English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
English Persian
quarters in kind منازل سازمانی
Other Matches
dwelling house در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
complement استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
burglars سارق منازل
burglar سارق منازل
forcible entry هتک حرمت منازل
forceble entry and detainer هتک حرمت منازل
bachelor quarters منازل افراد مجرد
private nuisance هتک حرمت منازل و املاک
gas fitter فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
authorized level of organization سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
inorganization بی سازمانی
organizational سازمانی
institutional سازمانی
augment غیر سازمانی
augments غیر سازمانی
augmenting غیر سازمانی
augmented غیر سازمانی
branch material position شغل سازمانی
organizational maintenance تعمیرات سازمانی
organizational psychology روانشناسی سازمانی
organizational maintenance نگهداری سازمانی
organization scheme نمودار سازمانی
organization control کنترل سازمانی
organization chart نمودار سازمانی
nonorganic غیر سازمانی
complements پرسنل سازمانی
organic یکان سازمانی
organic سازمانی اصلی
organic سازمانی الی
organizational یکان سازمانی
organizational identity هویت سازمانی
complement پرسنل سازمانی
complementing پرسنل سازمانی
complemented پرسنل سازمانی
validated position شغل بلاتصدی سازمانی
validated position محل سازمانی خالی
site license مجوز درون سازمانی
side job شغل غیر سازمانی
roll call حضور و غیاب سازمانی
style ساخت [سازمانی یا سیستمی]
organizational citizenship behavior رفتار شهروندی سازمانی
make-up ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
packaging ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
layout ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
design ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
style ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
make-up آرایش [سازمانی یا سیستمی]
design ساخت [سازمانی یا سیستمی]
packaging آرایش [سازمانی یا سیستمی]
design آرایش [سازمانی یا سیستمی]
layout ساخت [سازمانی یا سیستمی]
layout آرایش [سازمانی یا سیستمی]
style آرایش [سازمانی یا سیستمی]
packaging ساخت [سازمانی یا سیستمی]
make-up ساخت [سازمانی یا سیستمی]
position حالت محل سازمانی
noncrew خدمه غیر سازمانی
position مقام شغل سازمانی
positioned مقام شغل سازمانی
positioned حالت محل سازمانی
organically چنانکه درساختمان یا سازمانی کارگرباشد
reshuffled تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
billeting محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billeted محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
in house training برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
BSI سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
billet محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billets محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
R & D سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
society of certified processors سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
secondary سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
enterprise سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprises سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
international standards organization سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
custodians فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodian فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
Big Brother دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
InterNIC سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
american national standards institute سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
nonappropriated funds اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
parent یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
oem Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com