی
spiry مخروطی
conic section مقطع مخروطی
conoid مخروطی شکل
chamfered end راس مخروطی
chamfered end نوک مخروطی
cone antenna انتن مخروطی
conoid شبه مخروطی
cone pulley صفحه مخروطی
conicalness شکل مخروطی
conical spring فنر مخروطی
cone shaped مخروطی شکل
conoidal مخروطی شکل
conical antenna انتن مخروطی
double cone insulator مقره دو مخروطی
conic sections مقاطع مخروطی
conoidal شبه مخروطی
exhaust cone مخروطی اگزوز
fusion cone مخروطی اتصال
hyperbola طرح مخروطی
cramwheel دنده مخروطی
taper off مخروطی شدن
conical scanning تقطیع مخروطی
cone ساختمان مخروطی
reduction crusher سنگشکن مخروطی
conical مخروطی شکل
paraboloid قطع مخروطی
nun buoy بویه مخروطی
gothic arch طاق مخروطی
hollow cone charge خرج مخروطی
tail cone دنباله مخروطی
lip angle زاویه مخروطی
helm [تاج مخروطی کلیسا]
epi [مناره مخروطی کلیسا]
timken bearing یاطاقان غلطکی مخروطی
countersink خزینه مخروطی کردن
metal cone tube لامپ مخروطی فلزی
erlenmeyer flask تنگ مخروطی ازمایشگاه
sharpshooter زنجره دارای سر مخروطی
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
strobilus گل اذین مخروطی شکل
conifers که میوه مخروطی دارند
conifer که میوه مخروطی دارند
spires تاجک مخروطی کلیسا
conical کله قندی مخروطی
spire تاجک مخروطی کلیسا
bevel gear چرخ دندانه مخروطی
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
automatic lathe for taper turning ماشین تراش مخروطی
bevel gearing گیربکس دنده مخروطی
conical head lubricating nipple گریس خور مخروطی
bevel gear چرخ دنده مخروطی
cone type face milling cutter فرز نوع مخروطی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
cone crusher سنگ شکن مخروطی
tepee خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees خیمه مخروطی سرخ پوستان
countersink خزینه دار کردن مخروطی
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
bevel gear grinder دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
helical tooth bevel gear چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
stylographic pen سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
bevel gear planer دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
bevel gear generator ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
conoid [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
dimpling پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
haycock کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
bevel gear hob دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
wickiup کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
bezel حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
spires نوک تیز شدن مخروطی شدن
spire نوک تیز شدن مخروطی شدن
hay cock کومه مخروطی از علف خشک علف
tapers باریک شدن مخروطی شدن
tapered باریک شدن مخروطی شدن
taper باریک شدن مخروطی شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com