English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
Other Matches
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
havens مناطق امن دریایی
maritime aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
reserved area مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
arid erosion فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
arctic regions مناطق قطبی
association areas مناطق ارتباطی
avernus مناطق جهنمی
cultivated areas مناطق مزروعی
hazardous locations مناطق خطر
tropical مناطق حاره
pantropical واقع در مناطق حاره
color zones مناطق گیرنده رنگ
cateran اهل مناطق مرتفع
humid tropics مناطق حاره مرطوبی
hinterlands مناطق داخلی کشور
hinterland مناطق داخلی کشور
pantropic واقع در مناطق حاره
culture عوارض شهری مناطق شهرنشین
underdeveloped areas مناطق عقب مانده و کم پیشرفت
cultures عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing عوارض شهری مناطق شهرنشین
gap filler رادارمخصوص پوشش مناطق باز
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
zonation طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
poaches شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
havens مناطق امن از نظر عبور و مروردریایی
rain forest جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
liberated مناطق ازاد شده ازاشغال دشمن
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
williwa وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
coverage index کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
exfiltration خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
terai کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
supertropical bleach نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
automatic terminal information service ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
polar regions مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
status کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
summaries خلاصه وضعیت
summary خلاصه وضعیت
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
status یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
extract چکیده خلاصه وضعیت
extracted چکیده خلاصه وضعیت
extracts چکیده خلاصه وضعیت
extracting چکیده خلاصه وضعیت
device کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
devices کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
Kurdish rug فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
summary of monthly statement خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
daily position summary خلاصه وضعیت محل کشتیهادر روی اب
daily movement summary خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
filikli [نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
Zipper selvage حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
thalassic دریایی
marines دریایی
maritime دریایی
naval دریایی
sharks سگ دریایی
benthic ته دریایی
dogfish سگ دریایی
nautical دریایی
pelagian دریایی
marine دریایی
thalaesic دریایی
seas دریایی
sea دریایی
shark سگ دریایی
sea born دریایی
salty دریایی
sea pier سد دریایی
saltiest دریایی
saltier دریایی
notice to mariner اگهی دریایی
lanterns چراغ دریایی
navy time ساعت دریایی
on shore winds باد دریایی
lantern چراغ دریایی
submarines زیر دریایی
cruise سفر دریایی
notice to mariner اعلان دریایی
nix حوری دریایی
notice to mariner اعلامیه دریایی
tidal wave سیلاب دریایی
blockages محاصره دریایی
navy time وقت دریایی
neptunian ابی دریایی
rips گرداب دریایی
blockages ممانعت دریایی
blockage محاصره دریایی
sea flower شقایق دریایی
naval establishment تاسیسات دریایی
naval forces نیروی دریایی
naval forces نیروهای دریایی
sea frontiers مرزهای دریایی
naval establishment قسمت دریایی
seapower قدرت دریایی
seawall دیوار یا سد دریایی
sea elephant فیل دریایی
sea duty ماموریت دریایی
naval port بندر دریایی
submarine زیر دریایی
blockage ممانعت دریایی
naval war جنگ دریایی
armadas نیروی دریایی
naval stores کالای دریایی
sea dog گاو دریایی
sea dog خوک دریایی
naval support پشتیبانی دریایی
rock sucker مارماهی دریایی
rover دزد دریایی
sea power کشور دریایی
pigboat زیر دریایی
light house فار دریایی
sea mail پست دریایی
pharos فانوس دریایی
sea locust ملخ دریایی
pelagic دریایی دریانشین
pelagian جانور دریایی
paravane اژدرمخرب دریایی
sea plane هواپیمایی دریایی
porpoise گراز دریایی
armada نیروی دریایی
sea marks علامات دریایی
sea anemone شقایق دریایی
sea bass گرگ دریایی
sea monster هیولای دریایی
sea nymph حوری دریایی
sea nymph پری دریایی
sea cow گاو دریایی
sea cucumber راب دریایی
porpoises گراز دریایی
sea rover دزد دریایی
ossifrage عقاب دریایی
siren حوری دریایی
ocean manifest بارنامه دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com