Dictiornary-Farsi | منبت کاری روی چوب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 229 (14 milliseconds)

English	Persian
xylograph	منبت کاری روی چوب
xylography	منبت کاری روی چوب


Search result with all words

stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pique	منبت کاری
fretwork	منبت کاری
splay	منبت کاری کردن
splayed	منبت کاری کردن
splaying	منبت کاری کردن
splays	منبت کاری کردن
jigsaw	اره منبت کاری اره مویی
jigsaws	اره منبت کاری اره مویی
inlaid	منبت کاری شده
fret saw	اره منبت کاری
fretsaw	اره منبت کاری
intarsia	منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
marquetery	منبت کاری
parquetry	منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
purfle	منبت کاری کردن
scrimshaw	اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
scroll saw	اره منبت کاری
turnery	منبت کاری
veiner	اسکنه منبت کاری روی چوب بشکل حرف v
wood carving	منبت کاری
arabesque	منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
boss formerly boce	[بلوک منبت کاری شده برجسته]
coquillage	منبت کاری صدفی
fret	منبت کاری
frette	منبت کاری
fretwork	منبت کاری
Other Matches

raised work	منبت
embossing	منبت
tersellated	منبت نما
embosser	منبت کار
wood carver	منبت کار
wood cutter	هیزم شکن باصمه کارچوب چوب تراش منبت کار
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
woodcutter	باسمه کار چوب منبت کار
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mosaics	موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery	سرب کاری کارخانه سرب کاری
curry powder	کاری
slobbery	تف کاری
currie	کاری
curry powders	کاری
plasterwork	گچ کاری
curry	کاری
impotency	کاری
active	کاری
intent on doing anything	کاری
curries	کاری
malfunctions	کژ کاری
flower piece	گل کاری
malfunctioned	کژ کاری
under employment	کم کاری
effective	کاری
impotence	کاری
hypofunction	کم کاری
feckful	کاری
parget	گچ کاری
malfunction	کژ کاری
inaction	بی کاری
electroplating	اب کاری
plastering	گچ کاری
steelwork	فولاد کاری
galvanization	رویینه کاری
an active remedy	درمان کاری
studious of doing a thing	بکردن کاری
studious to do a thing	بکردن کاری
tessellation	موزاییک کاری
stannary	قلع کاری
surgical operation	دست کاری
stalactite work	مقرنس کاری
an active man	مرد کاری
acrography	گچ کاری برجسته
energetic	جدی کاری
active cell	خانه کاری
stonemasonry	سنگ کاری
the manner of doing any thing	طرزانجام کاری
anaplasty	پیوند کاری
specialization	ویژه کاری
fiendishness	تبه کاری
work area	ناحیه کاری
blindage	صیقل کاری
work year	سال کاری
etches	تیزاب کاری
etched	تیزاب کاری
etch	تیزاب کاری
workgroup	گروه کاری
working set	مجموعه کاری
working storage	حافظه کاری
working storage	انباره کاری
workspace	فضای کاری
you are welcome	کاری نکردم
brushwork	قلممو کاری
plumbing	سرب کاری
figuration	شیرین کاری
ultraism	افراط کاری
tinwork	قلع کاری
to reproach an act	کاری را بد دانستن
treacherousness	خیانت کاری
folding press	پرس خم کاری
folding machine	دستگاه خم کاری
insulation	عایق کاری
argentation	نقره کاری
flagitiousness	تبه کاری
finishing touches	دست کاری
tongue lash	فحش کاری
toryism	محافظه کاری
trephination	مته کاری
trephine	مته کاری
turnery	تراش کاری
dressing-down	چوبه کاری
misconduct	خلاف کاری
hunkerism	محافظه کاری
misprision	خلاف کاری
mining	معدن کاری
i will see sbout it	یک کاری می کنم
forging	چکش کاری
smelting	ذوب کاری
forming	فرم کاری
meshwork	شبکه کاری
measure of prevention	احتیاط کاری
hypothyroidism	کم کاری تیروئید
molding operation	فرم کاری
drilling	مته کاری
decorations	زینت کاری
welding	جوش کاری
decoration	زینت کاری
lubrication	روغن کاری
hydrotreating	هیدروژن کاری
neglectfulness	غفلت کاری
negativism	منفی کاری
mosaic work	موزائیک کاری
molding operation	قالب کاری
amalgamate	ملغمه کاری
amalgamated	ملغمه کاری
latticing	شبکه کاری
lattice work	شبکه کاری
knurled tool	ابزار اج کاری
glazing	شیشه کاری
ingraving	کنده کاری
acting	فعال کاری
it is a soft snap	کاری ندارد
elegance	ریزه کاری
insagacity	ندانم کاری
lay off	فصل کم کاری
brickwork	سفت کاری
squalor	کثافت کاری
amalgamates	ملغمه کاری
amalgamating	ملغمه کاری
masonery	سنگ کاری
marquetery	خاتم کاری
marbling	مرمر کاری
maleficence	تبه کاری
malefaction	تبه کاری
lighterage	دوبه کاری
lead work	سرب کاری
extravagantly	با افراط کاری
joinery	نازک کاری
sinfulness	خطا کاری
hammering	چکش کاری
plating	روکش کاری
frustrate	بدل کاری
frustrates	بدل کاری
frustrating	بدل کاری
afforestation	جنگل کاری
scrimshaw	هنرمنبت کاری
workbench	محیط کاری
extruding	چکش کاری
extrudes	چکش کاری
extruded	چکش کاری
illumination	تذهیب کاری
illuminations	تذهیب کاری
latticework	شبکه کاری
glyptics	کنده کاری
metallurgy	فلز کاری
burnishing	صیقل کاری
burnishing	پرداخت کاری
metalwork	فلز کاری
extrude	چکش کاری
workbenches	محیط کاری
scabbing	تیشه کاری
plaster background	دورنمای گچ کاری
hours of business	ساعتهای کاری
perfidiousness	خیانت کاری
patchery	وصله کاری
punching	منگنه کاری
workstation	ایستگاه کاری
workstations	ایستگاه کاری
parquetry	موزاییک کاری
compounding	امیزه کاری
pomiculture	میوه کاری
hole punching	منگنه کاری
probationership	ازمایش کاری
graving	کنده کاری
roughening by picking	تیشه کاری
rice field	برنج کاری
reshaping	روانه کاری
reservedness	احتیاط کاری
repetition of an act	تکرار کاری
relievo	برجسته کاری
habitual way of doing anything	کردن کاری
purview of an occupation	حدود کاری
farming	اجاره کاری
finishing	نازک کاری
finishing	پرداخت کاری
finishing	تمام کاری
counterattack	بدل کاری
wastage	تفریط کاری
conservatism	محافظه کاری
shift	نوبت کاری
shifted	نوبت کاری
contouring operation	فرم کاری
cotton plantation	پنبه کاری
illumination	تذهیب کاری
Geometrical	مشبک کاری
Flugelaltar	توری کاری
conservativeness	محافظه کاری
compulsiveness	مکرر کاری
stucco	گچ کاری کردن
filing	سوهان کاری
shifts	نوبت کاری